Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (8 milliseconds)
English
Persian
lineation
ترسیم خط
Search result with all words
plotter
وسیله ترسیم مسیر
plotters
وسیله ترسیم مسیر
map
ترسیم کردن
maps
ترسیم کردن
drop
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
drops
دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
tracing
ترسیم
tracings
ترسیم
plot
ترسیم
plots
ترسیم
plotted
ترسیم
drawing
ترسیم
drawings
ترسیم
simulation
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulations
روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
chart
ترسیم اماری
charted
ترسیم اماری
charting
ترسیم اماری
charts
ترسیم اماری
delineate
ترسیم نمودن معین کردن
delineated
ترسیم نمودن معین کردن
delineates
ترسیم نمودن معین کردن
delineating
ترسیم نمودن معین کردن
trace
مقدار ناچیز ترسیم
trace
رسم کردن ترسیم کردن
traced
مقدار ناچیز ترسیم
traced
رسم کردن ترسیم کردن
traces
مقدار ناچیز ترسیم
traces
رسم کردن ترسیم کردن
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
depiction
ترسیم
depictions
ترسیم
line drawing
ترسیم خطی
line drawings
ترسیم خطی
aircraft plotter
وسیله ترسیم مسیر هواپیما
art of drawing
هنر ترسیم رسم
automated flowchart
ترسیم نمودار به صورت خودکار
chartography
ترسیم نقشه
check plot
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
computer drawing
ترسیم کامپیوتری
demodulation
ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
draw program
برنامه ترسیم
epicycloid
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
freehand method
روش ترسیم ازاد
geodesic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
geodetic
کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
godroon
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
irretraceable
که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
kinematics
فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
kluged
ترسیم موقت
macpaint
یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
mechanical drawing
ترسیم مکانیکی
mirror tracing
ترسیم از ایینه
planography
فن ترسیم نقشه
point set curve
منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
quick format
که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
refresh rate
تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
reprographics
ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
rescale
بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
scatter plot
ترسیم توزیعی
scatter plot
ترسیم پراکنده
seismogram
منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
soft clip area
محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
stipple
ترسیم بانقطه
t square
خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
trammel
الت ترسیم بیضی تعدیل
whatman
کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
To draw something in out line .
شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
absorption representation
[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com