English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
Other Matches
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
artificial intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
zooplasty فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
feedway تغذیه کننده
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
endophagous تغذیه کننده ازروی
gallivorous تغذیه کننده از مازو
predators تغذیه کننده از شکار
predator تغذیه کننده از شکار
vermivorous تغذیه کننده از کرم
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
feeding group گروه تغذیه کننده
predatory تغذیه کننده از شکار
hematophagous تغذیه کننده از خون
predatorial تغذیه کننده از شکار
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
well field حوزه تغذیه کننده چاه
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
polyphagous تغذیه کننده برگیاهان یا جانوران متعدد
apivorous زنبورخوار تغذیه کننده از زنبور عسل
stenophagous تغذیه کننده از جانور یانوع بخصوصی
saprophagous تغذیه کننده از مواد پوسیده والی
oligophagous تغذیه کننده از گیاهان معدود وخاصی
holophytic تغذیه کننده از گیاهان سبز همجنس خوار
theanthropic مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
ingrowing رشد کننده در درون زیر گوشت روینده
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
rose chafer سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
salami گوشت خوک ویا گوشت گاو خشک شده
anthrop پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
id مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
anthropography علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
pomace گوشت سیب گوشت میوه
feelings indigenous to man احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
club steak قسمتی از گوشت ران گاو گوشت گاو بریان شده
Neanderthal وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
feedings تغذیه
nutrition تغذیه
alimentation تغذیه
nourishes تغذیه
recharged تغذیه
recharge تغذیه
recharges تغذیه
recharging تغذیه
diet تغذیه
nourished تغذیه
nutriments تغذیه
feeder خط تغذیه
feeding تغذیه
feeders خط تغذیه
nutriment تغذیه
nourishment تغذیه
nurturing تغذیه
nurtures تغذیه
line feed تغذیه خط
nurtured تغذیه
nourish تغذیه
nurture تغذیه
sustenance تغذیه
pasture تغذیه کردن
mulnutrition سوء تغذیه
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
power supply منبع تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
power supplay منبع تغذیه
power pack جعبه تغذیه
breast feeding تغذیه پستانی
breast-feeding تغذیه پستانی
bottle-feeding تغذیه با بطری
malnutrition سوء تغذیه
bottle feeding تغذیه با بطری
feeder سیم تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
unhealthy diet تغذیه ناسالم
food program رژیم تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
feeders سیم تغذیه
main supply line خط تغذیه اصلی
main feed تغذیه اصلی
feed تغذیه کردن
innutrition عدم تغذیه
undernourished گرفتارسوء تغذیه
natural recharge تغذیه طبیعی
undernourished سوء تغذیه
noises منبع تغذیه
noise منبع تغذیه
malnourished بد تغذیه شده
malnourished دچارسوء تغذیه
fed تغذیه شده
recharge well چاه تغذیه
injection well چاه تغذیه
magazine feed تغذیه مخزن
pastures تغذیه کردن
power transformer مبدل تغذیه
undernourishment سوء تغذیه
feeds تغذیه گردن
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
feeds تغذیه کردن
feed تغذیه گردن
nutritionist ویژه گر تغذیه
pasturage تغذیه کردن
alimentiveness قوه تغذیه
downfeed تغذیه رو به پایین
anti parallel feeding تغذیه مخالف
artificial recharge تغذیه مصنوعی
aliment تغذیه کردن
feed pump پمپ تغذیه
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
paper feer تغذیه کاغذ
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
ff تغذیه کاغذ
dystrophy سوء تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
serial feeding تغذیه نوبتی
supply cable کابل تغذیه
feed mechanism مکانیزم تغذیه
feeding problem مشکل تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
anode supply تغذیه صفحه
cutler feed تغذیه کاتلر
plate supply تغذیه صفحه
anthophagous تغذیه شده با گل
feeding center مرکز تغذیه
ad lib feeding تغذیه ازاد
reverse bias تغذیه معکوس
support [nourish, feed] تغذیه کردن
nourish تغذیه کردن
recharge basin حوضچه تغذیه
feeder canal کانال تغذیه
cross feed تغذیه عرضی
power feed cable کابل تغذیه برق
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
power supply cable کابل منبع تغذیه
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
dozzle مخزن کمکی تغذیه
ration method روش تغذیه پرسنل
negative feeder سیم تغذیه منفی
feed خوراندن تغذیه کردن
input of current تغذیه و هدایت جریان
feeds خوراندن تغذیه کردن
long distance supply تغذیه مسافت دور
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
internal power supply منبع تغذیه داخلی
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
grazes تغذیه کردن از چریدن
gate راه تغذیه لشعلث
axial feed method روش تغذیه محوری
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
autotroph قابل تغذیه خودبخود
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
graze تغذیه کردن از چریدن
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
grazed تغذیه کردن از چریدن
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
positive feeder سیم تغذیه مثبت
gates راه تغذیه لشعلث
power supply switch کلید منبع تغذیه
human being انسان
loard of creation انسان
man انسان
mans انسان
in human shape انسان
mortals انسان
human beings انسان
homo انسان
homosapiens انسان
mortal انسان
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
low voltage supply system سیستم تغذیه فشار ضعیف
supply تحویل دادن تغذیه کردن
supplied تحویل دادن تغذیه کردن
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
active zone of well حوزهای که چاه را تغذیه میکند
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
powering توقف منبع تغذیه الکتریکی
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
powers توقف منبع تغذیه الکتریکی
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
supplying تحویل دادن تغذیه کردن
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com