Total search result: 208 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
small print |
حروف چاپی ریز |
|
|
Search result with all words |
|
optical |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
type |
حروف چاپی حروف چاپ |
typed |
حروف چاپی حروف چاپ |
types |
حروف چاپی حروف چاپ |
ascender |
مسیر یک حرف که بالای خط اصلی حروف چاپی قرار دارد. |
hair stroke |
خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی |
typal |
شبیه حروف چاپی |
Other Matches |
|
readout |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
block letter |
حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر |
self- |
سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند |
Linotype |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
separates |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separated |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
separate |
حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند |
inferior figures |
حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند. |
shift key |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
shift keys |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
monotype |
ماشین حروف ریزی و حروف چینی |
normalizes |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalize |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalising |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalises |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
normalised |
تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک |
pad |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
pads |
ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت |
graphics |
ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند |
user |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
users |
حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است |
cases |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
case |
حروف بزرگ یا حروف معمولی |
non destructive cursor |
صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند |
shift |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifted |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
shifts |
تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر |
spoonerism |
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف |
NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
italic |
حروف یک وری حروف کج |
syllabary |
حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی |
letterpress |
چاپی |
typographic |
چاپی |
misprint |
غلط چاپی |
misprint |
اشتباه چاپی |
misprints |
غلط چاپی |
misprints |
اشتباه چاپی |
letter |
حرف چاپی |
print |
عکس چاپی |
print |
مواد چاپی |
printed |
مواد چاپی |
prints |
عکس چاپی |
prints |
مواد چاپی |
printed |
عکس چاپی |
pamphlet |
رساله چاپی |
editorially |
بطور چاپی |
etched circuit |
مدار چاپی |
fully formed characters |
کاراکترهای چاپی |
hard copy |
نسخه چاپی |
infusion of tea |
دم کردن چاپی |
letter press |
مواد چاپی |
printed wiring |
سیمکشی چاپی |
printed circuit |
مدار چاپی |
printed matter |
اوراق چاپی |
billhead |
بروات چاپی |
printed matter |
مواد چاپی |
printouts |
نتیجه چاپی |
letters |
حرف چاپی |
printout |
نتیجه چاپی |
pamphlets |
رساله چاپی |
printed circuit board |
تخته مدار چاپی |
hard-copy output |
نسخه [خروجی] چاپی |
letterpress |
وابسته بحروف چاپی |
library edition |
چاپی که درخودکتابخانه باشد |
soft copy |
نسخه غیر چاپی |
ampersand |
علامت چاپی & به معنای "و" |
to pull a proof |
نمونه چاپی دراوردن |
misprint |
غلط چاپی کردن |
misprints |
غلط چاپی کردن |
lebrary edition |
چاپی از کتاب که در خورکتابخانه باشد |
letter head |
کاغذیکه نشان چاپی دارد |
script font |
فونت چاپی شبیه به دستخط |
mother board |
برد مدار چاپی اصلی |
printouts |
نسخه چاپی نتیجه نهایی |
colour hard copy device |
اسباب نسخه چاپی رنگی |
hard copy |
نسخه ملموس خروجی چاپی |
letterheads |
عنوان چاپی بالای کاغذ |
letterhead |
عنوان چاپی بالای کاغذ |
printout |
نسخه چاپی نتیجه نهایی |
face value <idiom> |
عکس چاپی روی پول ،تمبر،... |
motherboard |
تخته مدار چاپی اصلی در سیستم |
print hand |
دستخطی که مانندچاپ یاحروف چاپی باشد |
billhead |
کاغذی که شبیه برات چاپی است |
Proof – reading. |
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره ) |
margin |
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی |
rolling press |
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی |
pcb |
Board Circuit Printed تخته مدار چاپی |
past performances |
سوابق چاپی نتایج مسابقات اسب یا گرگ |
margins |
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی |
print letters |
دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد |
proofroom |
اطاق غلط گیری نمونه هایی چاپی مطبعه |
line drawings |
