Dictiornary-Farsi | انطباق با روشنایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
light adaptation	انطباق با روشنایی


Other Matches

it is insensitive to light	روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
iceblink	روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
self identity	انطباق
adaption	انطباق
coincidence	انطباق
coincidences	انطباق
accommodations	انطباق
accommodation	انطباق
adaptation	انطباق
adaptations	انطباق
conformity	انطباق
superposition	انطباق
suited	تعقیب انطباق
adaptometer	انطباق سنج
adjustability	درجه انطباق
goodness of fit	میزان انطباق
visual adaptation	انطباق دیداری
brightness adaptation	انطباق با درخشندگی
nonsuperimposable	انطباق ناپذیر
adaptation time	زمان انطباق
matching stub	مفتول انطباق
suits	تعقیب انطباق
absolute accommodation	انطباق مطلق
coincidences	اقتران انطباق
decency	انطباق بامورد
coincidence	اقتران انطباق
scotopic adaptation	انطباق با تاریکی
social adaptiveness	انطباق اجتماعی
sensory adaptation	انطباق حسی
adaptation syndrome	نشانگان انطباق
adaptability	قابلیت انطباق
dark adaptation	انطباق با تاریکی
alignment	تنظیم انطباق
superimposable	انطباق پذیر
superposable	قابل انطباق
synchrony	انطباق تقارن
unadapted	انطباق نایافته
adaptability	انطباق پذیری
alignments	تنظیم انطباق
adaptation level	سطح انطباق
suit	تعقیب انطباق
coincident current	با انطباق جریان
adaptable	انطباق پذیر
synchronised	انطباق زمانی داشتن
synchronizes	انطباق زمانی داشتن
synchronising	انطباق زمانی داشتن
synchronises	انطباق زمانی داشتن
synchronize	انطباق زمانی داشتن
suit the punishment to the crime	انطباق مجازات بر جرم
aberration	عدم انطباق کانونی
synchronism	ایجاد همزمانی انطباق
parallax	اختلاف منظر انطباق
general adaptation syndrome	نشانگان انطباق عمومی
associable	معاشرتی انطباق پذیر
sovietization	انطباق با رژیم شوروی
coincidence adjustment	تعیین مسافت به وسیله انطباق
compatability	قابلیت انطباق کار هماهنگ با سایردستگاهها
self adjustment	انطباق خود بامحیط یا چیز دیگری
formalization	انطباق با ایین واداب فاهری رسمی سازی
reseau	شبکه بندی کردن عکس برای انطباق ان با نقشه
coordinated illumination	روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
luminouity	روشنایی
electric lighting	روشنایی
luminosity	روشنایی
peep	روشنایی کم
peeping	روشنایی کم
peeps	روشنایی کم
lightness	روشنایی
clearness	روشنایی
luminance	روشنایی
peeped	روشنایی کم
light	روشنایی
lighted	روشنایی
lightest	روشنایی
lighting	روشنایی
night light	روشنایی شب
rushlight	روشنایی کم
illuminations	روشنایی
illumination	روشنایی
light control	کنترل روشنایی
illumination change	تعویض روشنایی
light fluctuation	نوسان روشنایی
light gap	فاصله روشنایی
illuminating system	سیستم روشنایی
illuminating gas	گاز روشنایی
illuminator	وسیله روشنایی
light meter	روشنایی سنج
light point	منبع روشنایی
sustained illumination	روشنایی مداوم
lighting battery	باتری روشنایی
lighting effect	اثر روشنایی
lighting engineering	تکنیک روشنایی
sustained illumination	روشنایی پایدار
light conditions	نسبتهای روشنایی
image brightness	روشنایی تصویر
incandescent lamp	لامپ روشنایی
light brightness control	کنترل روشنایی
