Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
English
Persian
annual precipitation
بارندگی سالیانه
Search result with all words
wet year
سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
Other Matches
rain discharge
حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
snowfall
بارندگی
precipitation of moisture
بارندگی
rain fall
بارندگی
onfall
بارندگی
the rainy season
بارندگی
rainfall
بارندگی
snowfalls
بارندگی
downpour
بارندگی زیاد
monsoons
موسم بارندگی
monsoon
موسم بارندگی
effective rainfall
بارندگی موثر
hyerograph
نقشه بارندگی
rainfall intensity
شدت بارندگی
downpours
بارندگی زیاد
raining
بارندگی باریدن
precipitation
میزان بارندگی
rain
بارندگی باریدن
rained
بارندگی باریدن
onding
بارندگی زیاد
rains
بارندگی باریدن
hyetology
علم یا مبحث بارندگی
average annual precipitation
متوسط بارندگی سالینه
rainfall area
منطقه بارش ناحیه بارندگی
pluviometric
مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
rain gage
وسیله سنجش میزان بارندگی
lapseratc
میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
these cloud promise rain
این ابرها خبر از بارندگی میدهند
ephemeral stream
رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
These clouds are a sign of rain .
این ابرها علامت بارندگی است
intensity of rain fall
شدت بارندگی که بامیلیمتردرساعت مشخص میشود
annual
سالیانه
yearly
سالیانه
annum
سالیانه
annuals
سالیانه
annually
سالیانه
dry year
سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
yearly allowance
مقرری سالیانه
year to year fluctuation
نوسانات سالیانه
anniversaries
سوگواری سالیانه
growth ring
دایره سالیانه
annual training
اموزش سالیانه
per annum
هر سالی سالیانه
annuallyy
هر ساله سالیانه
anniversary
سوگواری سالیانه
yearly instalmernts
اقساط سالیانه
annual payment
پرداخت سالیانه
annual payment
قسط سالیانه
p.a
مخفف سالیانه
annual report
گزارش سالیانه
annuity
مستمری سالیانه
octingentenary or octocen
هشتصدمین جشن سالیانه
mass book
کتاب نماز سالیانه
quinquagenary
پنجاهمین جشن سالیانه
miaasl
کتاب نماز سالیانه
anniversaries
جشن سالیانه عروسی
anniversary
جشن سالیانه عروسی
annuitant
گیرنده مستمری سالیانه
annual general inspection
بازدید عمومی سالیانه
annual general meeting
مجمع عمومی سالیانه
annual payment factor
ضریب بازپرداخت سالیانه
annuality factor
ضریب مستمر سالیانه
annual food plan
برنامه غذایی سالیانه
annals
وقایع سالیانه سالنامه
annuity
حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
to take inventory
صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
rentlen
دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
peter penny
زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
peter pence
زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
parentalia
جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
annual average score
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
quater cent nary
جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
quady
رودی که فقط در فصل بارندگی جریان دارد و دربقیه فصول خشک میباشد
to settle an a
برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
encaenia
جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
isothermal line
خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
national educational computing conferenc
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
withholding taxes
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax
مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
isotherm
خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
special degration
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
storm water
فاضلاب ناشی از بارندگی فاضلاب سطحی
anniversary
مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
quingentenary
پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
anniversaries
مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
runoff coefficient
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
rainfall index
شاخص بارش شاخص بارندگی
wedding day
روز عروسی جشن سالیانه عروسی
almanacks
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac
تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacs
تقویم سالیانه تقویم نجومی
admision rate
میزان اعزام به بهداری نواخت سالیانه اعزام به بهداری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com