Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 156 (8 milliseconds)
English
Persian
capable
با استعداد صلاحیتدار
Other Matches
capable
صلاحیتدار
competent
صلاحیتدار
competent authorities
مقامات صلاحیتدار
local authority
مرجع صلاحیتدار محلی
convening authority
مقام صلاحیتدار موقت
average strength
استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
capacitate
لایق کردن صلاحیتدار کردن
capacities
استعداد
liability to disease
استعداد
potentiality
استعداد
geniuses
استعداد
genius
استعداد
unintelligent
بی استعداد
capability
استعداد
brilliance
استعداد
amplitude
استعداد
aptness
استعداد
verve
استعداد
cabiler
استعداد
endowments
استعداد
endowment
استعداد
potentialities
استعداد
talents
استعداد
talent
استعداد
talented
استعداد
predispostion
استعداد
ungifted
بی استعداد
aptitudes
استعداد
gifted
با استعداد
aptitude
استعداد
parted
با استعداد
gormless
کم استعداد
turns
استعداد
turn
استعداد
susceptibility
استعداد
inapt
بی استعداد
capacity
استعداد
property
استعداد
simpleminded
کم استعداد
susceptivity
استعداد
talentless
بی استعداد
ingenuity
استعداد
authorized strength
استعداد مجاز
caliber
گنجایش استعداد
division slice
استعداد لشگری
palooka
بوکسور بی استعداد
academic aptitude
استعداد تحصیلی
scholastic aptitude
استعداد تحصیلی
artistic aptitude
استعداد هنری
child prodigy
بچهبا استعداد
resistibility
استعداد مقاومت
occupational aptitude
استعداد شغلی
mechanical aptitude
استعداد فنی
risible faculty
استعداد خنده
reproductivity
استعداد تولید
war strenght
استعداد جنگی
indisposedness
عدم استعداد
sconce
جمجمه استعداد
imitativeness
استعداد تقلید
frost susceptibility
استعداد یخزدگی
end strength
استعداد نهایی
command strength
استعداد یکان
reproductivity
استعداد هم اوری
artistry
استعداد هنرپیشگی
clever
باهوش با استعداد
tendency
توجه استعداد
shift
نوبتی استعداد
flair
استعداد خصیصه
shifted
نوبتی استعداد
capability
استعداد پیشرفت
aptitude tests
ازمون استعداد
shifts
نوبتی استعداد
aptitude test
ازمون استعداد
capacities
استعداد مقام
capacities
گنجایش استعداد
capacity
گنجایش استعداد
capacity
استعداد مقام
liability
بدهکاری استعداد
liabilities
بدهکاری استعداد
cleverer
باهوش با استعداد
arts
استعداد استادی
strengths
استعداد رزمی
indispositions
عدم استعداد
tendencies
توجه استعداد
strength
استعداد رزمی
indisposition
عدم استعداد
cleverness
هوشیاری استعداد
art
استعداد استادی
cleverest
باهوش با استعداد
the talnet of the country
مردم با استعداد کشور
physical aptitude test
ازمون استعداد جسمانی
accountable strength
استعداد قابل محاسبه
level of strength
سطح استعداد رزمی
level of strength
میزان استعداد رزمی
scholastic aptitude test
ازمون استعداد تحصیلی
peak strenght
حداکثر استعداد مجاز
vocational aptitude test
ازمون استعداد شغلی
reduced strenght
حداقل استعداد جنگی
allotropy
استعداد تغییر و تبدیل
potentialize
دارای استعداد کردن
manpower cieling
سطح استعداد پرسنل
habiliment
جامه استعداد فکری
gifts
دارای استعداد کردن
natural
مسلم استعداد ذاتی
attack size
استعداد وسایل درگیر در تک
talent for musics
استعداد یا ذوق موسیقی
naturals
مسلم استعداد ذاتی
accountable strength
استعداد قابل توجه
potentially
با داشتن استعداد نهانی
knack
صدای شلاق استعداد
gifts
استعداد پیشکش کردن
gift
دارای استعداد کردن
gifted
موید شخص با استعداد
able
با استعداد صلاحیت دار
flatlander
موج سوار کم استعداد
fabllibility
استعداد خطا کردن
effective strength
استعداد رزمی موثر
differential aptitude tests
ازمونهای تشخیص استعداد دی ا تی
versatile
دارای استعداد و ذوق
gift
استعداد پیشکش کردن
self rating
تعیین میزان استعداد خود
potential
دارای استعداد نهانی پتانسیل
Iranians have a gift of tongues.
ایرانیها استعداد زبان دارند
rhymester
شاعربی استعداد وکم مایه
potentiality
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
edacity
استعداد خوردن شکم پرستی
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
means end capacity
استعداد درک وسیله- هدف
potentialities
عاملیت بالفعل استعداد نهانی
faculties
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
peace time complement
استعداد مجاز زمان صلح
personnel ceiling
سقف استعداد مجاز پرسنلی
strengths
قدرت رزمی استعداد نفری
faculty
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
strength
قدرت رزمی استعداد نفری
peace time establishment
جدول استعداد مجاز زمان صلح
seashore musical ability tests
آزمون های استعداد موسیقی سیشور
minnesota clerical aptitude test
ازمون استعداد امور دفتری مینه سوتا
authorized strength of theater
استعداد مجاز صحنه عملیات از نظر پرسنلی
green thumb
استعداد و قدرت فوق العاده درپروراندن گیاهان
rimester
قافیه ساز شاعر بی استعداد وکم مایه شاعرک
it is insusceptible of change
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
one's light s
نهایت کوشش را در حدودتوانایی یا استعداد خود بعمل اوردن
manning level
درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
telegenic
دارای استعداد شرکت دربرنامههای تلویزیونی مناسب برای برنامه تلویزیونی
zeroed out
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
tryout
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
reduction coefficient
ضریب کاهش استعداد ضریب دیدبانی
insusceptibility
عدم استعداد عدم تاثر
combat power
نیروی رزمی استعداد رزمی
attached strength
استعداد نیروی زیر امر نیروی زیر امر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com