Dictiornary-Farsi | بازسازی نشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)

English	Persian
unreconstructed	بازسازی نشده


Other Matches

remakes	بازسازی
reconstruction	بازسازی
reconstructions	بازسازی
recycles	بازسازی
recycle	بازسازی
recycling	بازسازی
restructuring	بازسازی
remake	بازسازی
regeneration	بازسازی
mending	بازسازی
cost of reproduction	هزینه بازسازی
static refresh	بازسازی ایستا
relaying	بازسازی سنگفرش
land restoration	بازسازی زمین
reproduction method	روش بازسازی
perceptual restructuring	بازسازی ادراکی
reconstruction method	روش بازسازی
unpremediated	پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
unbaoked	سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke	رام نشده سوقان گیری نشده
unborn	هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated	اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
uncommitted	غیر متعهد نشده تعهد نشده
unpicked	نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unresolved	تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
undisciplined	تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
resurfacing	شن بخورد راه دادن بازسازی رویه
uncharged	محسوب نشده رسمامتهم نشده
irredenta	انجام نشده جبران نشده
untried	امتحان نشده محاکمه نشده
unasked	خواسته نشده پرسیده نشده
undirected	رهبری نشده راهنمایی نشده
inconsummate	تکمیل نشده انجام نشده
unsought	جستجو نشده کشف نشده
unset	جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted	الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed	جبران نشده سبک نشده
unintended saving	پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.	این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
incomplete	انجام نشده پر نشده
unintended investment	سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush	اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
reshaping	تجدید نیمرخ بازسازی نیمرخ
uncharged	پر نشده
unbowed	خم نشده
uninspected <adj.>	تایید نشده
unsight	دیده نشده
unpublished	چاپ نشده
unguarded	حساب نشده
wound less	زخمی نشده
unconnected	وصل نشده
unshod	نعل نشده
unearned	کسب نشده
unset	ثابت نشده
unstudied	مطالعه نشده
unguarded	حراست نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.	تا دیر نشده
unquestioned	بررسی نشده
unworn	استعمال نشده
unworn	کهنه نشده
unquestioned	بحث نشده
unwashed	شسته نشده
unquestioned	استنتاق نشده
unpublished	نشر نشده
unthickened	تغلیظ نشده
unsocialized	اجتماعی نشده
autochthonous	جابجا نشده
non switched line	خط گزینه نشده
uninspected <adj.>	بررسی نشده
roughdry	اطو نشده
tenantless	اشغال نشده
the date was not specified	نشده بود
unaccommodated	فراهم نشده
unaccomplished	انجام نشده
intemerate	بی ناموس نشده
innascible	زایده نشده
custom uncleared	ترخیص نشده
imperforate	منگنه نشده
in quires	صحافی نشده
in sheets	صحافی نشده
increate	افریده نشده
inedited	منتشر نشده
inedited	چاپ نشده
inextinct	نیست نشده
unbacked	رام نشده
unbowed	سر کوب نشده
uncircumcised	ختنه نشده
unlicked	لیسیده نشده
unsought	کاوش نشده
unspotted	ننگین نشده
unnormalized	هنجار نشده
unpolished	پرداخت نشده
unpremediated	تصور نشده
unsaturate	اشباع نشده
unsaturated	اشباع نشده
unleached	سفید نشده
unexploded	منفجر نشده
uncleared	ترخیص نشده
uncoditioned	قطعی نشده
uncoditioned	شرط نشده
undeeded	در سندقید نشده
undefined	تعریف نشده
undirected	هدایت نشده
undisiplined	تربیت نشده
unsaved	پس انداز نشده
unexamined <adj.>	امتحان نشده
unexamined <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	ممیزی نشده
untested <adj.>	ممیزی نشده
unevaluated <adj.>	ممیزی نشده
unchecked <adj.>	ممیزی نشده
unaudited <adj.>	ممیزی نشده
uninspected <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	امتحان نشده
unaudited <adj.>	ارزیابی نشده
unchecked <adj.>	ارزیابی نشده
unevaluated <adj.>	ارزیابی نشده
unexamined <adj.>	ارزیابی نشده
uninspected <adj.>	ارزیابی نشده
untested <adj.>	ارزیابی نشده
unissued <adj.>	توزیع نشده
unverified <adj.>	بازرسی نشده
unverified <adj.>	امتحان نشده
unverified <adj.>	ارزیابی نشده
unverified <adj.>	ممیزی نشده
unverified <adj.>	تست نشده
unissued <adj.>	منتشر نشده
unverified <adj.>	آزمایش نشده
unverified <adj.>	کنترل نشده
unverified <adj.>	تایید نشده
unverified <adj.>	بررسی نشده
unaudited <adj.>	کنترل نشده
unchecked <adj.>	کنترل نشده
unevaluated <adj.>	کنترل نشده
unexamined <adj.>	کنترل نشده
uninspected <adj.>	کنترل نشده
untested <adj.>	کنترل نشده
unaudited <adj.>	تایید نشده
unchecked <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	آزمایش نشده
uninspected <adj.>	آزمایش نشده
unexamined <adj.>	آزمایش نشده
non-registered [not registered] <adj.>	ثبت نشده
undeterred <adj.>	منصرف نشده
unbleached <adj.>	سفیدگری نشده
undyed <adj.>	رنگرزی نشده
unaudited <adj.>	آزمایش نشده
unchecked <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	آزمایش نشده
unevaluated <adj.>	تایید نشده
unexamined <adj.>	تایید نشده
untested <adj.>	تایید نشده
unaudited <adj.>	بازرسی نشده
unchecked <adj.>	بازرسی نشده
unevaluated <adj.>	بازرسی نشده
unexamined <adj.>	بازرسی نشده
uninspected <adj.>	بازرسی نشده
untested <adj.>	بازرسی نشده
unaudited <adj.>	امتحان نشده
unchecked <adj.>	امتحان نشده
untested <adj.>	تست نشده
uninspected <adj.>	تست نشده
unexamined <adj.>	تست نشده
unaudited <adj.>	بررسی نشده
unchecked <adj.>	بررسی نشده
unevaluated <adj.>	بررسی نشده
unexamined <adj.>	بررسی نشده
untested <adj.>	بررسی نشده
unaudited <adj.>	تست نشده
unchecked <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	تست نشده
unevaluated <adj.>	امتحان نشده
unasked	سوال نشده
unpaid	پرداخت نشده
opened	واریز نشده
opens	واریز نشده
unfinished	تمام نشده
outstandingly	پرداخت نشده
unclaimed	مطالبه نشده
uncontrolled	کنترل نشده
uncontrolled	مهار نشده
unchanged	عوض نشده
unsettled	تصفیه نشده
unabated	کاسته نشده
unalloyed	الیاژ نشده
savaging	رام نشده
open	واریز نشده
uncut	بریده نشده
unsung	سروده نشده
unsung	ستایش نشده
unsung	خوانده نشده
unbidden	دعوت نشده
savaged	رام نشده
unabridged	کوتاه نشده
unabridged	تلخیص نشده
outstanding	پرداخت نشده
haggard	رام نشده
outstandingly	واریز نشده
unfulfilled	اجرا نشده
unfulfilled	انجام نشده