English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (3 milliseconds)
English Persian
extends درازکردن
extends طول دادن رساندن
extends ادامه دادن
extends توسعه دادن
extends تمدید کردن
extends عمومیت دادن
extends منبسط کردن
extends باز کردن
extends ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extends بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extends باحداکثر نیرو
extends وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extends کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extends تعمیم دادن
extends امتداد دادن
extends توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
extends بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extends بیتی
extends روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extends مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extends گرافیک و نشانه ها است
extends فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extends استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extends در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extends امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
extends فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
extends قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extends طولانی تر کردن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com