Dictiornary-Farsi | تعهد کننده ضامن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
warrantor	تعهد کننده ضامن


Other Matches

subscriber	تعهد کننده
warranty	تعهد کننده
subscribers	تعهد کننده
warranties	تعهد کننده
permissive action link	ضامن مسلح شدن جنگ افزاراتمی ضامن خودکار
safety stop	ضامن اسلحه گیره ضامن
safety pin	خار ضامن میله ضامن
safety pins	خار ضامن میله ضامن
considerations	وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration	وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranty	تضمین تعهد تعهد قانونی
warranties	تضمین تعهد تعهد قانونی
antirecovery device	ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
interruptor	ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
safety	به ضامن کردن ضامن
subscribe	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed	تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
guarantees	ضامن
sponsor	ضامن
sponsoring	ضامن
mainpernor	ضامن تن
bail	ضامن
toggle	ضامن
sureties	ضامن
guarantee	ضامن
guaranteed	ضامن
latch	ضامن
safety device	ضامن
safety bolt	ضامن
retainer	ضامن
latches	ضامن
surety	ضامن
recognizor	ضامن
extender	ضامن
guardless	بی ضامن
toggles	ضامن
sponsors	ضامن
keylock	ضامن
safe	به ضامن
safer	ضامن
safer	به ضامن
cautions	ضامن
cautioning	ضامن
cautioned	ضامن
caution	ضامن
safes	ضامن
safes	به ضامن
safest	ضامن
safe	ضامن
saftey bolt	ضامن
guarantor	ضامن
guarantors	ضامن
safest	به ضامن
warranties	ضامن
pawl	ضامن
braking	ضامن
hostages	ضامن
hostage	ضامن
preventor	ضامن
bondsman	ضامن
warranty	ضامن
warrantor	ضامن
bailsman	ضامن
warranter	ضامن
brake	ضامن
braked	ضامن
brakes	ضامن
obligor	ضامن
retainers	ضامن
device	ضامن
devices	ضامن
security	ضامن
corrector	جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
engage	ضامن کردن
ratchet wheel	چرخ ضامن
bailsman	ضامن حرفهای
bolt release	چفت ضامن
retaining wall	دیوار ضامن
safety wire	اشبیل ضامن
sear stop	ضامن چکاننده
safety pins	اشبیل ضامن
nonboresafe	بدون ضامن
handles	ضامن دستگیره
bailee	ضامن و متعهد
rowlock	ضامن پارو
rowlocks	ضامن پارو
stand guarantor	ضامن شدن
joint guarantor	ضامن تضامنی
safety lock	قفل ضامن
arming pin	خار ضامن
safety wire	سیم ضامن
arming pin	میله ضامن
arming wire	سیم ضامن
to give security	ضامن دادن
handle	ضامن دستگیره
engages	ضامن کردن
backing pawl	ضامن پشتی
safety pin	اشبیل ضامن
put on safety	به ضامن کردن
ratchet	ضامن دارکردن
depositary	نگهدار ضامن
shear pin	سیم ضامن
safety lock	ضامن اسلحه
detent	چفت ضامن
safety lever	اهرم ضامن
good and svfficient bail	ضامن معتبر
i will be security for him	من ضامن او میشوم
guarantee	ضامن متعهد
answerable	ضامن جوابگو
guaranteed	ضامن متعهد
safety device	دستگاه ضامن
grommet	حلقه ضامن
ratchets	ضامن دارکردن
safety lever	دستگیره ضامن
teaser	ضامن مولد
obligate	ضامن سپردن
voucher	ضامن گواه
set screw	پیچ ضامن
vouchers	ضامن گواه
teasers	ضامن مولد
safety fork	گیره ضامن
general partner	شریک ضامن
guarantees	ضامن متعهد
warranties	تعهد
contract	تعهد
guarantees	تعهد
warranty	تعهد
guarantee	تعهد
liability	تعهد
assurance	تعهد
assurances	تعهد
committment	تعهد
oblogation	تعهد
commitment	تعهد
obstriction	تعهد
liabilities	تعهد
bank bond	تعهد
obligations	تعهد
onus	تعهد
sponsion	تعهد
assunption	تعهد
commitments	تعهد
assumpsit	تعهد
assumes	تعهد
assume	تعهد
mandated	تعهد
mandates	تعهد
mandating	تعهد
engagements	تعهد
engagement	تعهد
undertaking	تعهد
mandate	تعهد
guaranteed	تعهد
obligation	تعهد
bond	تعهد
ratchet wheel	اچار ضامن دار
backing pawl	ضامن پشت بند
disarmed	از ضامن خارج کردن
disarm	از ضامن خارج کردن
render safe	به ضامن کردن مین
vouchers	دفتر هزینه ضامن
extender	سیم ضامن مین
ratchet	ضامن چرخ دنده
rachet	چرخ ضامن دار
ratchet	چرخ ضامن دار
detent plunger	شیطانک چفت ضامن
detent	ضامن نگهدارنده مین
put on safety	روی ضامن گذاشتن
clasp knife	چاقوی ضامن دار
switchblade knife	چاقوی ضامن دار
rachet	ضامن چرخ دنده
voucher	دفتر هزینه ضامن
antisweep device	ضامن ضد مین روبی
trip wire	سیم ضامن مین
stand guarantor for a person	ضامن کسی شدن
to stand surety for any one	ضامن کسی شدن
safety lock	چفت ضامن سلاح
lever ratchet	چرخ ضامن دار
stand surety for a person	ضامن کسی شدن
ratchets	ضامن چرخ دنده
safety bolt	تفنگ ضامن دار
ratchets	چرخ ضامن دار
disarms	از ضامن خارج کردن
firing stop mechanism	مکانیسم ضامن اتش
covenant	تعهد کردن
honoured	انجام تعهد
covenants	تعهد کردن
honouring	انجام تعهد
take on	تعهد کردن
honours	انجام تعهد
preengagement	تعهد قبلی
underwrite	تعهد کردن
underwriting	تعهد کردن
honour	انجام تعهد
enterprise	تعهد تجارت
without engagement	فاقد تعهد
enterprises	تعهد تجارت
honored	انجام تعهد