English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
The inflow and outflow of foreing exchange. جریان ؟ رود وخروج ارزهای خارجی
Other Matches
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
outside power جریان خارجی
load current جریان بار خارجی
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
key currencies ارزهای اصلی
receipts and expenses جمع وخروج
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
scenario دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
scenarios دستورنوشته ورود وخروج بازیگران نمایش
plasmolysis چروک و انقباض سفیده یاخته وخروج از جداریاخته
snorkels لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
snorkel لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
schnorkel لوله دخول وخروج هوا درزیر دریایی
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
extraneous خارجی
outsider خارجی
outsides خارجی
outsiders خارجی
outside خارجی
international line خط خارجی
peripheral خارجی
external خارجی
extras خارجی
aliens خارجی
alien خارجی
outboard خارجی
externals خارجی
extra خارجی
oversea خارجی
extra- خارجی
exosphere خارجی
outward خارجی
exotic خارجی
gringo خارجی
gringos خارجی
abextra خارجی
exoteric خارجی
exogenous خارجی
extern خارجی
exterior خارجی
exteriors خارجی
outer خارجی
foreign خارجی
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
foreign loan وام خارجی
foreign bill برات خارجی
concrete object عین خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
foreign currency ارز خارجی
foreign law حقوق خارجی
foreign particle جسم خارجی
foreign deposit سپرده خارجی
foreign policy سیاست خارجی
foreign trade تجارت خارجی
impurity اتم خارجی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
immission انتشار خارجی
imbody صورت خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange ارز خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
foreign national ملیت خارجی
foreign national تبعه خارجی
foreign aid کمک خارجی
acrotic بیرونی خارجی
actine قسمت خارجی
adventitious خارجی الحاقی
alien enemy دشمن خارجی
arris زاویه خارجی
load curve خم بار خارجی
strange خارجی غریبه
external pressure فشار خارجی
external label برچسب خارجی
external store انباره خارجی
external interrupt وقفه خارجی
external symbol علامت خارجی
external force نیروی خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
external thread دنده خارجی
external transaction معاملات خارجی
external delay تاخیر خارجی
external variable متغیر خارجی
external cost هزینه خارجی
external storage حافظه خارجی
external reference مرجع خارجی
external reference ارجاع خارجی
external reperence ارجاع خارجی
external security امنیت خارجی
incarnations صورت خارجی
incarnation صورت خارجی
external menory حافظه خارجی
external memory حافظه خارجی
external load بار خارجی
external sort جورکردن خارجی
external storage انباره خارجی
externalities پی امدهای خارجی
externalities اثرات خارجی
external operation عملیات خارجی
landfall بویه خارجی
slough پوسته خارجی
ectoparasite انگل خارجی
guest انگل خارجی
guests انگل خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
extrinsic factor عامل خارجی
landfalls بویه خارجی
fanades نمای خارجی
facades نمای خارجی
facade نمای خارجی
loads بار خارجی
load بار خارجی
external command فرمان خارجی
exteroceptive محرک خارجی
external combustion احتراق خارجی
external circuit مدار خارجی
external benefits فواید خارجی
external armature ارمیچر خارجی
external control کنترل خارجی
exterior varnish لاک خارجی
exterior varnish جلای خارجی
exterior ballistics بالیستیک خارجی
exosphere قسمت خارجی جو
strangest خارجی غریبه
overseas trade معاملات خارجی
outness کیفیت خارجی
outer wall دیوار خارجی
outer planets سیارات خارجی
apophyge منحنی خارجی
outer fix رمپ خارجی
outer connection اتصال خارجی
outboard profile نیمرخ خارجی
apophysis منحنی خارجی
apothesis منحنی خارجی
outside caliper کولیس خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
angle of emergence زاویه خارجی
outside cause علت خارجی
facade نمای خارجی
overseas agent نماینده خارجی
outwork سنگر خارجی
outward opening دهانه خارجی
renvoi تبعیدشخص خارجی
face نمای خارجی
outside view منظره خارجی
spillover benefits منافع خارجی
outside view نمای خارجی
spillover costs هزینههای خارجی
spillover effects اثرات خارجی
outside diameter قطر خارجی
superior conjunction مقارنه خارجی
superior planets سیارههای خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com