English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (9 milliseconds)
English Persian
retrograde movement حرکات به عقب
Search result with all words
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
movements حرکات
movements حرکات یکانها
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
notation ثبت حرکات شطرنج
notations ثبت حرکات شطرنج
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
gestural متضمن حرکات واشارات
tic حرکات غیر ارادی اندامها
tics حرکات غیر ارادی اندامها
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
disport حرکات نشاط انگیزکردن
disported حرکات نشاط انگیزکردن
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
disports حرکات نشاط انگیزکردن
optional حرکات اختیاری
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
gestures حرکات بیانگر
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
cadence موزونی حرکات
cadences موزونی حرکات
retrograde عقب کشیدن حرکات به عقب
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
surge حرکات افقی اب دریا
surged حرکات افقی اب دریا
surges حرکات افقی اب دریا
pump حرکات فریبنده
pumped حرکات فریبنده
pumps حرکات فریبنده
calisthenics حرکات نرمشی
calisthenics حرکات سوئدی
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
rings حرکات دارحلقه
compulsory حرکات اجباری
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
air movement section قسمت حرکات هوایی
air movements حرکات هوایی
air register تنظیم حرکات هوایی
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
circulation control مدار کنترل حرکات
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compulsory freestyle حرکات اجباری
prescribed exercise حرکات اجباری
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
drill sergeant گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
eurhythmics حرکات بدنی موزون
eurhythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eurythmics حرکات بدنی موزون
eurythmics تناسب حرکات
eurythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
eye movements حرکات چشم
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
Other Matches
play marking حرکات تهاجمی
peristalsis حرکات حلقوی
motion analysis تحلیل حرکات
voluntary exercise حرکات اختیاری
puerilism حرکات کودکانه
tactical movement حرکات تاکتیکی
school figures حرکات اسب
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
position of attention حرکات و احترامات نظامی
rapid eye movements حرکات سریع چشم
road movement حرکات روی جاده
transposition تبدیل حرکات شطرنج
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
lunes حرکات جنون امیز
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com