Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
proboscis monley
بوزینه دراز بینی
Other Matches
orangoutang
بوزینه دست دراز
orangutan
بوزینه دست دراز
monkeyish
بوزینه خو
aping
بوزینه
apes
بوزینه
aped
بوزینه
ape
بوزینه
pug faced
بوزینه رو
monkeys
بوزینه
monkey
بوزینه
jackanapes
بوزینه
apery
بوزینه خویی
apish
بوزینه صفت
baboonery
بوزینه خویی
apishness
بوزینه خویی
orang utan
یکجور بوزینه درازدست
simian
بوزینه شبیه میمون
nose ape or monkey
بوزینه خرطوم دار
snub nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
pug nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
snub-nosed
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
macaque
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
macaca
بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
toque
بوزینه دارای موی کلالهای
marmoset
بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد
apery
میمون صفتی کارهای بوزینه وار
marmosets
بوزینه کوچک امریکایی که دم انبوهی دارد
mandrill
بوزینه بزرگ وزشت ودرنده خوی
loris
دونوع بوزینه تنبل سیلان وهندوستان
septum
حفرههای بینی پره بینی
guided propagation
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
soricine
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
weather forecasts
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
weather forecast
پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
anaglyph
عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
predicting interval
فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
dolichomorphic
دراز تن
long
دراز
long-
دراز
longed
دراز
longer
دراز
longheaded
دراز سر
longs
دراز
to eke out
دراز
longish
دراز
long headed
سر دراز
longest
دراز
to piece out
دراز
oblongs
دراز
prolix
دراز
verbose
دراز
oblongated
دراز
toom
دراز
oblong
دراز
macro
دراز
to be prolonged
دراز
lengthy
دراز
lengthwise
دراز
linear
دراز
long-time
دراز مدت
lengthening
دراز شدن
lengthens
دراز شدن
streek
دراز کردن
lengthens
دراز کردن
protract
دراز کردن
sniping
نوک دراز
snipes
نوک دراز
verbalization
دراز گویی
sniped
نوک دراز
drag on
<idiom>
دراز کردن
oblonated
دراز :درازنا
snipe
نوک دراز
long-drawn-out
دور و دراز
lengthening
دراز کردن
elongates
دراز کردن
elongate
دراز شدن
elongate
دراز کردن
pintail
اردک دم دراز
weedy
دراز و باریک
lanky
دراز وباریک
oblongs
دراز پهنا
oblong
دراز پهنا
stretch
دراز کردن
stretched
دراز کردن
stretches
دراز کردن
to stretch out
دراز کردن
lengthened
دراز شدن
elongates
دراز شدن
elongating
دراز شدن
narrow
دراز وباریک
narrowed
دراز وباریک
prolongate
دراز کردن
prolixity
دراز نویسی
narrower
دراز وباریک
narrowest
دراز وباریک
lengthened
دراز کردن
lengthen
دراز شدن
elongating
دراز کردن
lengthen
دراز کردن
longevity
دراز عمری
gangling
طولانی و دراز
proboscises
پوزه دراز
lanternjaws
چانه دراز
long bill
نوک دراز
long billed
نوک دراز
long bone
استخوانهای دراز
long winded
دراز نفس
long-winded
دراز نفس
long eared
گوش دراز
string
چسبناک دراز
long necked
گردن دراز
couchant
دراز کشیده
lantern jawed
چانه دراز
in the long run
در دراز مدت
proboscis
پوزه دراز
long term
<adj.>
دراز مدت
long-term
دراز مدت
long run
[American E]
<adj.>
دراز مدت
longer-term
دراز مدت
ileum
روده دراز
inductile
دراز نشو
long range
دراز مدت
extend
دراز کردن
long life
عمر دراز
long-life
عمر دراز
blue moon
زمان دراز
far fetched
دور و دراز
far-fetched
دور و دراز
morella cherry
گیلاس دم دراز
tender fleshed cherry
گیلاس دم دراز
elongation
دراز شدگی
at full length
دراز کشیده
codling
یکجورسیب دراز
long wind
دراز نفسی
wader
مرغ دراز پا
longhead
کله دراز
codlin
یکجورسیب دراز
long term
دراز مدت
long shunt
شنت دراز
long run
دراز مدت
longeval
دراز عمر
full bottomed
دارای دنباله دراز
deferred liability
دیون دراز مدت
tirades
سخنرانی دراز وشدیداللحن
secular trend
روند دراز مدت
ringtail
تلیله نوک دراز
toboggans
سورتمه دراز و باریک
tirade
سخنرانی دراز وشدیداللحن
extended pole piece
قطبک دراز شده
scoldpaceous
مانند نوک دراز
scolopax
جنس نوک دراز
rangy
ولگرد پا دراز و لاغر
prolate
دوک وار دراز
long horned grasshopper
ملخ شاخک دراز
long necked flask
بالن گردن دراز
long term memory
حافطه دراز مدت
longevous
دارای عمر دراز
longhorn
گوسفند شاخ دراز
longhorn
گاو شاخ دراز
longicorn
دارای شاخک دراز
tusk
دندان دراز وتیز
toboggan
سورتمه دراز و باریک
lanternjaws
ارواره دراز و لاغر
johnboat
قایق دراز و باریک
paidle
یکجوربیل دسته دراز
godwit
نوک دراز ابی
grallatorial
وابسته به دراز پایان
porrect
دراز کردن جلوگذاردن
hatchet face
صورت دراز وباریک
ileac
وابسته به روده دراز
verbosity
دراز نویسی پرگویی
ileal
وابسته به روده دراز
ileitis
اماس روده دراز
tusks
دندان دراز وتیز
mygale
موش پوزه دراز
spindle
دراز و باریک شدن
chatterbox
ادم روده دراز
chatterboxes
ادم روده دراز
tractile
لوله شو دراز شدنی
windbags
نطاق روده دراز
mongoose
میمون پوزه دراز
long-lived
دراز عمر معمر
reach
دراز کردن دست
longer-term
دوره دراز مدت
long-term
دوره دراز مدت
repose
دراز کشیدن غنودن
spindles
دراز و باریک شدن
chaise longue
نوعی نیمکت دراز
chaises longues
نوعی نیمکت دراز
interminably
بطور بسیار دراز
mongooses
میمون پوزه دراز
to make old bones
عمر دراز کردن
to live a long life
عمر دراز کردن
long-lived
دارای عمر دراز
orang-outans
یکجوربوزینه دراز دست
daddy-long-legs
بابا لنگ دراز
weeding
دراز و لاغر پوشاک
weeded
دراز و لاغر پوشاک
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com