English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
rainbow border حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
Other Matches
rainbows رنگین کمان
rainbow رنگین کمان
sunbow رنگین کمان
irises رنگین کمان
iris رنگین کمان
iridescency نمایش رنگین کمان
fogbow رنگین کمان حاصل از مه
iridescence نمایش رنگین کمان
rainbows قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
rainbow قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
rosette border حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
Zipper selvage حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
target bow کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
Kufic border حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
friezes حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
frieze حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
bows کمان کمان هدفگیری
bow کمان کمان هدفگیری
bowing کمان کمان هدفگیری
bowed کمان کمان هدفگیری
coloured رنگین
chromosome رنگین تن
colored رنگین
chromaticity رنگین
chromosomes رنگین تن
iridescent رنگین کمانی
colored smelling رنگین بویی
colored hearing رنگین شنوی
chromatism رنگین شنوی
chrom رنگین حسی
face سطح رنگین هدف
faces سطح رنگین هدف
chromatopsia رنگین بینی مرضی
What is good enough for others should be good enough for you. خونت که از بقیه رنگین تر نیست
smalto خرده شیشه رنگین روی اجرموزاییک
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
lighted هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
light هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
lightest هریک از چراغهای رنگین که در مسابقه بجای پرچم بکارمی رود
reciprocal border حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
Herati border طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
arc کمان
spots کمان
arches کمان
arch : کمان
arch کمان
arches : کمان
sagittarius کمان
arch- : کمان
spot کمان
sagittarii کمان
arcs کمان
arch- کمان
bow کمان
bows کمان
bowstring زه کمان
bowing کمان
bowed کمان
fiddlestick کمان
fiddle bow کمان
cross bow گوله کمان
atabalist کمان زنبورکی
string picture روزنه کمان
cock feather پر وصل به کمان
straight bow کمان راست
central angle of arch دهانه کمان
stacked bow کمان باریک
circular measure اندازه کمان
cross bow کمان زنبورکی
cross bow کمان پولادی
included angle of arch دهانه کمان
arch of corti کمان کورتی
cant کج گرفتن کمان
archer تیرانداز با کمان
long bow کمان دستی
bow weight وزن کمان
bowman تیرانداز کمان کش
opalesce مانندرنگین کمان
bowman تیرانداز با کمان
bow and arrow تیر و کمان
archers تیرانداز با کمان
power hacksaw کمان اره
bare bow کمان لخت
handbow کمان تیراندازی
bowyer کمان ساز
saw frame کمان اره
longbow کمان بزرگ
arch thrust رانش کمان
bowyer کمان فروش
nock جای زه کمان
swede saw کمان اره
face شکم کمان
bowed تعظیم کمان
bowed کمان شکاری
bowing تعظیم کمان
bowing کمان شکاری
bows تعظیم کمان
bows کمان شکاری
longbows کمان بزرگ
crossbows کمان پولادی
bow کمان شکاری
bow تعظیم کمان
faces شکم کمان
crossbows کمان صلیبی
crossbows کمان زنبورکی
crossbow کمان صلیبی
crossbow کمان پولادی
crossbow کمان زنبورکی
reflex arc کمان بازتاب
swede saw اره کمان
arches چفت کمان
arch- چفت کمان
arch چفت کمان
to feel any one's pulse کمان کردن
arblast کمان زنبورکی
bend کمان خمش
to bend or draw the bow کمان کشیدن
sounding boards کمان ویولن وتار
sounding board کمان ویولن وتار
anchoring کشیدن زه کمان تاصورت
anchor کشیدن زه کمان تاصورت
anchors کشیدن زه کمان تاصورت
rectification of a curve طول کمان [ریاضی]
arc length طول کمان [ریاضی]
crossbow man کمانگیر با کمان صلیبی
string fingers سه انگشتی که زه کمان را می کشند
vans کمان سینه ناو
soundboard کمان ویولن وتار
van کمان سینه ناو
bowstring ریسمان دار زه کمان
great circle route کمان دایره عظیمه
to bend or draw the bow کمان را چله کردن
bow hunting شکار با تیر و کمان
bow hunter شکارچی با تیر و کمان
catapult [British E] تیر و کمان سنگی
slingshot [American E] تیر و کمان سنگی
bow fishing ماهیگیری با تیر و کمان
nock شکاف انتهای کمان
slingshot [American E] تیر و کمان قلابسنگی
catapult [British E] تیر و کمان قلابسنگی
limbs هرکدام از طرفین کمان
limb هرکدام از طرفین کمان
archery تیراندازی با تیر و کمان
frame of hachsaw کمان اره چکی
bow arm بازویی که کمان را می گیرد
frame قاب چارچوب کمان
understrung فاصله زه تا دستگیره کمان
draws تیر در چله کمان گذاشتن
longbow اغراق گویی کمان دستی
draw تیر در چله کمان گذاشتن
longbows اغراق گویی کمان دستی
circular grooving saw کمان اره ویژه شیار
whip پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
backs تنظیم بادبان پشت کمان
bellies قسمت داخلی کمان نزدیک زه
belly قسمت داخلی کمان نزدیک زه
back تنظیم بادبان پشت کمان
toxophilite تیرانداز ماهر با تیر و کمان
serving پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
self کمان یا تیر از یک تکه چوب
string مربی خم کردن کمان و بستن زه
fistmele فاصله بین دسته کمان و زه
full draw کشیدن زه کمان بطور کامل
whips پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
whipped پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
servings پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
double-bellid [صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
arrow rest تکیه گاه تیر روی کمان
bowsight وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
hunting bow کمان بلند و سنگین برای شکار
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
subtense خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
timber hitch گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
bowsock پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
backed bow کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
fringes حاشیه
rand حاشیه
kerb=curb حاشیه
skirt حاشیه
skirted حاشیه
listel حاشیه
skirts حاشیه
margent حاشیه
draft حاشیه
frilling حاشیه
fimbriation حاشیه
draught حاشیه
verge حاشیه
margine حاشیه
apostil حاشیه
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com