English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
notation ثبت حرکات شطرنج
notations ثبت حرکات شطرنج
Search result with all words
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
transposition تبدیل حرکات شطرنج
Other Matches
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
movements حرکات
school figures حرکات اسب
compulsory حرکات اجباری
gestures حرکات بیانگر
tactical movement حرکات تاکتیکی
motion analysis تحلیل حرکات
compulsory freestyle حرکات اجباری
pump حرکات فریبنده
optional حرکات اختیاری
play marking حرکات تهاجمی
calisthenics حرکات سوئدی
voluntary exercise حرکات اختیاری
rings حرکات دارحلقه
pumps حرکات فریبنده
calisthenics حرکات نرمشی
pumped حرکات فریبنده
eurythmics تناسب حرکات
movements حرکات یکانها
cadence موزونی حرکات
air movements حرکات هوایی
peristalsis حرکات حلقوی
eye movements حرکات چشم
cadences موزونی حرکات
retrograde movement حرکات به عقب
puerilism حرکات کودکانه
prescribed exercise حرکات اجباری
rapid eye movements حرکات سریع چشم
position of attention حرکات و احترامات نظامی
lunes حرکات جنون امیز
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
surges حرکات افقی اب دریا
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
surge حرکات افقی اب دریا
surged حرکات افقی اب دریا
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
road movement حرکات روی جاده
disports حرکات نشاط انگیزکردن
eurhythmics حرکات بدنی موزون
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
eurythmics حرکات بدنی موزون
gestural متضمن حرکات واشارات
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
air register تنظیم حرکات هوایی
air movement section قسمت حرکات هوایی
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
circulation control مدار کنترل حرکات
disported حرکات نشاط انگیزکردن
disport حرکات نشاط انگیزکردن
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
tic حرکات غیر ارادی اندامها
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
tics حرکات غیر ارادی اندامها
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
al fil شطرنج
rooks رخ شطرنج
rook رخ شطرنج
chess شطرنج
chequer شطرنج
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
chessophrenetic متعصب شطرنج
chequer خانه شطرنج
impledge پیاده شطرنج
lightning chess شطرنج سریع
chessist شطرنج دوست
progressive chess شطرنج سریع
chess problem مسئله شطرنج
bad bishop فیل بد شطرنج
chessmen مهره شطرنج
bishop pairs دو فیل شطرنج
chequer wise شطرنج وار
chess board صفحه شطرنج
chessomania شیفتگی شطرنج
crampet game بازی شطرنج
chess man مهره شطرنج
chessist شطرنج باز
chess oscar اسکار شطرنج
chess olympiad المپیاد شطرنج
chess master استاد شطرنج
chess machine ماشین شطرنج
chess clock ساعت شطرنج
chessman مهره شطرنج
queen وزیر شطرنج
checker خانه شطرنج
postal chess شطرنج مکاتبهای
pawn پیاده شطرنج
pawned پیاده شطرنج
pieces مهره شطرنج
pawns پیاده شطرنج
chessboard تخته شطرنج
chessboards تخته شطرنج
rapid transit شطرنج سریع
queens وزیر شطرنج
mastered استاد شطرنج
masters استاد شطرنج
traditional chess شطرنج استاندارد
piece مهره شطرنج
square خانه شطرنج
squared خانه شطرنج
squares خانه شطرنج
master استاد شطرنج
pignorate پیاده شطرنج
bishops فیل شطرنج
man مهره شطرنج
bishop فیل شطرنج
a game of chess یک مسابقه شطرنج
mans مهره شطرنج
rules of chess قوانین شطرنج
squaring خانه شطرنج
pawning پیاده شطرنج
passer رونده شطرنج
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
forced move حرکت اجباری شطرنج
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
sicilian defence دفاع سیسیلی شطرنج
forcing move حرکت اجباراور شطرنج
touch move لمس مهره شطرنج
strong squar خانه قوی شطرنج
to play at chess شطرنج بازی کردن
top board میز نخست شطرنج
frontier line خط وسط صفحه شطرنج
undoubling خروج از دوبلگی شطرنج
fifty move rule قانون 05 حرکت شطرنج
five minute chess بازی شطرنج 5 دقیقهای
flank openings گشایشهای جناحی شطرنج
endgame اخر بازی شطرنج
Chess is my pastim (hobby). سر گرمی من شطرنج است
flight square خانه فرار شطرنج
zonal tournament تورنمنت منطقهای شطرنج
wood pusher بازیگر بسیارضعیف شطرنج
weak square خانه ضعیف شطرنج
vienna game بازی وینی شطرنج
united pawns پیادههای متصل شطرنج
fee pawn پیاده ازاد شطرنج
over worked man مهره شطرنج پر مسئولیت
pawn roller پیاده رانی شطرنج
pawn storm توفان پیادهای شطرنج
open game بازی باز شطرنج
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com