English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
English Persian
dynamic allocation تخصیص پویا
Search result with all words
dynamic storage allocation تخصیص انباره پویا تخصیص حافظه پویا
Other Matches
dynamic ram حافظه با دسترسی پویا حافظه پویا
evolutionary پویا
mousing پویا
seeker پویا
dynamically پویا
dynamic پویا
dynamic economy اقتصاد پویا
dynamic error خطای پویا
dynamic link پیوند پویا
dynamic load بار پویا
dynamic memory حافظه پویا
dynamic equilibrium تعادل پویا
dynamic dump روبرداری پویا
dynamic check مقابله پویا
dynamic analysis تحلیل پویا
dynamic stability تعادل پویا
dymanic balance تعادل پویا
dynamic model الگوی پویا
dynamic model مدل پویا
dynamic storage انباره پویا
static که پویا نیست
dynamic stop ایست پویا
dynamic structure ساخت پویا
dynamic subroutine زیرروال پویا
dynamic system نظام پویا
dynamic system سیستم پویا
dynamic relocation جابجاسازی پویا
dynamic pressure فشار پویا
dynomic contraction انقباض پویا
dynamic test ازمون پویا
dynamic dump رو گرفت پویا
dynamic system سازگان پویا
dynamic relocation جابجایی پویا
dynamic storage حافظه پویا
dynamic subroutine زیر روال پویا
micro dynamic model الگوی خرد پویا
macro dynamic model الگوی کلان پویا
dynamic dump نسخه برداری پویا
dynamic programming برنامه سازی پویا
dynamic programming برنامه ریزی پویا
dynamic scheduling زمان بندی پویا
dynamic programming برنامه نویسی پویا
dynamic address translate مترجم ادرس پویا
dynamic address translate مترجم نشانی پویا
dynamic simulation language زبان شبیه سازی پویا
drams حافظه دستیابی مستقیم پویا
dynamic ram حافظه دستیابی تصادفی پویا
dram حافظه دستیابی مستقیم پویا
dynamic random access memory حافظه دستیابی مستقیم پویا
dynamic shift register ثبات تغییر مکان پویا
appropriation تخصیص
designation تخصیص
designations تخصیص
admeasurement تخصیص
admensuration تخصیص
devotion تخصیص
allocations تخصیص
allotment تخصیص
consecration تخصیص
attribution تخصیص
dedication تخصیص
dedications تخصیص
recognition تخصیص
allocation تخصیص
earmarks تخصیص
earmark تخصیص
allotments تخصیص
allocating تخصیص دادن
allocates تخصیص دادن
allocate تخصیص دادن
allotment تخصیص توزیع
asides تخصیص دادن
aside تخصیص دادن
allotments تخصیص توزیع
designs تخصیص دادن
design تخصیص دادن
allot تخصیص دادن
assign تخصیص دادن
allocate تخصیص دادن
storage allocation تخصیص حافظه
storage allocation تخصیص انباره
static allocation تخصیص ایستا
allocation function تابع تخصیص
resource allocation تخصیص منابع
reallocation تخصیص مجدد
bequeath تخصیص دادن به
bequeathed تخصیص دادن به
bequeathing تخصیص دادن به
bequeaths تخصیص دادن به
to earmark something for something تخصیص دادن
allocator تخصیص دهنده
allot تخصیص دادن
allots تخصیص دادن
appropriation تخصیص وجه
allotted تخصیص دادن
assignability تخصیص دادنی
allocation of resources تخصیص منابع
allotting تخصیص دادن
assignment تخصیص اسناد
budgetary appropriations تخصیص بودجه
capital appropiation تخصیص سرمایه
cost allocation تخصیص هزینه
designing تخصیص دادن
assignments تخصیص اسناد
denominate تخصیص دادن به
refreshed تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refresh تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
allotments واگذارسهمیه تخصیص نیروها
designating تخصیص دادن برگزیدن
assigned <adj.> <past-p.> تخصیص داده شده
allotted <adj.> <past-p.> تخصیص داده شده
designates تخصیص دادن برگزیدن
allocated <adj.> <past-p.> تخصیص داده شده
efficient allocation of resources تخصیص کارای منابع
gives رساندن تخصیص دادن
specifiable قابل تعیین یا تخصیص
static storage allocation تخصیص انباره ایستا
misallocation of resources تخصیص نادرست منابع
giving رساندن تخصیص دادن
allocated تخصیص داده شده
attached <adj.> <past-p.> تخصیص داده شده
appropriation limitation محدودیت تخصیص اعتبار
give رساندن تخصیص دادن
optimum allocation of resources تخصیص مطلوب منابع
assignable قابل تعیین و تخصیص
designatory وابسته به تخصیص و تعیین
allotment واگذارسهمیه تخصیص نیروها
designate تخصیص دادن برگزیدن
refreshed مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshes مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refresh مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
consecrates ویژه کردن تخصیص دادن
preassigned قبلا تخصیص داده شده
sanctifying تصدیق کردن تخصیص دادن
apportions تقسیم کردن تخصیص دادن
sancify برای امرمقدسی تخصیص دادن
consecrate ویژه کردن تخصیص دادن
apportioning تقسیم کردن تخصیص دادن
sanctify تصدیق کردن تخصیص دادن
apportion تقسیم کردن تخصیص دادن
set aside باطل کردن تخصیص دادن
sanctifies تصدیق کردن تخصیص دادن
consecrating ویژه کردن تخصیص دادن
apportioned تقسیم کردن تخصیص دادن
manpower loading chart نمودار تخصیص نیروی انسانی
file allocation table جدول تخصیص جای فایل
appropriation language شرح جزئیات بودجه و منظوراز تخصیص ان
assignment of space تخصیص جا برای انبار کردن اماد
socialised بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialises بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialising بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialize بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socializing بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socialized بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
socializes بکارهای اجتماعی تخصیص دادن بصورت سوسیالیستی دراوردن
lady chapel کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
hidden momentum of population growth نیروی محرکه پنهان رشدجمعیت فرایندی پویا ولی غیرفعال ازافزایش جمعیت که حتی پس ازکاهش نرخهای زاد و ولد ادامه مییابد
pseudo random قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
refreshed قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
designating انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designates انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
designate انتخاب کردن تعیین کردن تخصیص دادن
earmarked stock موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
assigns نسبت دادن تخصیص دادن
assigning نسبت دادن تخصیص دادن
assign نسبت دادن تخصیص دادن
assigned نسبت دادن تخصیص دادن
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
subvention اعانه تخصیص اعانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com