Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
Who owns this land ?
این زمین مال کیست ؟
Other Matches
whose make is it
ساخت کیست کار کیست
who is it
کیست این کیست
cyst
کیست
[پزشکی]
whose turn is it?
نوبت کیست
cysts
کیست ها
[پزشکی]
i d not know who he is
نمیدانم کیست
whose is it?
مال کیست
whose d. is she?
او دختر کیست
who is this girl ?
این دختر کیست
He wouldnt dare refuse.
سگ کیست که قبول نکند
hydatid
کیسه ابگونه کیست هیداتیک
Whose pencil is this ?
این مداد مال کیست ؟
who leads the orchestra
سر دسته این ارکستر کیست
The fox,being asked who his withness was ,said, my.
<proverb>
به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer
نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile
موشک زمین به زمین
ground resolution
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade
قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.
بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
earth's attraction
جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface
موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile
موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
land n
زمین
lackland
بی زمین
ground line
خط زمین
earths
زمین
earth
زمین
ground surface
کف زمین
floor
کف زمین
ground
[British]
[floor]
کف زمین
grass roots
کف زمین
land
زمین
acre
زمین
acres
زمین
terrain
زمین
floors
کف زمین
floored
کف زمین
floor
کف زمین
geodetically
زمین
graze
زمین
grazed
زمین
grazes
زمین
extra terrestrial
زمین
earthing
زمین
cinder track
زمین دو
cinder tracks
زمین دو
soil
زمین
soiling
زمین
soils
زمین
real estate
زمین
fields
زمین
field
زمین
rooter
زمین کن
aerospace
جو زمین
ground
کف زمین
fielded
زمین
this earthly round
زمین
globe
زمین
domain
زمین
ground
زمین
norland
زمین
ground
: زمین
tellus
زمین
domains
زمین
globes
زمین
banquette
زمین بلند
artificial ground
زمین مصنوعی
auger
زمین سوراخ کن
earthquakes
زمین لرزه
axis of earth
محور زمین
barren land
زمین لم یزرع
backfall
زمین خوردگی
rear court
انتهای زمین
bad soil
زمین سست
badland
زمین لم یزرع
saturated ground
زمین سیراب
alkaline earth
زمین قلیایی
alkali earth
زمین قلیایی
savanna
زمین هموار
above the earth
در روی زمین
above the earth
بالای زمین
the corner's of the earth
کدانهای زمین
sandy soil
زمین ماسهای
salle d'armes
زمین شمشیربازی
abuttal
زمین مجاور
science of geology
زمین شناسی
rolling country
زمین پوشیده
rootle
زمین راباپوزکندن
abuttals
زمین همسایه
abuttals
زمین مجاور
abuttals
زمین سرحدی
To dig the earth.
زمین را کندن
border land
زمین مرزی
broken country
زمین دوعارضه
protective earthing
زمین محافظ
public d.
زمین خالصه
continous earth
زمین دائمی
public domain
زمین خالصه
compartments of terrain
قسمتهایی از زمین
compartments of terrain
دهلیزهای زمین
collective land
زمین مشاع
collctive land
زمین مشاع
cohesive soil
زمین چسبناک
contour line
خط برجستگی زمین
core of the earth
هسته زمین
cultivated land
زمین محیات
tectonics
زمین ساخت
tectonic
زمین ساختی
tectonic
زمین ساخت
predial or prae
وابسته به زمین
profile line
نیمرخ زمین
cricket field
زمین کریکت
pronely
روبه زمین
courtside
کنارههای زمین
punner
زمین سفت کن
landless
فاقد زمین
landlessness
فاقد زمین
center stripe
خط میانی زمین
center line
خط وسط زمین
center line
خط میانی زمین
rammer
زمین کوب
My birthday falls on a Staurday.
جشن زمین
table land
زمین هموار
cadastral survey
ممیزی زمین
broken ground
زمین ناهموار
broken country
زمین مضرس
midfield line
خط میانی زمین
certificate of land
قباله زمین
punner
زمین کوب
parkland
زمین پارک
circumnavigate
زمین رادورزدن
smallholding
زمین کوچک
smallholdings
زمین کوچک
surface-to-air
زمین به هوا
I fell down.
افتادم زمین
change court
تعویض زمین
champaign
زمین مرتفع
breaking into the ground
فرورفتن در زمین
west
مغرب زمین
borderland
زمین سرحدی
uplands
زمین کوهستانی
uplands
زمین بلند
upland
زمین کوهستانی
upland
زمین بلند
basements
زیر زمین
borderlands
زمین سرحدی
laird
صاحب زمین
floor
محدوده زمین
soil species
نوع زمین
paralysis
زمین گیری
soil strain
فشار زمین
speculation
زمین خواری
bogs
زمین باطلاقی
bog
زمین باطلاقی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com