English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 222 (9 milliseconds)
English Persian
indistinct اهسته
slow اهسته
slowed اهسته
slower اهسته
slowest اهسته
slowing اهسته
slows اهسته
quietly اهسته
slowly اهسته
silently اهسته
languidly اهسته
lightly اهسته
low اهسته
gradual اهسته
at a slow pace اهسته
below ones breath اهسته
largo a اهسته
lentamente اهسته
lento a اهسته
slow down اهسته
slow footed اهسته
tardo اهسته
Other Matches
stewed اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewing اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
catlike اهسته رو
cattish اهسته رو
fabian اهسته رو
limper اهسته رو
plodder اهسته رو
ritardando اهسته تر
low low اهسته اهسته
jogged اهسته دویدن
jog اهسته دویدن
softened اهسته ترکردن
jogging اهسته دویدن
jiggled تکان اهسته
soften اهسته ترکردن
softens اهسته ترکردن
slacken اهسته کردن
slackened اهسته کردن
slackening اهسته کردن
slackens اهسته کردن
dead slow خیلی اهسته
jiggle تکان اهسته
jiggles تکان اهسته
jiggling تکان اهسته
tip ضربت اهسته
tipping ضربت اهسته
jogs اهسته دویدن
low پایین اهسته
pianissimo بسیار اهسته
rallenttando بتدریج اهسته تر
slow ahead اهسته به جلو
slow and steady اهسته وپیوسته
slow paced اهسته خرام
susurration سخن اهسته
to burn down ar low اهسته ترسوختن
to burn down or low اهسته ترسوختن
to slack up کم کم اهسته کردن
to wear away اهسته راندن
piaffer یورتمه اهسته
percuss اهسته زدن به
lockstep قدم اهسته
mealy mouthed اهسته حرف زن
mealy-mouthed اهسته حرف زن
lagging اهسته کند
slow paced اهسته گام
dink ضربه اهسته
dogtrot یورتمه اهسته
goose step قدم اهسته
jog trot کاریکنواخت و اهسته
largo اهسته و مفصل
trickle charge پر کردن اهسته
simmering اهسته جوشیدن
simmers اهسته جوشیدن
tapping اهسته زدن
trudge قدم اهسته
slid اهسته رفتن
crawls اهسته خزیدن
crawled اهسته خزیدن
andante نسبتا اهسته
sluggish بطی اهسته رو
goose-steps قدم اهسته
goose-stepped قدم اهسته
goose-step قدم اهسته
languid بی حال اهسته
simmer اهسته جوشیدن
simmered اهسته جوشیدن
goose-stepping قدم اهسته
dabbed اهسته زدن
tap اهسته زدن
tapped اهسته زدن
dab اهسته زدن
trudging قدم اهسته
trudges قدم اهسته
dabs اهسته زدن
crawl اهسته خزیدن
trudged قدم اهسته
oozed اهسته جریان یافتن
tap ضربت اهسته شیر
drifted مقصود جریان اهسته
drift مقصود جریان اهسته
oozes اهسته جریان یافتن
tapping ضربت اهسته شیر
slows اهسته کردن یاشدن
jogger کسیکه اهسته می دود
doggo اهسته ناپدید شونده
heavy footed اهسته وسنگین درحرکت
joggers کسیکه اهسته می دود
slowed اهسته کردن یاشدن
slowing اهسته کردن یاشدن
slowest اهسته کردن یاشدن
elutriate اهسته خالی کردن
creepers گوی غلطان و اهسته
creeper گوی غلطان و اهسته
ruffles صدای طبل اهسته
ruffle صدای طبل اهسته
slower اهسته کردن یاشدن
ooze اهسته جریان یافتن
fox trot یورتمه اهسته اسب
feather اهسته زدن گوی
oozing اهسته جریان یافتن
drifts مقصود جریان اهسته
drifting مقصود جریان اهسته
ruffling صدای طبل اهسته
tapped ضربت اهسته شیر
indistinct noise صدای اهسته و نامعلوم
jiggling اهسته تکان دادن
to tread light اهسته لگد زدن
slow اهسته کردن یاشدن
clammy سرد ومرطوب اهسته رو
gentlest اهسته ملایم کردن
gentler اهسته ملایم کردن
gentle اهسته ملایم کردن
whispery اهسته صحبت کننده
coddling اهسته جوشاندن یا پختن
coddles اهسته جوشاندن یا پختن
coddled اهسته جوشاندن یا پختن
coddle اهسته جوشاندن یا پختن
decants اهسته خالی کردن
decanting اهسته خالی کردن
decanted اهسته خالی کردن
to speak under one's breath اهسته سخن گفتن
decant اهسته خالی کردن
jiggles اهسته تکان دادن
jiggled اهسته تکان دادن
decelerating کندکردن اهسته کردن
jiggle اهسته تکان دادن
slow burning conductor سیم اهسته سوز
decelerates کندکردن اهسته کردن
decelerated کندکردن اهسته کردن
decelerate کندکردن اهسته کردن
steady on اهسته به سمت هدف
slow motion picture تصویر با حرکت اهسته
blooper پرتاب اهسته توپ به توپزن
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
pat دست زدن اهسته قالب
patting دست زدن اهسته قالب
patted دست زدن اهسته قالب
to pat upon something اهسته دست بر چیزی زدن
pats دست زدن اهسته قالب
logged اهسته وکند شده در حرکت
fudges فریفتن اهسته حرکت کردن
fudged فریفتن اهسته حرکت کردن
fudge فریفتن اهسته حرکت کردن
flicks ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicking ضربت اهسته و سبک با شلاق
retards عقب انداختن اهسته کردن
retarding عقب انداختن اهسته کردن
coo اهسته بازمزمه ادا کردن
retard عقب انداختن اهسته کردن
jogger دونده با گامهای اهسته ومنظم
cooed اهسته بازمزمه ادا کردن
joggers دونده با گامهای اهسته ومنظم
fudging فریفتن اهسته حرکت کردن
cooing اهسته بازمزمه ادا کردن
coos اهسته بازمزمه ادا کردن
flick ضربت اهسته و سبک با شلاق
flicked ضربت اهسته و سبک با شلاق
plodding اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
to p aperson on the back اهسته دست به پشت کسی زدن
mumbler کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
plodded اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
entrain اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
drop shot ضربه اهسته روی تور والیبال
plod اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
piano ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
bunting روش ضربه زدنی که توپ اهسته می غلتد
drop shot ضربه اهسته بالای حد مرزی و افتادن به زمین
minuet رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
still hunting روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
pianos ارام بنوازید قطعه موسیقی اهسته وارام
paces باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
parade lap رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
paced باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
gong زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
gongs زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
hang قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
hangs قرار گرفتن گوی گلف در سرازیری دویدن اهسته تر از حد انتظار اسب اویزان
squawk low در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
pussyfoot دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
anneal نرم کردن فلز به وسیله حرارت دادن و سرد کردن اهسته در کوره
pat دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
drawl کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
patted دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
drawls کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawling کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
pats دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
patting دست نوازش برسرکسی کشیدن اهسته دست زدن به
kiss برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
kisses برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
sottovoce صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
kissing برخورد اهسته یک گوی بیلیارد با گوی دیگر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com