English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
covinous تبانی کننده
Other Matches
conspiracies تبانی
conspiracy تبانی
fix تبانی
fixes تبانی
collusion تبانی
cahoot تبانی
collusion تبانی کردن
collude تبانی کردن
tacit collusion تبانی ضمنی
covin تبانی دوزوکلک
colluded تبانی کردن
colluding تبانی کردن
colludes تبانی کردن
tacit collusion تبانی چند شرکت
to play booty تبانی یاساخت وپاخت کردن
overt collusion تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
To collude with someone . to be in league with someone. با کسی روی هم ریختن (تبانی کردن ؟ساخت وپاخت کردن )
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
tacit collusion حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
solvent اب کننده
whisperer پچ پچ کننده
solvents اب کننده
filleted پر کننده
bandwidth یچ کننده
hopper لی لی کننده
syncopator غش کننده
refutative رد کننده
commulator یک سو کننده
rebutter رد کننده
doers کننده
doer کننده
fillet پر کننده
attacking تک کننده
noncommittal رد کننده
filleting پر کننده
bender خم کننده
renunciant رد کننده
renunciant کننده
prattfall پچ پچ کننده
tracker پی کننده
prater پچ پچ کننده
catterer پچ پچ کننده
fluxing oil اب کننده
trackers پی کننده
refuser رد کننده
ear-splitting کر کننده
fillets پر کننده
puffer پف کننده
jaberer پچ پچ کننده
refutatory رد کننده
benders خم کننده
mauler له کننده
squasher له کننده
bidders کننده
mumbler من من کننده
fillers پر کننده
filler پر کننده
deflective کج کننده
fizzy کف کننده
squelcher له کننده
mitigatory کم کننده
mitigative کم کننده
solver حل کننده
spurner رد کننده
deletive حک کننده
abjurer or abjuror کننده
crusher له کننده
surfy کف کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
sensor حس کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
thinner کم کننده
attenuant اب کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
crepitant خش خش کننده
bidder کننده
repudiationist رد کننده
swooner غش کننده
skittish رم کننده
hoppers لی لی کننده
percutient دق کننده
detersive پاک کننده
diluter رقیق کننده
enunciator اعلام کننده
dilutor رقیق کننده
diriment باطل کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com