Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (2 milliseconds)
English
Persian
duplex telegraphy
تلگراف دوگانه
Other Matches
wire
تلگراف کردن تلگراف زدن
wires
تلگراف کردن تلگراف زدن
dual
دوگانه
double star
دوگانه
two some
دوگانه
twofold
دوگانه
double bond
پیوند دوگانه
double conversion
تبدیل دوگانه
double cropping
کشت دوگانه
double helix
مارپیچ دوگانه
ghost signal
تصویر دوگانه
double armature
ارمیچر دوگانه
double antenna
انتن دوگانه
diphthongs
مصوت دوگانه
dual carriageway
شوسه دوگانه
dual carriageways
شوسه دوگانه
diplacusis
دوگانه شنوی
dualize
دوگانه کردن
coconsciousness
هشیاری دوگانه
duplex ignition
احتراق دوگانه
diphthong
مصوت دوگانه
dualistic dependency
وابستگی دوگانه
dualistic economy
اقتصاد دوگانه
dual processors
پردازندههای دوگانه
twin-sets
ژاکت دوگانه
double-takes
واکنش دوگانه
double-take
واکنش دوگانه
dualism
دوگانه نگری
dual sensation
احساس دوگانه
dual impression
برداشت دوگانه
dualist
دوگانه نگر
dual personality
شخصیت دوگانه
conjugated double bond
پیوند دوگانه مزدوج
endocyclic double bond
پیوند دوگانه اندوسیکلی
exocyclic double bond
پیوند دوگانه اگزوسیکلی
dual channel television sound system
کانال صوتی دوگانه
isolated double bond
پیوند دوگانه مجزا
split sound system
کانال صوتی دوگانه
cumulated double bonds
پیوندهای دوگانه همجوار
dual disk drive
گرداننده دیسک دوگانه
dual labor market
بازار کار دوگانه
dual channel sound system
کانال صوتی دوگانه
symmetry double bond
پیوند دوگانه متقارن
doobal dang sang
ضربه پرشی دوگانه تکواندو
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
telegraphs
تلگراف
cablegram
تلگراف
telegraphing
تلگراف
telegrams
تلگراف
telegraphy
تلگراف
telegraphically
با تلگراف
telegraph
تلگراف
telegram
تلگراف
cabled
تلگراف
cable
تلگراف
telegraphed
تلگراف
telegraphy
فن تلگراف
telegraph relay
رله تلگراف
telegraphic alphabet
الفبای تلگراف
telegrapher
تلگراف کننده
duplex telegraphy
تلگراف دو جهتی
radiotelegraph
رادیو تلگراف
wireless telegraphy
تلگراف بیسیم
telegraphic key
شستی تلگراف
telegraph key
تکمه تلگراف
telegraph engineering
تکنیک تلگراف
radiotelegraph
تلگراف بی سیم
phonoplex telegraphy
تلگراف فونوپلکس
multiple telegraphy
تلگراف چندگانه
line telegraphy
تلگراف خطی
impluse telegraphy
تلگراف ایمپولزی
radiotelegraphic
تلگراف بی سیم
radiotelegraphy
تلگراف بی سیم
radioteletype
تلگراف بی سیم
relay magnet
رله تلگراف
spark sending
تلگراف جرقهای
synchronous telegraphy
تلگراف همزمان
telegraph alphabet
الفبای تلگراف
telegraph apparatus
دستگاه تلگراف
telegraph cable
کابل تلگراف
radio telegraphy
تلگراف بیسیم
wireless
تلگراف بی سیم
telegraphs
دستگاه تلگراف
wirelesses
تلگراف بی سیم
telegraphing
تلگراف کردن
telegram
تلگراف کردن
telegraphing
دستگاه تلگراف
telegrams
تلگراف کردن
telegraphed
تلگراف کردن
telegraphed
دستگاه تلگراف
telegraph
تلگراف کردن
telegraphs
تلگراف کردن
dispensers
نافرهزینه تلگراف
cable
تلگراف کردن
cabled
سیم تلگراف
cabled
تلگراف کردن
central office
تلکس و تلگراف
telegraph
دستگاه تلگراف
dispenser
نافرهزینه تلگراف
cable
سیم تلگراف
by wire
بوسیله تلگراف
quadratic quotient search
الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
trunk
تلگراف یا تلفن بدنه
wireway
سیم تلگراف و تلفن
rewiring
دوباره تلگراف زدن
rewires
دوباره تلگراف زدن
radiotelegram
مخابره تلگراف بیسیم
rewire
دوباره تلگراف زدن
surface line
خط تلفن و تلگراف تعجیلی
trunks
تلگراف یا تلفن بدنه
rewired
دوباره تلگراف زدن
radiotelegraphic
تلگراف رادیویی کردن
aerogram
مخابره با تلگراف بی سیم
central telegraph office
مرکز تلگراف اصلی
interband telegraphy
تلگراف باند میانی
ink writer
در تلگراف مرکب نویس
polar duplex telegraphy
تلگراف دو جهتی قطبی
quadruplex circuit
تلگراف تمام جهتی
fire alarm telegraph
تلگراف اتش سوزی
quadruplex telegraphy
تلگراف تمام جهتی
multiplex telegraphy
تلگراف چند جهتی
quadruplex telephony
تلگراف تمام جهتی
radiotelegraph
تلگراف رادیویی کردن
keyboard printing telegraph
تلگراف ثبات تکمهای
cabled
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
heliographic
مربوط به مخابره تلگراف افتابی
surface line
خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
cable
پیغام تلگرافی تلگراف زدن
phantoplex telegraphy
تلگراف چهار سیمی مرکب
wireless
بابی سیم تلگراف مخابره کردن
wirelesses
بابی سیم تلگراف مخابره کردن
ccitt
کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
relays
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relayed
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
relay
دستگاه تقویت نیروی برق یا رادیو و تلگراف و غیره
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
phonopore
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
morse alphabet or code
الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
DC
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف
common carrier
شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
teleprinter
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
teleprinters
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
wire
سیم تلگراف سیم کشی کردن
cable
سیم کشی کردن تلگراف کردن
ticker
دارای صدای تیک تیک تلگراف
cabled
سیم کشی کردن تلگراف کردن
wires
سیم تلگراف سیم کشی کردن
scitovsky double criterion
معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
ems dispatch
تلگراف امس عنوان واقعه مشهور ملاقات سفیر فرانسه با ویلهم اول در سال 0781 در امس که بیسمارک صدراعظم وقت المان با تحریف مفاد تلگرافی که از موضوع این ملاقات حکایت می کرد باعث بروزجنگ فرانسه و پروس شد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com