Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 194 (9 milliseconds)
English
Persian
ventilating equipment
تجهیزات تهویه
Other Matches
air condition
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
adopted types
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
airing
تهویه
heating/air conditioning equipment
تهویه
ventilation
تهویه
aeration
تهویه
aerification
تهویه
ventilate
تهویه کردن
ventilated
تهویه کردن
aerating
تهویه کردن
aerates
تهویه کردن
ventilating
تهویه کردن
aerated
تهویه کردن
air-conditioning
تهویه هوا
vantilating system
سیستم تهویه
ventilates
تهویه کردن
ventilation
سیستم تهویه
air conditioning
تهویه مطبوع
system of ventilation
سیستم تهویه
air relief cock
مجرای تهویه
air relife valve
دریچه تهویه
air vent
تهویه هوا
induced ventillation
تهویه مصنوعی
ventilation
تهویه کردن
aerate
تهویه کردن
ventilators
دستگاه تهویه
arrow-loop
شکاف تهویه
trunking
کانال تهویه
vent pipe
لوله تهویه
ventilator
دستگاه تهویه
natural ventilation
تهویه طبیعی
air conditioner
دستگاه تهویه مطبوع
air machine
ماشین تهویه معدن
ventilatory
تهویه دار تهویهای
sewer ventilation
تهویه شبکه فاضلاب
air-conditioner
دستگاه تهویه مطبوع
air-conditioners
دستگاه تهویه مطبوع
breather tube
لوله تهویه یا هواگیری
air space ratio
درجه تهویه خاک
air conditioning plant
تاسیسات تهویه مطبوع
wind wing
پنجره کوچک تهویه اتومبیل
ventilating
تهویه کردن هوا دادن به
aeration irrigation
ابیاری برای تهویه خاک
ventilates
تهویه کردن هوا دادن به
ventilated
تهویه کردن هوا دادن به
ventilate
تهویه کردن هوا دادن به
air-hole
[تهویه فضای خالی سرداب]
Is there air conditioning?
آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
turbofan
دستگاه تهویه یا بادبزن متحرک بوسیله توربین
foreign military sales
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
pressure cabin
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
equipments
تجهیزات
materiel
تجهیزات
fixture
تجهیزات
equipment
تجهیزات
acoutrement
تجهیزات
accouterments
تجهیزات
instrumentation
تجهیزات
rigs
تجهیزات
appliances
تجهیزات
appliance
تجهیزات
rigged
تجهیزات
parrot
تجهیزات ای اف اف
parroted
تجهیزات ای اف اف
rig
تجهیزات
parroting
تجهیزات ای اف اف
accouterment
تجهیزات
transfer equipment
تجهیزات
devices
تجهیزات
device
تجهیزات
parrots
تجهیزات ای اف اف
turning attachment
تجهیزات تراشکاری
machine equipment
تجهیزات ماشین
individual aquipment
تجهیزات انفرادی
illuminating device
تجهیزات روشنایی
handling equipment
تجهیزات بار
extra equipment
تجهیزات اضافی
equipment logbook
دفتر تجهیزات
radar equipment
تجهیزات رادار
mechanical equipment
تجهیزات مکانیکی
standby equipment
تجهیزات جانشینی
switching device
تجهیزات سوئیچینگ
war material
تجهیزات جنگی
protective equipment
تجهیزات حفافتی
technical equipment
تجهیزات فنی
peripheral equipment
تجهیزات جنبی
output equipment
تجهیزات خروجی
telephone equipment
تجهیزات تلفن
electric equipment
تجهیزات الکتریکی
cryptoequipment
تجهیزات رمز
assembly fixture
تجهیزات مونتاژ
ancillary equipment
تجهیزات پیرامونی
auxiliary equipment
تجهیزات کمکی
garage equipment
تجهیزات گاراژ
ancillary equipment
تجهیزات اضافی
critical materials
تجهیزات مهم
auxiliary equipment
تجهیزات جانبی
capital equipments
تجهیزات سرمایهای
plant
تجهیزات کارگاه
outfits
تجهیزات حفاری
accessory equipment
تجهیزات یدکی
mobilization
تجهیزات قوا
outfit
تجهیزات حفاری
ancillary equipment
تجهیزات جانبی
plants
تجهیزات کارگاه
basic end item
تجهیزات ووسایل اولیه
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
original equipment manufacturer
سازنده تجهیزات اصلی
oil reclamation equipment
تجهیزات احیا روغن
nitriting equipment
تجهیزات ازت دهی
mold making equipment
تجهیزات قالب سازی
shuttled
بردن افرادو تجهیزات
pattern milling attachment
تجهیزات فرز مدل
table of organization and equipment (toe
جدول سازمان و تجهیزات
shuttle
بردن افرادو تجهیزات
shuttles
بردن افرادو تجهیزات
panoply
تجهیزات و ارایش کامل
accoutre
با تجهیزات اماده نمودن
producer durable equipment
تجهیزات با دوام تولیدی
precision measuring equipment
تجهیزات سنجش دقیق
x ray equipment
تجهیزات اشعه رونتگن
plant records
امار تجهیزات کارگاه
peripheral equipment operator
متصدی تجهیزات جانبی
magazine feeding attachment
تجهیزات تغذیه مخزن
forming attachment
تجهیزات تراش پروفیل
core blowing equipment
تجهیزات دمیدن هسته
equipment logbook
دفترچه خدمتی تجهیزات
grinding attachment
تجهیزات سنگ سمباده
data communications equipment
تجهیزات ارتباطات داده ها
mobile lubricating equipment
تجهیزات روغنکاری متحرک
data terminal equipment
تجهیزات ترمینال داده
emergency brake equipment
تجهیزات ترمز اضطراری
honing equipment
تجهیزات سنگ زنی
arsenal
ساختمان تجهیزات نظامی
cam turning attachment
تجهیزات تراش بادامک
paint spraying equipment
تجهیزات رنگ پاشی
die sinking attachment
تجهیزات فرز حدیده
induction melting equipment
تجهیزات ذوب القائی
ingot conveying device
تجهیزات انتقال شمش
defense articles
اماد و تجهیزات دفاعی
deadlined equipment
لوازم و تجهیزات از کار افتاده
stacks
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
assets
ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
component end item
قطعات و اقلام تجهیزات عمده
well-appointed
دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
dead storage
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
back drilling attachment
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
cam grinding attachment
تجهیزات سنگ زنی قوسی
unisys
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
stack
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
honeywell
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
stacked
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
control data corporation
یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
equipment
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
motorola
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
friendly interface
ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
integrated revision
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
cutter grinding attachment
تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
tweak
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaked
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaking
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks
تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
equipment bay
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
showdown
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
showdowns
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
aircraft role equipment
تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
plenum method
طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
trigraph
حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
downtime
پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
so
علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
footprint
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
footprints
شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
radio sheck
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
pcm
تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
decus
Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
power house building
ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
foreign excess
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
fallout
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundle
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
beach gear
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency
شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
two way telephone equipment
تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
uptime
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
oem
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
service test
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
cryptoancillary equipment
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com