Dictiornary-Farsi | با استعداد صلاحیت دار | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
able	با استعداد صلاحیت دار


Other Matches

disqualification	عدم صلاحیت فاقد صلاحیت قضایی
disqualifications	عدم صلاحیت فاقد صلاحیت قضایی
average strength	استعداد پرسنلی متوسط میانگین استعداد پرسنلی
competence	صلاحیت
competency	صلاحیت
qualification	صلاحیت
qualification	صلاحیت
expertise	صلاحیت
competence	صلاحیت
capacity	صلاحیت
capacities	صلاحیت
formidableness	صلاحیت
capability	صلاحیت
competent	با صلاحیت
competent	ذی صلاحیت
qualifying	صلاحیت
authority	صلاحیت
jurisdiction	صلاحیت
qualifications	صلاحیت
skill	صلاحیت
credential	صلاحیت
clearance	صلاحیت
relative jurisdiction	صلاحیت نسبی
competency	صلاحیت لیاقت
incompetently	با عدم صلاحیت
competence clause	شرط صلاحیت
disability	عدم صلاحیت
disabilities	عدم صلاحیت
competent	صلاحیت دار
incompetency	عدم صلاحیت
capacities	صلاحیت توانایی
incapacitation	سلب صلاحیت
qualifying examination	امتحان صلاحیت
capability	صلاحیت قابلیت
jurisdication	صلاحیت حاکمیت
jurisdiction of the court	صلاحیت دادگاه
legal capacity	صلاحیت قانونی
unmeet	فاقد صلاحیت
intestable	فاقد صلاحیت
competency of courts	صلاحیت دادگاهها
competency of courts	صلاحیت محاکم
inexpediency	عدم صلاحیت
qualifying certificate	گواهی صلاحیت
inexpedience	عدم صلاحیت
it lies beyond his competence	در صلاحیت او نیست
capacity	صلاحیت توانایی
ability	لیاقت صلاحیت
fitness	صلاحیت شایستگی
disqualifications	سلب صلاحیت
incompetent	فاقد صلاحیت
disqualification	سلب صلاحیت
incompetence	عدم صلاحیت
incapacitated	عدم صلاحیت
incapacitate	عدم صلاحیت
competently	باداشتن صلاحیت
incapacitating	عدم صلاحیت
incapacitates	عدم صلاحیت
abilities	لیاقت صلاحیت
incapacity	عدم صلاحیت
It is not within his competence.	در صلاحیت اونیست
airworthiness certificate	گواهینامه صلاحیت پرواز
by fits and starts	مقتضی صلاحیت دار
sufficient	شایسته صلاحیت دار
clearance	تعیین صلاحیت کردن
airworthiness directive	دستورالعمل صلاحیت پرواز
venue	حوزه صلاحیت دادگاه
adequate	صلاحیت دار بسنده
able	دارای صلاحیت قانونی
ablest	دارای صلاحیت قانونی
ablest	بااستعداد صلاحیت دار
abler	بااستعداد صلاحیت دار
abler	دارای صلاحیت قانونی
deed of assignment	مدرک صلاحیت قانونی
venues	حوزه صلاحیت دادگاه
incapacitation	فاقد صلاحیت کردن
circuit	حوزه صلاحیت دادگاه
incapacitated	سلب صلاحیت کردن از
incapacitate	سلب صلاحیت کردن از
security cognizance	شناخت ازنظر صلاحیت
authority	مقام صلاحیت دار
airworthy	دارای صلاحیت پرواز
airworthiness	دارای صلاحیت پرواز
incapacitating	سلب صلاحیت کردن از
circuits	حوزه صلاحیت دادگاه
non ability	ناشایستگی عدم صلاحیت
incapacitates	سلب صلاحیت کردن از
qualified	صلاحیت دار ماهر
security clearance	داشتن صلاحیت خدمتی
principal of domestic jurisdiction	اصل صلاحیت ملی
security clearance	تایید صلاحیت کردن
verve	استعداد
brilliance	استعداد
potentiality	استعداد
potentialities	استعداد
gormless	کم استعداد
liability to disease	استعداد
predispostion	استعداد
cabiler	استعداد
simpleminded	کم استعداد
susceptivity	استعداد
aptness	استعداد
