Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
kinephantom
حرکت خیالی
Other Matches
romanticize
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
graustark
سر زمین خیالی داستان خیالی
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
fictitious
خیالی
abandons
بی خیالی
abandoning
بی خیالی
abandon
بی خیالی
visional
خیالی
brainchild
خیالی
poetic
خیالی
imaginary
خیالی
dreamier
خیالی
dreamiest
خیالی
dreamy
خیالی
fantastical
خیالی
chimerical
خیالی
phantasy
خیالی
viewy
خیالی
metaphsical
خیالی
vagariously
خیالی
fanciful
خیالی
fantasmal
خیالی
laputan
خیالی
romantically
خیالی
illusional
خیالی
insubstantial
خیالی
phantasmic
خیالی
phantasmal
خیالی
fantastic
خیالی
visionaries
خیالی
visionary
خیالی
romantic
خیالی
romantics
خیالی
phantom
خیالی روح
images
تصور خیالی
sobriquet
لقب خیالی
image
تصور خیالی
unrealistically
خیالی تصوری
Utopias
خیالی و تصوری
fantasie
اهنگ خیالی
false stereo
تصویر خیالی
bizarre
خیالی وهمی
Utopia
خیالی و تصوری
fine spun
دقیق خیالی
fantast
ادم خیالی
fancifully
بطور خیالی
fancy picture
عکس خیالی
phantom limb
اندام خیالی
delusory
وهمی یا خیالی
abstracts
مطلق خیالی
suppositious
فرضی خیالی
humoresque
تصنیف خیالی
ideational
خیالی اندیشهای
ideative
خیالی اندیشهای
f.claims
دعاوی خیالی
fantasia
اهنگ خیالی
imagnarily
بطور خیالی
imaginativeness
خیالی بودن
accidencental color
رنگ خیالی
unrealistic
خیالی تصوری
eidolon
تصویر خیالی
vagarious
خیالی وهمی
dreamful
غیرواقعی خیالی
notional income
درامد خیالی
shangri
بهشت خیالی
spectral
خیالی طیفی
sobriquets
لقب خیالی
soubriquets
لقب خیالی
soubriquet
لقب خیالی
phantoms
خیالی روح
fantastically
بطور خیالی
abstract
مطلق خیالی
abstracting
مطلق خیالی
undreamed of
خیالی رویایی
babel
طرح خیالی
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
pipe dreams
نقشه خیالی و موهوم
A castle in the air. Wishful thinking.
آرزوی واهی ( خیالی)
imaginary friends
دوستان خیالی
[روانشناسی]
idealism
سبک هنری خیالی
false stereo
تصویربرجسته بین خیالی
pruriently
از روی هرزه خیالی
simulacrum
صورت خیالی خیال
unreal
غیر واقعی خیالی
pipe dream
نقشه خیالی و موهوم
visionist
ادم خیالی یاغیرعملی
extravaganzas
ازیک شخصیت خیالی
fictitious force
نیروی خیالی
[فیزیک]
utopian
خیالی و غیر عملی
to chuck up the sponge
از خیالی دست کشیدن
extravaganza
ازیک شخصیت خیالی
mirages
نقش بر اب امر خیالی
fantasies
هوس نقشه خیالی
mirage
نقش بر اب امر خیالی
wonderland
کشور زیبای خیالی
fantasy
هوس نقشه خیالی
wonderlands
کشور زیبای خیالی
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
shadows
بحریف خیالی مشت زدن
surrealism
سبک نگارش خیالی سوررئالیسم
shadowing
بحریف خیالی مشت زدن
shadowed
بحریف خیالی مشت زدن
shadow
بحریف خیالی مشت زدن
fantastico
ادم خیالی و خنده اور
liliputian
وابسته به جزیره خیالی لی لی پوت
fantasticality
طبیعت خیالی یاوسواسی بوالهوسی
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
phantasmagoria
منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
She has a twisted mind .
آدم کج خیالی است ( سوء ظن دارد )
phantasmagorias
منظره خیالی وعجیب وغریب ومجلل
whim wham
شیی ء یا چیز هوس انگیز و خیالی
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
To live in a fools paradise .
گول خوشیهای خیالی وزود گذر را خوردن
idealize
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealised
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealises
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealized
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealising
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
to be on a guilt trip
<idiom>
احساس خیالی داشتن که مقصر هستنند
[اصطلاح روزمره]
idealizing
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
idealizes
بصورت ایده ال در اوردن صورت خیالی و شاعرانه دادن
paranoia or noea
دیوانگی خیالی که دران انسان مردم دیگر رازیردست وسزاوارمی پندارد
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
adventure game
بازی کامپیوتری که در آن کاربر در یک میدان خیالی قهرمان است و باید از موقعیتهای مختلف خط رناک عبور کند
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
fools paradise
خوشی بی اساس یا خیالی الکی خوشی
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
virtual
حافظه اصلی خیالی بزرگ که با بارکردن صفخات کوچک تر از حافظه پشتیبان به حافظه موجود ایجاد میشود فقط وقتی که نیاز باشد
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
progress
حرکت
departures
حرکت
progressed
حرکت
on the move
در حرکت
progresses
حرکت
progressing
حرکت
geste
حرکت
otiose
بی حرکت
statist
بی حرکت
oi
در حرکت
afloat
در حرکت
maneuver
حرکت
stock still
بی حرکت
moveless
بی حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com