Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
elevation adjustment
تنظیم کننده بالابر
Other Matches
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
crane track
واگن بالابر مسیر عبور کفچه بالابر
crane ladle
پاتیل بالابر کفچه بالابر
sidelay
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
regulators
تنظیم کننده
corrector
تنظیم کننده
regulator
تنظیم کننده
framer
تنظیم کننده
regularizer
تنظیم کننده
line regulator
تنظیم کننده
thermostats
تنظیم کننده حرارت
rotary type regulator
تنظیم کننده گردان
regulating resistance
مقاومت تنظیم کننده
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ
setting ring
حلقه تنظیم کننده
slip regulator
تنظیم کننده لغزش
control member
عضو تنظیم کننده
field regulator
تنظیم کننده میدان
field rheostat
تنظیم کننده میدان
speed governor
تنظیم کننده سرعت
automatic timing advance
تنظیم کننده خودکار
pressure gaverner
تنظیم کننده فشار
thermostat
تنظیم کننده حرارت
control wheel
صفحه تنظیم کننده
zero adjuster
تنظیم کننده صفر
turbine governor
تنظیم کننده توربین
speed regulator
تنظیم کننده سرعت
thermostat
تنظیم کننده هوای سرد
tangent screw
پیچ تنظیم کننده در تئودولیت
main regulator
تنظیم کننده محور اصلی
torque regulator
تنظیم کننده گشتاور پیچشی
carbon pile voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ زغالی
induction regulator
تنظیم کننده ولتاژ القائی
frog-adjustment screw
پیچ قلابی تنظیم کننده
gavernor valve
سوپاپ یا دریچه تنظیم کننده
voltage regulator
تنظیم کننده اختلاف سطح
line drop compensator
تنظیم کننده یا رگولاتور ولتاژ
thermostats
تنظیم کننده هوای سرد
pacemakers
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemaker
دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
thermostat
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimits
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimiting
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
thermostats
تنظیم کننده درجه حرارت نافم گرما
delimited
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
delimit
تنظیم حجم داده با استفاده از محدود کننده ها
adjustable stabilizer
تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
on board regulation
تنظیمی که در ان هر برد داخل یک سیستم تنظیم کننده ولتاژخاص خود را دارد
compensating relief valve
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
voltage regulator
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
load regulator
رگولاتور بار تنظیم کننده بار
camera station
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
tunes
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tune
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
tunes
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tune
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
lifts
بالابر
craning
بالابر
bouyancy
بالابر
cranes
بالابر
craned
بالابر
crane
بالابر
lifting
بالابر
lift
بالابر
lifted
بالابر
hoist
بالابر
hoisted
بالابر
conveyor
بالابر
hoist elevator
بالابر
lifting jack
جک بالابر
hoists
بالابر
lifter
بالابر
elevators
بالابر
elevator
بالابر
crane installation
تاسیسات بالابر
elevating screw
پیچ بالابر
elevator boot
منبع بالابر
lift well
چاه بالابر
hoisting rope
طناب بالابر
elevator belt
تسمه بالابر
davit
قایق بالابر
elevator rope
طناب بالابر
lift shaft
محور بالابر
gantline
طناب بالابر
payloader
تراکتور بالابر
dogging crane
بالابر انبری
liftruck
خودرو بالابر
roller conveyor
غلطک بالابر
dogging crane
بالابر گازانبری
crane trolley
واگن بالابر
hauling rop
طناب بالابر
motorcar jack
بالابر یا جک اتومبیل
elevator casing
بدنه بالابر
elevating chain
زنجیر بالابر
hoisting rope
ریسمان بالابر
lifting platform
صفحه بالابر
hoisting cable
طناب بالابر
hoist winch
جراثقال بالابر
parabuckle
طناب بالابر
conveyor bucket
سطل بالابر
hoisting chain
زنجیر بالابر
elevator bucket
سطل بالابر
elevating motor
موتور بالابر
jack screw
پیچ بالابر
conveyor trough
سنگاب بالابر
compound leverage floor jack
اهرم بالابر ترکیبی
quadrantal davit
قایق بالابر متحرک
hoisting gear
چرخ دنده بالابر
pull gear
چرخ دنده بالابر
elevating gear
چرخ دندانه بالابر
fixed davit
قایق بالابر ثابت
continous conveyor
بالابر دائمی و ثابت
hoisting structure
چوب بست بالابر
gravity davit
قایق بالابر گرانشی
radial davit
قایق بالابر چرخشی
pages
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
page
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
compound leverage floor jack
اهرم بالابر قیچی شکل
lockage
عبور کشتی از دریچه سد میان بالابر
lockage
هزینه عبور کشتی ازسد بالابر
levator
عضله بالابر ماهیچهای که عضو را بالامیبرد
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
calibration
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
medical regulator
تنظیم کننده امور بهداشتی مدیر امور بهداشتی
sight alinement
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
go no go
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
adjusting ring
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
throttling type governor
تنظیم کننده نوع ساساتی رگولاتور نوع ساساتی گاورنر نوع ساساتی
powder hoist
بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
crane rail
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
calibrated air speed
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
buoyancy
نیروی بالابر نیروی شناوری
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
crane hook
قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
practicer
تمرین کننده مشق کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com