English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
English Persian
generously با نظر بلندی به جوانمردی
Other Matches
manliness <adj.> جوانمردی
bravery <adj.> جوانمردی
generosity <adj.> جوانمردی
magnanimity جوانمردی
manliness جوانمردی
chivalry دلیری جوانمردی
chivalry آیین جوانمردی
height بلندی
uplands بلندی
upland بلندی
altitude بلندی
toft بلندی
altitudes بلندی
ascendent بلندی
exaltedness بلندی
gratification سر بلندی
heights بلندی
low-rise کم بلندی
looms بلندی
looming بلندی
Highness بلندی
elevations بلندی
elevation بلندی
loudness بلندی
exaltation بلندی
rises بلندی
rise بلندی
sublimity بلندی
loftiness بلندی
Highnesses بلندی
loom بلندی
tallness بلندی
loomed بلندی
the sublime بلندی
eminency تعالی بلندی
effective length of strut بلندی کمانش
ruggedness پستی و بلندی
suction lift بلندی مکش
hilliness پستی و بلندی
ups and down پستی و بلندی
how tall is it? بلندی ان چقدراست
height of fill بلندی اکند
height of building بلندی ساختمان
tonal volume بلندی صوت
crow's nest بالای بلندی
volume بلندی صدا
headroom بلندی طاق
Highnesses بلندی مقام
Highness بلندی مقام
contour پست و بلندی
hypsometry بلندی پیمایی
eminence تعالی بلندی
acrophobia ترس از بلندی
supremacy بلندی افراشتگی
acrophobia بلندی هراسی
volumes بلندی صدا
critical height بلندی بحرانی
superelevation بلندی بر اضافه ارتفاع
sone واحد بلندی صوت
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
vu واحد بلندی صدا
volume unit واحد بلندی صدا
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
lift مرتفع بنظرامدن بلندی
feature line خط پست و بلندی زمین
embank بلندی یاپشته ساختن
edge raise بلندی لبه ورق
altitudes بلندی از سطح دریا
accentuation پستی و بلندی صدا
altitude بلندی از سطح دریا
lifting مرتفع بنظرامدن بلندی
lifted مرتفع بنظرامدن بلندی
head way بلندی طاق سرعت
lifts مرتفع بنظرامدن بلندی
featured وضع پست و بلندی زمین
feature وضع پست و بلندی زمین
features وضع پست و بلندی زمین
bird's eye views منظرهای که از بلندی دیده میشود
bird's eye view منظرهای که از بلندی دیده میشود
featuring وضع پست و بلندی زمین
stentor شخصی که صدای بلندی دارد
lapseratc میزان بارندگی به نسبت بلندی ها
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
relief شکل فاهری و پست و بلندی
safety zone بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
sagfety island بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
the door banged درباصدای محکم و بلندی بهم خورد
dipole انتنی که نصف طول موج بلندی دارد
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
plateform بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
grandfather clocks ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
grandfather clock ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
rise and fall تعیین پستی و بلندی نقاط نسبت به سطح مبنا
dolman جامه بلندی که جلوش باز و استین تنگی دارد
nilometer الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
to take the a بلندی چیزیرا اندازه گرفتن ارتفاع جایی راپیمودن
net antena انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
douglas fir یک نوع گیاه همیشه بهار بلندی که در غرب امریکامی روید
liberal gift بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
key signature گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
hot dog skiing اسکی کردن با سرعت در میان پستی و بلندی یا بوس و تابع تکنیک خاصی هم نیست
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com