amplitude	استعداد
talentless	بی استعداد
ungifted	بی استعداد
endowments	استعداد
endowment	استعداد
capacities	استعداد
talents	استعداد
talent	استعداد
aptitudes	استعداد
property	استعداد
talented	استعداد
ingenuity	استعداد
aptitude	استعداد
unintelligent	بی استعداد
capability	استعداد
genius	استعداد
capacity	استعداد
geniuses	استعداد
inapt	بی استعداد
susceptibility	استعداد
parted	با استعداد
gifted	با استعداد
turns	استعداد
turn	استعداد
competant judicial authority	مقامات صلاحیت دار قضائی
letters testamentary	حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
probational	ازمایش حسن رفتاروازمایش صلاحیت
bad conduct discharge	اخراج به علت عدم صلاحیت
omnicompetent	دارای صلاحیت در همه چیز
probation	ازمایش حسن رفتاروازمایش صلاحیت
i. for doing any thing	عدم صلاحیت در همه کارها
shifted	نوبتی استعداد
occupational aptitude	استعداد شغلی
strengths	استعداد رزمی
mechanical aptitude	استعداد فنی
sconce	جمجمه استعداد
liability	بدهکاری استعداد
capability	استعداد پیشرفت
indisposedness	عدم استعداد
shift	نوبتی استعداد
capable	با استعداد صلاحیتدار
palooka	بوکسور بی استعداد
imitativeness	استعداد تقلید
shifts	نوبتی استعداد
risible faculty	استعداد خنده
resistibility	استعداد مقاومت
cleverer	باهوش با استعداد
reproductivity	استعداد هم اوری
reproductivity	استعداد تولید
cleverest	باهوش با استعداد
tendencies	توجه استعداد
art	استعداد استادی
clever	باهوش با استعداد
arts	استعداد استادی
tendency	توجه استعداد
war strenght	استعداد جنگی
child prodigy	بچهبا استعداد
strength	استعداد رزمی
liabilities	بدهکاری استعداد
division slice	استعداد لشگری
artistic aptitude	استعداد هنری
aptitude tests	ازمون استعداد
command strength	استعداد یکان
flair	استعداد خصیصه
capacity	گنجایش استعداد
cleverness	هوشیاری استعداد
indisposition	عدم استعداد
indispositions	عدم استعداد
artistry	استعداد هنرپیشگی
aptitude test	ازمون استعداد
caliber	گنجایش استعداد
capacity	استعداد مقام
capacities	گنجایش استعداد
authorized strength	استعداد مجاز
end strength	استعداد نهایی
academic aptitude	استعداد تحصیلی
capacities	استعداد مقام
scholastic aptitude	استعداد تحصیلی
frost susceptibility	استعداد یخزدگی
discharge without honor	اخراج به علت عدم صلاحیت خدمتی
coram non judice	درپیش کسی که صلاحیت داوری ندارد
disqualifies	سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
qualifies	صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
qualify	صلاحیت داشتن واجد شرایط شدن
disqualifying	سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
disqualify	سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
disqualified	سلب صلاحیت کردن از شایسته ندانستن
scholastic aptitude test	ازمون استعداد تحصیلی
attack size	استعداد وسایل درگیر در تک
allotropy	استعداد تغییر و تبدیل
accountable strength	استعداد قابل توجه
talent for musics	استعداد یا ذوق موسیقی
accountable strength	استعداد قابل محاسبه
the talnet of the country	مردم با استعداد کشور
gift	دارای استعداد کردن
gifts	استعداد پیشکش کردن
gifts	دارای استعداد کردن
natural	مسلم استعداد ذاتی
naturals	مسلم استعداد ذاتی