English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 157 (7 milliseconds)
English Persian
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
Other Matches
hermaprodite کسی که هم دارای حالات زنانگی وهم حالات مردانگی باشد
girlishly دخترانه
girly دختر وار دخترانه
girlie دختر وار دخترانه
bobby socks جوراب ساقه بلند دخترانه
bobby sox جوراب ساقه بلند دخترانه
conditions حالات
state table جدول حالات
steady state حالات دائم
state diagram نمودار حالات
humoursomeness حالات ویژه گوناگون
piadology شناسایی حالات کودکان
law of corresponding states قانون حالات متنافر
law of corresponding states قانون حالات همخوان
idols of the cave اوهام ناشی از حالات ویژه هر کس
halftones توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
halftone توسط کامپیوتر نمایش داده و چاپ میشود و از گروهی از نقاط برای حالات مختلف استفاده میکند
mismatch ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
movements حرکات
pump حرکات فریبنده
cadence موزونی حرکات
air movements حرکات هوایی
cadences موزونی حرکات
compulsory حرکات اجباری
rings حرکات دارحلقه
compulsory freestyle حرکات اجباری
calisthenics حرکات سوئدی
calisthenics حرکات نرمشی
eye movements حرکات چشم
eurythmics تناسب حرکات
prescribed exercise حرکات اجباری
pumps حرکات فریبنده
pumped حرکات فریبنده
tactical movement حرکات تاکتیکی
gestures حرکات بیانگر
voluntary exercise حرکات اختیاری
movements حرکات یکانها
school figures حرکات اسب
retrograde movement حرکات به عقب
puerilism حرکات کودکانه
play marking حرکات تهاجمی
peristalsis حرکات حلقوی
optional حرکات اختیاری
motion analysis تحلیل حرکات
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
lunes حرکات جنون امیز
transposition تبدیل حرکات شطرنج
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
air register تنظیم حرکات هوایی
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
circulation control مدار کنترل حرکات
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
eurythmics حرکات بدنی موزون
eurhythmics حرکات بدنی موزون
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
position of attention حرکات و احترامات نظامی
rapid eye movements حرکات سریع چشم
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
air movement section قسمت حرکات هوایی
surged حرکات افقی اب دریا
road movement حرکات روی جاده
surges حرکات افقی اب دریا
disport حرکات نشاط انگیزکردن
surge حرکات افقی اب دریا
disported حرکات نشاط انگیزکردن
notations ثبت حرکات شطرنج
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
notation ثبت حرکات شطرنج
disports حرکات نشاط انگیزکردن
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
gestural متضمن حرکات واشارات
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
tics حرکات غیر ارادی اندامها
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
tic حرکات غیر ارادی اندامها
scores گرم کردن اسب ثبت حرکات
scored گرم کردن اسب ثبت حرکات
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
lipreading فهم کلمات از راه حرکات لب لب خوانی
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
myocardiograph اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
paragraph three هرکدام از حرکات روی یک پاتوام با چرخش
pinning combination مجموع حرکات منجر به ضربه فنی
score گرم کردن اسب ثبت حرکات
degree of difficulty درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
figurine algebraic notation ثبت جبری و شکلی حرکات شطرنج
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
streaks یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
pnemograph الت نگارش حرکات سینه هنگام تنفس
flag days روزهای مناسب یا نامناسب برای حرکات موتوری
streak یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
psychomotor ناشی از حرکات عضلانی دراثر عمل فکری
streaked یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
stop hit ضد حمله شمشیربازضمن حرکات پیچیده حریف مهاجم
algebriac notation ثبت حرکات شطرنج با استفاده نمادهای جبری
streaking یک دوره پیروزی یاشکست انجام حرکات عالی
lindy رقص دارای حرکات سریع وجهشهای مداوم
combination shot ضربه مرکب با یک سری حرکات گوی تا به کیسه بیافتد
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
regulating station پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escapement تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
beau geste حرکات لطیف وزیبا در هنگام سخن گفتن ژست
dressage حرکات زیبا و شیرین کاری اسبهای تربیت شده
programs مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrated تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
program مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
calibrating تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrate تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
calibrates تنظیم یک صفحه نمایش یا joystick تا به سیگنالها حرکات درست پاسخ دهد
Grands Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
Grand Prix مسابقه حرکات وپرش اسب بین سوارکاران ماهر بصورت انفرادی یاگروهی
peripheral وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
polar motion وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
mouse توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
mouses توپی درون آن می چرخد و به احساس کننده هایی می خورد که حرکات افقی و عمودی را در کامپیوتر انجام می دهند
adjudicates تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicating تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
mechanical mouse mouse حرکت داده میشود و توپ درون آن می چرخد و به احساس کننده ها که حرکات افق و عمودی را کنترل می کنند برخورد میکند
drill sergeant گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
scheduled wave امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
facing یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
trick ski اسکی کوتاه برای انجام حرکات نمایشی اسکی روی اب
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
facings یقه وسردست و مغزیهای لباس نظامی حرکات در جای نظامی
restrictive fire plan طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
circus catch گرفتن توپ با حرکات ژیمناستیکی گرقتن توپ ضربه خورده با روشی عجیب
stepped up separation حرکت پلهای هواپیماها ارایش پلهای در حرکات هوایی
eurhythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eurythmy ضربان منظم نبض حرکات منظم بدن
position مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
positioned مدت زمان لازم برای دستیابی به داده ذخیره شده روی دیسک درایو یا ماشین نوار. حاوی تمام حرکات ماده از قیبل نوک خواندن و بازو
retrograde عقب کشیدن حرکات به عقب
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com