English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English Persian
case جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
cases جعبه مقوایی یا چوبی جهت بسته بندی و حمل کالا
Other Matches
case marks علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
packing عمل قرار دادن کالاها در جعبه و بسته بندی آنها برای مغازه ها
boxes جعبه مقوایی
cartons جعبه مقوایی
carton جعبه مقوایی
box جعبه مقوایی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
box جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
boxes جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
drafted بسته کالا
draft بسته کالا
drafts بسته کالا
soapbox جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدانهای عمومی
soapboxes جعبه یا سکوب چوبی مخصوص نطق در کنارخیابانها ومیدانهای عمومی
crates جعبه بندی
crate جعبه بندی
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
coverings بسته بندی
packaging بسته بندی
dunnage بسته بندی
package بسته بندی
covers بسته بندی
cover بسته بندی
packing بسته بندی
packaged بسته بندی
packages بسته بندی
put up بسته بندی کردن
put-up بسته بندی کردن
package tour مسافرت بسته بندی
package holiday مسافرت بسته بندی
all-expense tour مسافرت بسته بندی
packets بسته بندی کردن
packaging cost هزینه بسته بندی
stripping بسته بندی کردن
packs بسته بندی کردن
wisps بسته بقچه بندی
pack بسته بندی کردن
wisp بسته بقچه بندی
wraps بسته بندی کردن
case numbers شماره بسته بندی
packing note گواهی بسته بندی
packed بسته بندی شده
parcels بسته بندی کردن
parcel بسته بندی کردن
packet بسته بندی کردن
packing بسته بندی کردن
trade pack بسته بندی تجاری
wrap بسته بندی کردن
packing density تراکم بسته بندی
palletized بسته بندی شده
pre packing بسته بندی از قبل
straws پوشال بسته بندی
packing note فهرست بسته بندی
export packing بسته بندی صادراتی
parceling بسته بندی کردن
packing list فهرست بسته بندی
straw پوشال بسته بندی
packing list صورت بسته بندی
packing روکش یاغلاف جعبه بندی و جا دادن وسایل در یک فرف
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
locker paper کاغذ بسته بندی اغذیه
pre-packed ازقبل بسته بندی شده
wrappers بسته بندی کاغذ روپوش
wrapper بسته بندی کاغذ روپوش
packingplant محل بسته بندی اجناس
shipping marks علامتهای روی بسته بندی
packaged قوطی بسته بندی کردن
bulk cargo کالای بسته بندی نشده
expendable packing بسته بندی یکبار مصرف
packinghouse محل بسته بندی اجناس
packages قوطی بسته بندی کردن
package قوطی بسته بندی کردن
impaction بهم فشردگی بسته بندی
food packet جیره بسته بندی شده
contents note فهرست محتوای بسته بندی
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
docketing لیست محتوای بسته بندی برچسب
packing list صورت کالاهای بسته بندی شده
wrappers لفاف بسته بندی جلد کتاب
docketed لیست محتوای بسته بندی برچسب
docket لیست محتوای بسته بندی برچسب
dockets لیست محتوای بسته بندی برچسب
wrapper لفاف بسته بندی جلد کتاب
loose issue تدارکات خارج شده از بسته بندی
unpack غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
bulk stock ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
unpacks غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
corrugated cardboard مقوای محکمی که در بسته بندی بکار می رود
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
kraft کاغذ محکم قهوهای رنگ مخصوص بسته بندی
tagboard مقوای محکم بسته بندی وبرچسب زنی وغیره
routines برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routinely برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
form utility کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
assembly line دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
crate صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
crates صندوقی که جهت بسته بندی ماشین الات بکاربرده میشود ومعمولا مسبک است
assembly lines دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
ninepins یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
unpack حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacks حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacking حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
rig نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
overpacking دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
stripped علامت گذاری شده بسته بندی شده
tare وزن بسته بندی وزن وسیله حمل
stakes ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
staked ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
pasteboard کاغذ مقوایی
paperboard کاغذ مقوایی
hardback جلد مقوایی
hardbacks جلد مقوایی
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
gaskets واشر مقوایی یا چرمی
gasket واشر مقوایی یا چرمی
supporting goods موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
bandbox جعبهء مقوایی مخصوص نگاهداری کلاه
naggin سطل چوبی لیوان چوبی
noggins سطل چوبی لیوان چوبی
noggin سطل چوبی لیوان چوبی
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
barter with someone با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
dangerous goods by road agreement موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
trenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
treenail میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
shelf life مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
to barter [to trade by barter] دادوستد کالا با کالا کردن
gavel [چکش چوبی قضات] چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
say's law از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
consignee گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
wording جمله بندی کلمه بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
coach built چوبی
xyloid چوبی
ligneous چوبی
block-house دژ چوبی
arboreous چوبی
stockade سد چوبی
wooden چوبی
stockades سد چوبی
timber dam سد چوبی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
lollipop اب نبات چوبی
stockades سنگر چوبی
maul or mall چکش چوبی
stake میله چوبی
dowel میخ چوبی
lollipops اب نبات چوبی
spar تیر چوبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com