Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English
Persian
secondary armament
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو
Other Matches
main armament
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
compass course
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
on
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است
MSX
استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
subspecies
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
vendors
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor
سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
true course
سمت حرکت جغرافیایی ناو یاهواپیما
inbound cargo
کالای پیاده نشده از کشتی یاهواپیما
reporting point
نقطه مبدای موقعیت ناو یاهواپیما
direction center
مرکزهدایت اتش یا حرکت کشتی یاهواپیما
loading
بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
landing attack
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
by pass
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
systems
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configurations
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
benchmark problem
کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
target market
بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configuration
روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
diagnose
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnosing
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
featuring
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
diagnosed
ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
tests
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
benchmark
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
featured
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
feature
تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
tested
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
test
قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
compatibility
توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
pseudo random
سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
link
اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
benchmarks
برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
canonical schema
نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
disaster recovery plan
طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
station
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility
توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
stations
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
fine tune
تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
stationed
نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
by pass
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
stages
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage
سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
ecotype
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
documentation
اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
man machine interface
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
portability
گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
ergonomics
بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
usability
امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hack
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf
محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacks
تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
trap
وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
staged crews
پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
customized
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
desktop
ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
convention
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
conventions
استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customised
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizes
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
funware
برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problems
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
problem
خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
database
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
databases
نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
DirectSound
در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
MMI
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
technical
وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
machines
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined
غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
database
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
databases
ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
ballast
وزنه یاباری که جهت تعادل کشتی یاهواپیما ازان استفاده میشود
navigation
هدایت کشتی یاهواپیما حرکت در روی زمین با استفاده از قطب نما
faults
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
dependent
غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
fault
موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
expandable
با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
micro
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micros
کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
twain
واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
teleprinter
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
pan-
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans
در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
patch
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patches
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
tankers
تانک
tank
تانک
panzer
تانک
water tower
تانک اب
bazookas
ضد تانک
bazooka
ضد تانک
water towers
تانک اب
reservoir
تانک
reservoirs
تانک
antitank
ضد تانک
tanker
تانک
antiarmor
ضد تانک
anti-tank
ضد تانک
arms control measures
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
main battle tank
تانک اصلی
tank destroyer
توپ ضد تانک
tank deck
شاسی تانک
amphibious tank
تانک اب خاکی
antitank obstacle
مانع ضد تانک
antitank artillery
توپخانه ضد تانک
stalled tank
تانک ایستاده
flail tank
تانک ضد مین
caterpillar tracks
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک"
drop tank
تانک موقت
intermediate frequency tank circuit
مدار تانک
sited
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
bulkhead
دهلیزداخلی دهلیز تانک
antitank launcher
موشک انداز ضد تانک
armor group
گروه زره تانک
fuel tank vent
هواکش تانک سوخت
bulkheads
دهلیزداخلی دهلیز تانک
turrets
برجک توپ یا تانک
hull defilade
سنگر گرفتن تانک
cupola
برجک فرماندهی تانک
cupolas
برجک فرماندهی تانک
landing craft tank
ناو تانک پیاده کن
control vehicle
تانک نافم حرکت
turret
برجک توپ یا تانک
tankage
گنجایش تانک یا مخزن
deck
سکوی جلوی تانک
decked
سکوی جلوی تانک
decks
سکوی جلوی تانک
stalled tank
تانک از کار افتاده
skirting armor
زره دامنه تانک
track tension
تنظیم شنی تانک
main battle tank
قوی ترین تانک رزمی
flail tank
تانک غلطک دار ضد مین
high explosive antitank
گلوله سوختار شدید ضد تانک
scorpion
نوعی تانک سبک شناسایی
scorpions
نوعی تانک سبک شناسایی
CD I
استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
intercom
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercoms
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
ullage
حجم بالای سطح مایع تانک
hull
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
entac
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
tank recovery vehicle
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
skirting armor
ضخیم ترین قسمت زره تانک
hulls
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
whippet
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
whippets
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو
IBM
اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
gunnery
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
haul defilade
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
knock down
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن
hull down
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
scorpions
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
scorpion
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره
sprocket
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
stbtitle
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
wet wing
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
integral tank
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
biocidal action
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود
sponson
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
hunting
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
metal deactivator
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود
sublease
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
bog
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
bogs
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
inferiors
فرعی
fall-out
[side effect]
اثر فرعی
byeffect
اثر فرعی
inferior
فرعی
adjunct
فرعی
succursal
فرعی
accessorial
فرعی
secondary effect
اثر فرعی
minor
فرعی
by-effect
اثر فرعی
adverse reaction
اثر فرعی
adjuncts
فرعی
secondary
فرعی
petty
فرعی
subsidiary
فرعی
incident
فرعی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com