indirect lighting	روشنایی غیرمستقیم
illuminator	دستگاه روشنایی
illumination method	سبک روشنایی
intensity level	سطح روشنایی
intensity of illumination	شدت روشنایی
lambert	واحد روشنایی
illumination method	روش روشنایی
lighting plant	تاسیسات روشنایی
lighting control	کنترل روشنایی
lighting engineering	مهندسی روشنایی
lighting feeder	تهیه روشنایی
street lighting	روشنایی خیابان
photology	دانش روشنایی
phot	واحد روشنایی
lux meter	روشنایی سنج
luminous power	قوه روشنایی
luminous intensity	شدت روشنایی
luminous efficiency	ضریب روشنایی
luminance channel	کانال روشنایی
luminance decay	کم شدن روشنایی
luminous flux	فلوی روشنایی
luminous flux	شار روشنایی
luminous flux	شاره روشنایی
photometer	روشنایی سنج
lighting line	سیم روشنایی
lighting mains	خط روشنایی اصلی
lighting outlet	خروجی روشنایی
lighting switch	کلید روشنایی
lighting scheme	ترتیب روشنایی
lighting set	دستگاه روشنایی
search light illumination	روشنایی با نورافکن
lighting source	منبع روشنایی
lighting transformer	مبدل روشنایی
lighting unit	واحد روشنایی
ligting conditions	نسبتهای روشنایی
room lighting	روشنایی اطاق
optics	علم روشنایی
luminous efficiency	راندمان روشنایی
illuminating fixture	لوازم روشنایی
incandescence	روشنایی سیمابی
glimmerings	روشنایی ضعیف
glare	روشنایی زننده
artifical light	روشنایی مصنوعی
asterism	روشنایی و نور
looms	هاله روشنایی
candlelight	روشنایی شمع
brightness control	پیچ روشنایی
brightness signal	پیام روشنایی
ceiling light	روشنایی سقفی
constant luminance	روشنایی ثابت
continuous illumination	روشنایی مداوم
country life	زندگی روشنایی
decorative ligthing	روشنایی تزیینی
direct lighting	روشنایی مستقیم
earth light	روشنایی خاکستری
glimmering	روشنایی ضعیف
luminosity	بازده روشنایی
flashes	روشنایی مختصر
flashed	روشنایی مختصر
glimmer	روشنایی ضعیف
flash	روشنایی مختصر
phosphorescence	روشنایی شب تابی
ray	روشنایی تشعشع
glimmered	روشنایی ضعیف
glimmers	روشنایی ضعیف
glares	روشنایی زننده
loom	هاله روشنایی
loomed	هاله روشنایی
looming	هاله روشنایی
glared	روشنایی زننده
illumination	شدت روشنایی
illuminations	شدت روشنایی
earth shine	روشنایی خاکستری
illuminating aperture	روزنه روشنایی
fluorescent light	روشنایی فلورسنت
emergency lighting	روشنایی اضطراری
gaslight	روشنایی گاز
illumniation aperture	روزنه روشنایی
illuminating beam	پرتو روشنایی
illuminating device	تجهیزات روشنایی
illuminating engineering	مهندسی روشنایی
electric light	روشنایی برقی
illuminating engineering	تکنیک روشنایی
illuminance	شدت روشنایی
full beam spread	باندکامل روشنایی
lighting cable	کابل نور روشنایی
g y signal	پیام روشنایی جی ایگرگ
gas light	نور یا روشنایی گازی
it is pervious to light	روشنایی ازان می گذرد
gas lights	نور یا روشنایی گازی
neon	شبیه روشنایی نئون
illumination plan	طرح روشنایی منطقه
illumination photometer	شدت روشنایی سنج
over expose	زیاد روشنایی دادن
at first light	در اولین روشنایی روز
photothermic	مربوط به گرماو روشنایی
lighting	سیستم روشنایی ماشین
photomrtry	سنجش شدت روشنایی
r y signal	پیام روشنایی ار ایگرگ
lambent	دارای روشنایی ملایم
sensitive to light	حساس نسبت به روشنایی
lighting point	محل یا نقطه روشنایی
train lighting battery	باتری روشنایی ترن