English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English Persian
rehearsal تمرین از بر خواندن
rehearsals تمرین از بر خواندن
Other Matches
dry sum تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
lilt اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilts اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
emergency drill تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
read head هد خواندن راس خواندن
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
extend فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
rehearsals تمرین
exercised تمرین
work out تمرین
exercise تمرین
drilling تمرین
trained تمرین
trains تمرین
drill تمرین
train تمرین
drills تمرین
exercises تمرین
rehearsal تمرین
drilled تمرین
practice تمرین
action تمرین
use تمرین
uses تمرین
ure تمرین
actions تمرین
drills تمرین مته
combat exercise تمرین رزمی
combatdrill تمرین رزمی
drilling تمرین نظامی
practising ورزش تمرین
rehearsal تمرین نمایش
drills تمرین کردن
rehearsing تمرین کردن
rehearsed تمرین کردن
rehearse تمرین کردن
drilled تمرین مته
woodsheds تمرین کردن
physical exercise تمرین بدنی
woodshed تمرین کردن
battle drill تمرین رزم
behavior rehearsal تمرین رفتار
circuit training تمرین دایرهای
practises ورزش تمرین
practise ورزش تمرین
practicing ورزش تمرین
rehearser تمرین کننده
evolution تمرین عالی
pratique تمرین عملی
practice period دوره تمرین
practice effect اثر تمرین
joint exercise تمرین مشترک
overtrain تمرین بیش از حد
negative practice تمرین منفی
mobilization exercise تمرین بسیج
massed practice تمرین بی وقفه
mass practice تمرین فشرده
maneuver تمرین نظامی
gymnastical تمرین زورخانهای
service practice تمرین اموزشی
practice teaching تمرین معلمی
dry run تمرین جنگی
exercisable قابل تمرین
exercise code word رمز تمرین
exercise term اسم تمرین
exercize تمرین تکلیف
rehearsals تمرین نمایش
fartlek تمرین دو استقامت
field exercise تمرین رزمی
physical exercise تمرین ورزشی
field exercise تمرین صحرایی
fore exercise تمرین مقدماتی
formal exercise تمرین صوری
rehearses تمرین کردن
exercise تمرین دادن
experiences تمرین دادن
exercises تمرین دادن
work out تمرین امادگی
workshop practice تمرین کارگاهی
warm down تمرین سبک
work out <idiom> تمرین کردن
staging تمرین کردن
staging تمرین اب خاکی
mules اتومبیل تمرین
mule اتومبیل تمرین
experience تمرین دادن
wind sprint تمرین دو سریع
exercised تمرین دادن
try-out تمرین نهایی
unspaced practice تمرین بی فاصله
training تعلیم و تمرین
training distance مسافت تمرین
practice ورزش تمرین
practice تمرین کردن
workouts تمرین شدید
gunning تمرین تیراندازی
training time زمان تمرین
drilled تمرین کردن
drill تمرین مته
try-outs تمرین نهایی
workout تمرین شدید
drill تمرین کردن
experiencing تمرین دادن
fire drills تمرین اطفاء حریق
fire drill تمرین اطفاء حریق
headguard کلاه تمرین بوکس
head gear کلاه تمرین بوکس
drill marching تمرین پیاده روی
mobilization exercise تمرین بسیج نیروها
moom poolgi تمرین کردن تکواندو
multiple drill تمرین چند یکانی
mass practice تمرین بدون استراحت
work out برنامه یک جلسه تمرین
punching bags کیسه شن تمرین بوکس
punching bag کیسه شن تمرین بوکس
skeet انداختن تمرین تیراندازی
live exercise تمرین با تیر جنگی
punch ball گلابی تمرین بوکس
map exercise تمرین روی نقشه
speedbag گلابی تمرین بوکس
live exercise تمرین رزمی حقیقی
multiple drill تمرین چندکاره یا مختلط
gym محل تمرین بوکس
headharness کلاه تمرین بوکس
flash card ورقه تمرین بصری
controlled exercise تمرین کنترل شده
exercises ورزش تمرین کردن
practise ممارست تمرین کردن
practises ممارست تمرین کردن
practising ممارست تمرین کردن
backboard دیوار تمرین تنیس
command post exercise تمرین پاسگاه فرماندهی
gyms محل تمرین بوکس
combat firing تمرین تیراندازی رزمی
dojang سالن تمرین تکواندو
heavy bag کیسه شن تمرین بوکس
big bag کیسه شن تمرین بوکس
drilling تمرین نظامی کردن
practice ممارست تمرین کردن
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
exercised ورزش تمرین کردن
rehearsal تمرین کردن عملیات
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
limber تمرین نرمش کردن
distributed practice تمرین فاصله دار
sand bag سستی عمدی در تمرین
directed exercise تمرین هدایت شده
weight program تمرین وزنه برداری
exercise ورزش تمرین کردن
shadow ball تمرین گوی اندازی
practicing ممارست تمرین کردن
rehearsals تمرین کردن عملیات
batting practice تمرین ضربه زدن به توپ
net محوطه تمرین محصوربا تور
drillmaster فرمانده تمرین نظامی سردسته
interval trailing تمرین استقامت و اماده سازی
cavalletto تیر پرش در تمرین با اسب
nett محوطه تمرین محصوربا تور
nets محوطه تمرین محصوربا تور
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
triangle exercise تمرین مثلث گیری درتیراندازی
singlestick چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
grinder میدان مشق و تمرین صف جمع
grinders میدان مشق و تمرین صف جمع
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
road work دویدن جادهای در تمرین بوکس
joint exercise تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
dummy run تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
solvent abuse تمرین تنفس درمحیط های خفه
donkey raise تمرین خم شدن با وزنه روی پشت
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
dummy runs تمرین بدون استفاده ازمهمات جنگی
haute ecole تمرین اسب سواری از روی مانع
breeze تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
bench تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
morning glory اسب تندرو در تمرین ولی کنددر مسابقه
lateral raise تمرین تقویت عضلههای پشت و شانه با دنبل
breezing تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
benches تعویض بازیگر نیمکت تمرین وزنه برداری
batting cage حصار توری برای تمرین بیس بال
nutcracker تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
movement off-the-ball بازی بدون توپ [تمرین ورزش فوتبال]
nutcrackers تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
breezed تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
breezes تمرین دادن اسب با سرعت دلخواه خودش
sled وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
dummy کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
dummies کیسه استوانهای پرازپشم برای تمرین گرفتن حریف
sponsors سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsoring سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
sponsor سرپرستی کردن اداره کننده تمرین کفیل خرج
toe raise تمرین ایستادن و بلند کردن بدن روی نوک پا
sleds وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
roadwork تمرین عملی برای مسابقات مشت زنی و غیره
service practice مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
paddock میدان تمرین اسب دوانی واتومبیلهای کورسی حصار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com