Dictiornary-Farsi | برگ اولیه شبیه پر بال | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)

English	Persian
pinna	برگ اولیه شبیه پر بال


Search result with all words

archetypal	مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypally	مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
archetypical	مربوط یا شبیه طرح اصلی نمونه اولیه
eyespot	لکهای که شبیه چشم است چشم اولیه
Other Matches

Ideal City	[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data	دادههای اولیه عناصر اولیه
gooseneck	هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
restoration	احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism	مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
pinnulated	شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate	شبیه برگچه شبیه بالچه
earliest	اولیه
early	اولیه
primal	اولیه
elementary	اولیه
initialling	اولیه
raw	اولیه
initials	اولیه
initial	اولیه
initialed	اولیه
first generation	اولیه
primary	اولیه
initialled	اولیه
primitive	اولیه
rudimentary	اولیه
primeval	اولیه
initialing	اولیه
basic	اولیه
basics	اولیه
preliminary	اولیه
fundamental	اولیه
preliminaries	اولیه
dispersion	اولیه
raw data	دادههای اولیه
historical costs	هزینه اولیه
prime costs	هزینههای اولیه
i.c.	حالت اولیه
stock	ذخیره اولیه
stock	ماده اولیه
raw products	محصولات اولیه
raw statistics	امارهای اولیه
incunabula	مراحل اولیه
first cause	علت اولیه
first cost	هزینه اولیه
priority processing	پردازش اولیه
primary inputs	نهادههای اولیه
proto galaxy	کهکشان اولیه
blueprint	طرح اولیه
first notions	تصورات اولیه
blueprints	طرح اولیه
proto planets	سیارههای اولیه
primogenitors	اجداد اولیه
radix	سرچشمه اولیه
pre assembly	نصب اولیه
stocked	ذخیره اولیه
primery citcuit	مدار اولیه
primary inputs	دادههای اولیه
primery battery	باطری اولیه
primeral borth	ابگوشت اولیه
primary products	محصولات اولیه
primary track	شیار اولیه
prime cost	ارزش اولیه
primary standard	استاندارد اولیه
primary storage	انباره اولیه
primary storage	حافظه اولیه
initial capital	سرمایه اولیه
primary industries	صنایع اولیه
primery coil	پیچک اولیه
stocked	ماده اولیه
primery terminal	ترمینال اولیه
primery obligation	تعهدات اولیه
pre load	بار اولیه
pre loading	بارگیری اولیه
preliminiary work	کار اولیه
prereduction	کاهش اولیه
primery current	جریان اولیه
primary emission	صدور اولیه
primary body	جسم اولیه
primary center	مرکز اولیه
primary cognizance	شناختهای اولیه
primary electron	الکترون اولیه
primary structure	ساختمان اولیه
initial condition	شرایط اولیه
stuffs	ماده اولیه
stuffed	ماده اولیه
stuff	ماده اولیه
base rates	ارزش اولیه
base rate	ارزش اولیه
raw materials	مواد اولیه
initialize	مقداردهی اولیه
input admittance	ادمیتانس اولیه
input attenuation	میرائی اولیه
input attenuation	دمفونگ اولیه
input capacitance	فرفیت اولیه
first aids	کمکهای اولیه
initial condition	شرط اولیه
initial cost	هزینه اولیه
initial level	سطح اولیه
initial mass	جرم اولیه
initial point	نقطه اولیه
initial reserves	ذخایر اولیه
embryonic	نارس اولیه
initial strength	استحکام اولیه
Aborigine	ساکن اولیه
initial value	مقدار اولیه
opening capital	سرمایه اولیه
initial velocity	سرعت اولیه
input capacitor	خازن اولیه
input circuit	مدار اولیه
input noise	پارازیت اولیه
input reactance	راکتانس اولیه
input signal	سیگنال اولیه
input stage	طبقه اولیه
input	توان اولیه
input tape	نوار اولیه
input terminal	ترمینال اولیه
input time	زمان اولیه
input transformer	ترانسفورماتور اولیه
input translator	مترجم اولیه
input unit	واحد اولیه
input voltage	ولتاژ اولیه
primery voltage	ولتاژ اولیه
input information	اطلاعات اولیه
primitive	انسان اولیه
input coordinate	مختصات اولیه
first aid	کمکهای اولیه
input coupling	تزویج اولیه
input current	جریان اولیه
input data	دادههای اولیه
input diode	دیود اولیه
input drift	رانش اولیه
input electrode	الکترود اولیه
input frequency	فرکانس اولیه
input function	تابع اولیه
input gap	فاصله اولیه
inputted	سیگنال اولیه
inputted	توان اولیه
input	سیگنال اولیه
initial acceleration	شتاب اولیه
primes	نخستین اولیه
feed stock	مواد اولیه
originals	نسخه اولیه
integral	تابع اولیه
input speed	سرعت اولیه
archetype	نمونه اولیه
archetypes	نمونه اولیه
initial speed	سرعت اولیه
basic speed	سرعت اولیه
velocities	سرعت اولیه
primitive element	عنصر اولیه
basic size	اندازه اولیه
basic requisition number	درخواست اولیه
elementary cell	پیل اولیه
cogging train	مسیر اولیه
primed	نخستین اولیه
prototype	نمونه اولیه
breaking down train	راه اولیه
frame agreement	توافق اولیه
basic agreement	توافق اولیه
layout	طرح اولیه
layouts	طرح اولیه
prime	نخستین اولیه
scheme	طرح اولیه
master agreement	توافق اولیه
skeleton agreement	توافق اولیه
outline agreement	توافق اولیه
original	نسخه اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .	ما یه اولیه از من کار از تو
basic data	اطلاعات اولیه
self aid	کمکهای اولیه
rudiment	اولیه ابتدایی
base loading	بار اولیه
prototypes	نمونه اولیه
basic branch	رسته اولیه
drawing key	طرح اولیه
roughed slab	برامن اولیه
basic standard	استاندارد اولیه
velocity	سرعت اولیه
parent	یکان اولیه
input winding	سیم پیچی اولیه
primery winding	سیم پیچی اولیه
initial approach	تقرب اولیه هواپیما
primary storage unit	واحد انبارش اولیه
aid man	مامور کمکهای اولیه
recoveries	برگشت به حالت اولیه
bin	مخزن مواد اولیه
bins	مخزن مواد اولیه
commodities	مواد اولیه متاع
bulk material	مواد اولیه حجیم
input bias current	جریان ارام اولیه
recovery	برگشت به حالت اولیه
input time constant	ثابت زمانی اولیه
input data translator	مترجم دادههای اولیه
magnetic initial permeability	قابلیت نفوذ اولیه
buffer stock	مواد اولیه ذخیره
primer	مبادی اولیه بتونه
high velocity	سرعت اولیه زیاد
input resistance	مقاومت موثر اولیه
input noise voltage	ولتاژ پارازیت اولیه
input pair of terminals	زوج ترمینالهای اولیه
magnetic initial permeability	پرمئابیلیته ی مغناطیسی اولیه
input spectrum	بیناب یا طیف اولیه