English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
core print تکیه گاه ماهیچه
Other Matches
accents : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting : با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
cores ماهیچه
filleting ماهیچه
haunches ماهیچه
muscular strength وی ماهیچه
haunch ماهیچه
taenia ماهیچه
triceps ماهیچه سه سر
fillet ماهیچه
core ماهیچه
fillets ماهیچه
torus ماهیچه
muscle ماهیچه
brawn ماهیچه
muscles ماهیچه
filleted ماهیچه
myasthenia سستی ماهیچه
myonicity انقباض ماهیچه
myalgia درد ماهیچه
myositis اماس ماهیچه
splenius ماهیچه سر جنبان
myology ماهیچه شناسی
myologist ماهیچه شناس
haunch ماهیچه طاق
striate muscle ماهیچه مخطط
myopathy ناخوشی ماهیچه
haunches ماهیچه طاق
jerking انقباض ماهیچه
myography شرح ماهیچه
myoclonus تشنج ماهیچه
myocardium ماهیچه قلب
pronator ماهیچه مکب
obturator ماهیچه مسدود
muscling نمایش ماهیچه ها
smooth muscle ماهیچه صاف
unstriped muscle ماهیچه صاف
core box قالب ماهیچه
psoas ماهیچه کمر
dystaxia رعشه در ماهیچه ها
quadriceps ماهیچه چهارسر
rectus ماهیچه راست
gluteus ماهیچه سرین
rotator ماهیچه گردنده
muscled ماهیچه دار
muscularly با نیروی ماهیچه
buccinal muscle ماهیچه شیپوری
popliteus ماهیچه پس زانو
buccinator ماهیچه شیپوری
jerked انقباض ماهیچه
jerk انقباض ماهیچه
jerks انقباض ماهیچه
bicipital دارای ماهیچه دوسر
bradyarthria کندگویی عصبی- ماهیچه یی
rhomboid muscle ماهیچه چهارگوش معین
myocarditis اماس ماهیچه قلب
lumbrical ماهیچه انگشت یا پنجه
hyperkinesia or sis تشنج کش واکش ماهیچه
myomatous وابسته به اماس ماهیچه
myoma غده بافت ماهیچه
inotropic موجب انقباض ماهیچه
myograph واکنش نگار ماهیچه
myogenic وابسته به ریشه ماهیچه
emg برق نگاری ماهیچه
bicipital مربوط به ماهیچه دوسر
constrictor ماهیچه جمع کننده
corrugator ماهیچه چین دهنده
psittacine magnus ماهیچه بزرگ کمر
psittacine parvus ماهیچه کوچک کمر
d.muscle ماهیچه انبساط دهنده
sphincter ماهیچه باسطه چلانه
brawny گوشتالو ماهیچه دار
sarcology گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
unstriped muscle ماهیچه غیر مخطط
electromyography برق نگاری ماهیچه
triceps extension تمرین تقویت ماهیچه سه سر
thewed ماهیچه دار نیرومند
kinesalgia دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
charley horse سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
mussculature بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
musculation بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
myoscope الت دیدن انقباض ماهیچه
d. muscle ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
musculature وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
masseter ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
cramps گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramp گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
interspinalis ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
cringe چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringed چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringing چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
reliance تکیه
enclitic بی تکیه
leanings تکیه
leaning تکیه
recumbency تکیه
emphasis تکیه
atonic بی تکیه
accents تکیه
lolled لم تکیه
loll لم تکیه
unaccented بی تکیه
accented تکیه
lolls لم تکیه
lolling لم تکیه
accent تکیه
accenting تکیه
accumbency تکیه
mahlstick تکیه دست
counterfort دیوار تکیه
backrest تکیه گاه
maulstick تکیه دست
boilerplate تکیه کلام
arm rest تکیه گاه
postpositive الحاقی و بی تکیه
accentual تکیه دار
anchor تکیه گاه
point of support تکیه گاه
bridge seat تکیه گاه
leans تکیه زدن
stayed تکیه مهار
bolster تکیه دادن
bolstered تکیه دادن
bolsters تکیه دادن
support تکیه گاه
stand تکیه گاه
slump over تکیه زدن
heel rest تکیه گاه
stay تکیه مهار
anchors تکیه گاه
anchoring تکیه گاه
rest تکیه دادن
rest تکیه گاه
rests تکیه دادن
rests تکیه گاه
bearing تکیه گاه
relied تکیه کردن
relies تکیه کردن
rely تکیه کردن
relying تکیه کردن
fulcrum تکیه گاه
catch-phrases تکیه کلام
catch-phrase تکیه کلام
to throw oneself on تکیه کردن بر
insists تکیه کردن بر
anchorage تکیه گاه
anchorages تکیه گاه
prop تکیه گاه
propped تکیه گاه
leaned تکیه کردن
saddle bearer تکیه گاه
propping تکیه گاه
lean تکیه زدن
support bearing تکیه گاه
leaned تکیه زدن
to lean on a reed تکیه بر اب کردن
to base one self تکیه کردن
insist تکیه کردن بر
insisted تکیه کردن بر
lean تکیه کردن
insisting تکیه کردن بر
recline تکیه کردن
reclined تکیه کردن
leans تکیه کردن
support roller تکیه گاه
reclines تکیه کردن
to lean against the wall به دیوار تکیه دادن
restraining support تکیه گاه گیردار
lateral support تکیه گاه جانبی
lateral support تکیه گاه کناری
seat bars میلههای تکیه گاه
support pression فشار تکیه گاه
support conditions شرایط تکیه گاهی
solid support تکیه گاه جامد
perceptual anchorage تکیه گاه ادراکی
to lean against something تکیه زدن به چیزی
simple support تکیه گاه ساده
movable support تکیه گاه متحرک
to lean out of the window به پنجره تکیه دادن
settlement of abutments نشست تکیه گاه
prop تیر شمع تکیه
accentuate با تکیه تلفظ کردن
accumbent تکیه کننده سرغذا
accumbent تکیه دار خوابیده
anchorage distance فاصله تکیه گاهی
anchoring effect اثر تکیه گاهی
slogans تکیه کلام شعار
slogan تکیه کلام شعار
bearing plate صفحه تکیه گاه
bearing pressure فشار تکیه گاهی
accentually مطابق تکیه صدا
accentuated با تکیه تلفظ کردن
abutment تکیه گاه نیمپایه
propped تیر شمع تکیه
propping تیر شمع تکیه
journal تکیه گاه اصلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com