Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
verification fire
تیراندازی ازمایشی
Other Matches
firing position
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
rifle clasp
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
thrusting
تک ازمایشی
thrust
تک ازمایشی
tentative
ازمایشی
thrusts
تک ازمایشی
experimental
ازمایشی
studying
طرح ازمایشی
tentative plan
طرح ازمایشی
test data
دادههای ازمایشی
test pit
گودال ازمایشی
test pattern
طرح ازمایشی
test piece
نمونه ازمایشی
test point
سوزن ازمایشی
test run
رانش ازمایشی
experimental variable
متغیر ازمایشی
test specimen
نمونه ازمایشی
trail run
رانش ازمایشی
test run
اجرای ازمایشی
trial balance
ترازنامه ازمایشی
trial offer
عرضه ازمایشی
pilot model
مدل ازمایشی
prep
مسابقه ازمایشی
tentatively
بطور ازمایشی
study
طرح ازمایشی
studies
طرح ازمایشی
probationary period
دوره ازمایشی
experimental control
کنترل ازمایشی
probative
ازمایشی اکتشافی
measuring well
چاه ازمایشی
probatory
ازمایشی اکتشافی
proof load
بار ازمایشی
bore hole
چاه ازمایشی
check problem
مسئله ازمایشی
sampling offer
عرضه ازمایشی
pilot model
نمونه ازمایشی
prototypes
نمونه ازمایشی
on probation
در دوره ازمایشی
empiric
ازمایشی تجربی
experimental data
دادههای ازمایشی
experimental error
خطای ازمایشی
experimental extinction
خاموشی ازمایشی
Test match
مسابقه ازمایشی
trial runs
استفاده ازمایشی
trial run
استفاده ازمایشی
trial order
سفارش ازمایشی
experimental psychology
روانشناسی ازمایشی
dry run
اجرای ازمایشی
dead load
بار ازمایشی
experimental probability
احتمال ازمایشی
experimental group
گروه ازمایشی
experimental method
روش ازمایشی
Test matches
مسابقه ازمایشی
tentative
به طور ازمایشی
trial balance
تراز ازمایشی
trial elevation
درجه ازمایشی
trial function
تابع ازمایشی
trial hole
چاه ازمایشی
trial shot
گلوله ازمایشی
trial shot
تیر ازمایشی
pilots
راندن ازمایشی
piloted
راندن ازمایشی
prototype
نمونه ازمایشی
tentative
ازمایشی موقت
pilot
راندن ازمایشی
probation
دوره ازمایشی
trial
ازمایش کردن ازمایشی
trials
ازمایش کردن ازمایشی
testable
امتحان پذیر ازمایشی
sketch
پیش نویس ازمایشی
prolusion
مقاله ازمایشی تمهید
wind sprint
مسابقه ازمایشی دو سرعت
quasi experimental designs
طرحهای شبه ازمایشی
experimental neurosis
روان رنجوری ازمایشی
sketched
پیش نویس ازمایشی
trial trip
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
search sweeping
مین روبی ازمایشی
check sweeping
مین روبی ازمایشی
sketches
پیش نویس ازمایشی
shelling report
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
tamp
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
shakedown
دوره ازمایشی عملیات ناو
trialling
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
downrange
دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
fog curing room
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
waggles
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggling
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggle
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
damp land pit curing
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
check sum
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
musketry
تیراندازی
gunnery
تیراندازی
archery
تیراندازی
gunning
تیراندازی
shooting
تیراندازی
pop
تیراندازی
popped
تیراندازی
shootings
تیراندازی
pops
تیراندازی
methode of fire
روش تیراندازی
school shooting
تیراندازی در مدرسه
field archery
تیراندازی صحرایی
riflery
تیراندازی تفنگداری
offhand
تیراندازی ایستاده
horseback archery
تیراندازی سواره
handbow
کمان تیراندازی
firing table
جدول تیراندازی
ready position
حاضربه تیراندازی
firing line
خط شروع تیراندازی
scheme of fire
طرح تیراندازی
firing area
منطقه تیراندازی
fire power
قدرت تیراندازی
the butts
میدان تیراندازی
fire bay
دهلیز تیراندازی
fire trench
سنگر تیراندازی
order of fire
روش تیراندازی
conduct of fire
اجرای تیراندازی
fires
تیراندازی کردن
guns
تیراندازی کردن
combat firing
تیراندازی جنگی
automatic fire
تیراندازی خودکار
gunnery
قوانین تیراندازی
gun
تیراندازی کردن
fired
تیراندازی کردن
fire
تیراندازی کردن
lived
تیراندازی جنگی
gunning
تمرین تیراندازی
live
تیراندازی جنگی
dry sum
مشق تیراندازی
shoot
تیراندازی کردن
shoots
تیراندازی کردن
delivery error
اشتباه در تیراندازی
conduct of fire
هدایت تیراندازی
main fire
سیستم تیراندازی اصلی
skeet
انداختن تمرین تیراندازی
squatting position
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
target arrow
تیر مخصوص تیراندازی
methode of fire
روش اجرای تیراندازی
shootoff
مسابقه اضافی تیراندازی
archery
تیراندازی با تیر و کمان
recoils
دفع ضربت تیراندازی
shooting galleries
میدان تیراندازی تمرینی
qualification badge
نشان مهارت در تیراندازی
range firing
تیراندازی در میدان تیر
squeeze off
تیراندازی با فشار ماشه
pit detail
کمک مربی تیراندازی
shooting gallery
میدان تیراندازی تمرینی
range correction
تصحیح برد تیراندازی
recoiled
دفع ضربت تیراندازی
open fire
شروع به تیراندازی کردن
recoiling
دفع ضربت تیراندازی
set up
اماده تیراندازی کردن
time fire
تیراندازی با گلوله زمانی
gun fire
توپ بامدادیاشام تیراندازی
shot
تیراندازی تیرانداز ماهر
firing data
عناصر مربوط به تیراندازی
firing battery
اتشبار تیراندازی کننده
shot
گلوله تیراندازی شده
shot
تیراندازی شده تیرخورده
columbia round
تیراندازی مخصوص زنان
field roving course
مسابقه تیراندازی جنگلی
field round
یک دور تیراندازی صحرایی
field arrow
تیرهای تیراندازی صحرایی
combat firing
تمرین تیراندازی رزمی
expert badge
نشان مهارت در تیراندازی
dwell at
به تیراندازی ادامه دادن
firing line
خط تیراندازی مدار اتش
shots
تیراندازی شده تیرخورده
passives
دفاع بدون تیراندازی
passive
دفاع بدون تیراندازی
trap shoot
تیراندازی به هدفهای متحرک
absolute error
اشتباه مطلق تیراندازی
shots
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
گلوله تیراندازی شده
recoil
دفع ضربت تیراندازی
port
حمل کردن مزغل تیراندازی
target round
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target rifle
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
string
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
toxophily
علم تیراندازی باتیر وکمان
x ring
دایره مرکزی هدف تیراندازی
string walking
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
repeat range
با همین مسافت تیراندازی کنید
shooting position
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
skeet gun
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
wingshooting
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
sector of fire
قطاع اتش منطقه تیراندازی
power head
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
air and naval gunfire
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
natural form
وضع بدن هنگام تیراندازی
firing mechanism
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
plane of fire
سطح مبنای مسیر تیراندازی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com