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود |
linocut |
چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد |
secret ballot |
ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها |
sic |
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده |
line drawing |
خطوط جامدی که برای خط کشی در صفحه چاپی بکارمیرود |
galley |
نمونه ستونی و صفحه بندی نشده مطالب چاپی |
special handling |
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر |
on screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
galley proof |
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده |
sickest |
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن |
on-screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
sick |
علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن |
controllers |
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند |
controller |
وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند |
populated board |
یک تخته مدار چاپی که حاوی تمام مولفه ها الکترونیکی خود میباشد |
slip sheet |
صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده |
print shop |
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد |
format |
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود |
micros |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
universal |
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه |
formats |
مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود |
micro |
ریز کامپیوتری که قط عات آن روی یک تخته مدار چاپی مجزا قرار دارند |
expansion board |
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر |
bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
prospectus |
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود |
prospectuses |
شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود |
bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
microcomputer |
تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد |
overstriking |
توانایی یک چاپگر نسخه چاپی برای ضربه مکرر زدن به کاراکتربه منظور تولید حالت نمایانتری از ان |
rat's nest |
یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند |
ion deposition |
فناوری چاپ که از نوک چاپی استفاده میکند که نشانه هایی می کشد تا تصویری ایجاد شود که toner را جذب کند |
back plane |
یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند |
expansion unit |
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند |
coding |
صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد |
duodecimo |
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد |
twelvemo |
کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد |
spooler |
برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده |
italic |
حروف خوابیده |
caps |
حروف بزرگ |
hieroglyph |
حروف تصویری |
upper case |
حروف بزرگ |
dead type |
حروف پخشی |
great primer |
حروف 81 پونط |
hieroglyphs |
حروف تصویری |
long primer |
حروف 01 پونط |
pica |
حروف پیکا |
letter shift |
مبدله حروف |
mall pica |
حروف 11 پونط |
letter quality printer |
چاپگرکیفیت حروف |
metaplasm |
قلب حروف |
cyphers |
حروف یا مهررمزی |
metathesis |
قلب حروف |
double pica |
حروف 42 پونط |
ciphers |
حروف یا مهررمزی |
nassal letters |
حروف غنه |
liquid consonants |
حروف نرم |
nassal letters |
حروف تو دماغی |
letter founder |
حروف ریز |
cipher |
حروف یا مهررمزی |
letters shift ltrs |
مبدله حروف |
aspirants |
حروف حلقی |
aspirant |
حروف حلقی |
abbreviated letters |
حروف مقطعه |
weak letters |
حروف عله |
type setting |
حروف چینی |
composing |
حروف چینی |
typesetting |
حروف چینی |
type size |
اندازه حروف |
type setter |
حروف چین |
lettering |
حروف گذاری |
typeface |
طرح حروف |
typefaces |
سبک حروف |
typefaces |
طرح حروف |
typeface |
سبک حروف |
per |
حروف اضافه |
type font |
خانواده حروف |
red letter |
با حروف قرمز |
brevier |
حروف 8 پوند |
lower case |
حروف کوچک |
boldface |
حروف ضخیم |
stenograph |
الگوی حروف |
boldface |
حروف سیاه |
block letters |
حروف جداودرشت |
type face |
طرح حروف |
serif |
زواید حروف |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
evocative typeface |
نوعی طرح حروف |
cap height |
ارتفاع حروف بزرگ |
capitalization |
نوشتن با حروف بزرگ |
ideographs |
حروف اندیشه نگاری |
ablaut |
قلب حروف هجایی |
composing stick |
قالب حروف چینی |
computer typesetting |
حروف چینی کامپیوتری |
dead type |
حروف پخش کردن |
capitals |
حالت بزرگ حروف |
automatic typesetting |
حروف چینی خودکار |
cypher |
حروف یامهر رمزی |
Romans |
لاتین حروف رومی |
alphabetically |
به ترتیب حروف الفبا |
Roman |
لاتین حروف رومی |
alphabetically |
به ترتیب حروف تهجی |
alphabetical order |
به ترتیب حروف الفبا |
bold faced type |
حروف سیاه برجسته |
alphabeticaily |
بترتیب حروف تهجی |
consonantal |
وابسته به حروف بی صدا |
italiacize |
با حروف خوابیده نوشتن |