English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
embankment condition حالت یا شرائط خاکریزی
Other Matches
executional requirement شرائط اجرایی
the i [حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
modes قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
fills خاکریزی
fill خاکریزی
embankments خاکریزی
embankment خاکریزی
earth filling خاکریزی
fillings بتونه خاکریزی
aggrade خاکریزی کردن
filling up خاکریزی کردن
fill up خاکریزی نمودن
slope of embankment شیروانی خاکریزی
earthworks خاکریزی وخاکبرداری
filling بتونه خاکریزی
to f.with earth خاکریزی کردن
drain embankment of dam خاکریزی زهکش سد
to fill in نوشتن خاکریزی کردن
soil for filling up خاک برای خاکریزی
selected fill مصالح انتخابی برای خاکریزی
foreground سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
berm خاکریزی پله مانندی که در دو طرف کانال به صورت مورب ریخته میشود
squaring تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
analog سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
square تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
analogues ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
analogue ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
oblique case حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
convertor وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
print کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
printed کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
prints کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
plebeianism حالت عوام یا مردم پست حالت توده
state of rest حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
alternates تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
devitrify از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
alternate تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
alternated تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
plasticity حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
genitive حالت مالکیت حالت مضاف الیه
anthill خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
uart قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
spectrality حالت طیفی حالت شبحی
spectralness حالت طیفی حالت شبحی
cold forming حالت دهی در حالت سرد
transitoriness حالت ناپایداری حالت بی بقایی
marginal case حالت نهائی حالت حدی
crude حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
cold strength استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
universal قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
forward seat حالت نشستن سوارکار روی زین در پرش حالت نشستن سوارکار بر روی زین
estate حالت
attitudes حالت
feverishness حالت تب
attitude حالت
cases حالت
disposition حالت
estates حالت
manner حالت
expressions حالت
situation حالت
situations حالت
expression حالت
line condition حالت خط
predicaments حالت
tempered حالت
self حالت
tempers حالت
queasiness حالت قی
glass eyed بی حالت
postured حالت
posture حالت
idiocrasy حالت
makes حالت
temper حالت
febricity حالت تب
make حالت
predicament حالت
postures حالت
ill conditioned بد حالت
posturing حالت
if حالت
pyreticosis حالت تب
case حالت
temperaments حالت
temperament حالت
stated حالت
unexpressive بی حالت
phases حالت
state حالت
phased حالت
state- حالت
phase حالت
fettle حالت
moods حالت
states حالت
stance حالت
grain حالت
stances حالت
condition حالت
mood حالت
status حالت
stating حالت
goutiness حالت نقرسی
humanness حالت انسانیت
ground state حالت پایه
vitreus state حالت شیشهای
jussive حالت امری
heat proof quality حالت نسوزی
hang over حالت خماری
expressive eyes چشمان با حالت
grittiness حالت شنی
i.c. حالت اولیه
iciness حالت یخی
fluidity حالت مایعی
domesticity حالت اهلی
possessives حالت اضافه
possessive حالت اضافه
insert mode حالت درج
isopiestic حالت فشارمتعادل
kashrut حالت جواز
thirstily با حالت تشنگی
kashruth حالت جواز
lethargically با حالت سبات
limit state حالت حدی
linearity حالت طولی
input mode حالت ورودی
initial state حالت اغازی
incipincy حالت نخستین
defensively حالت دفاعی
defensively با حالت تدافع
nervousness حالت عصبانی
idiocrasy حالت مخصوص
idle position حالت سکون
crudely در حالت خامی
ignition condition حالت احتراق
resilience حالت ارتجاعی
in a state of depression در حالت افسردگی
in form خوش حالت
inactive status حالت انتساب
incipience حالت نخستین
dative حالت برایی
circumstantiality حالت وکیفیت
balanced state حالت متعادل
balanced state حالت متوازن
mentation حالت دماغی
balanced state حالت تعادل
doubtfulness حالت تردید
automatism حالت خودکاری
atilt با حالت حمله
arborescence حالت شاخهای
antisepsis حالت ضد عفونی
doughiness حالت خمیری
downiness حالت کرکی
answer mode حالت پاسخ
answer mode حالت جواب
deliverable state در حالت تحویل
deadness حالت مرده
creaminess حالت سرشیری
circuit opening حالت مدارباز
childishness حالت بچگی
chararcter mode حالت دخشهای
colloidal state حالت کلوییدی
burst mode حالت پیوسته
command mode حالت فرماندهی
conjugality حالت زناشویی
continuum state حالت پیوستار
conversational mode حالت محاورهای
borderline state حالت مرزی
balminess حالت مرهمی
corresponding state حالت متنافر
counterpoise حالت تعادل
drinking bout حالت مستی
amentia حالت هذیان
drive state حالت سائقی
accidentalness حالت اتفاقی
feminineness حالت زنانه
feminity حالت زنانه
accusative حالت مفعولی
sulkily با حالت قهر
genitive حالت اضافه
defensive حالت تدافع
final state حالت پایانی
free wheeling حالت خلاصی
fugitiveness حالت شخص
gas phase حالت گازی
acedia حالت خ-لسه
febile دارای حالت تب
adrenergic reponse state حالت پر ادرنالینی
drowsihead حالت نیمخواب
eburnation حالت عاجی
eigenstate حالت انرژی
energy state حالت انرژی
equation of state معادله حالت
affectivity حالت عاطفی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com