English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
riparian حریم رودخانه و ان چه که در ان باشد
Other Matches
sandbar جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
acheval ارتشی که جناحش در اثرمانعی مانندباتلاق یا رودخانه از ان دورو مجزا باشد
water hole سوراخ یا شکاف طبیعی رودخانه خشک شده که مقداری اب دران باشد
afflux خیزاب بالاامدن سطح اب رودخانه بوسیله کاهش عرض رودخانه
up the river سوی سر چشمه رودخانه بطرف بالای رودخانه
affluent رودخانه ای که به داخل رودخانه بزرگتر یا دریاچه بریزد.
liman خلیج مصب رودخانه مدخل رودخانه
frontages حریم
border حریم
prohibited zone حریم
sasanctum حریم
borders حریم
adytum حریم
limit حریم
sanctum حریم
frontage حریم
privacy حریم
bordered حریم
bordering حریم
empirical حریم راه
intrusions حریم گذری
intrusion حریم گذری
intruders حریم گذر
intruder حریم گذر
verge حریم شاهراه یا راه
verges حریم شاهراه یا راه
degagement [حریم محصور بین راهرو و دهلیز]
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
glacier رودخانه یخ
glaciers رودخانه یخ
river line خط رودخانه
river gravel شن رودخانه
river clay گل رودخانه
rever رودخانه
rivers رودخانه
river رودخانه
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
river profile نیمرخ رودخانه
riverbed بستر رودخانه
upstream بالای رودخانه
riverine سواحل رودخانه
riverward بطرف رودخانه
stethe ساحل رودخانه
headwater بالادست رودخانه
river trip مسافرت رودخانه ای
river trip گردش رودخانه ای
lethe اب رودخانه بزرخ
ostiary دهانه رودخانه
potamology مبحث رودخانه ها
riparian ساحل رودخانه زی
the river karoon رودخانه کارون
the karoon river رودخانه کارون
river line خط ساحل رودخانه
river mouth دهانه رودخانه
water system رودخانه و شعبات ان
levee کناره رودخانه
head stream سرچشمه رودخانه
alpheus رب النوع رودخانه
low water فروکش اب رودخانه
bight پیچ رودخانه
conferva علف رودخانه
an open river رودخانه باز
along the river درامتداد رودخانه
river beds بستر رودخانه
river bank ساحل رودخانه
river banks ساحل رودخانه
fork of ... river شاخه رودخانه ...
strands لایه رودخانه
streams رودخانه ابراهه
by water از راه رودخانه
strand لایه رودخانه
stream رودخانه ابراهه
river bed بستر رودخانه
bottom ice یخ کف دریاچه یا رودخانه
streamed رودخانه ابراهه
euphrates رودخانه فرات
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
riparian وابسته بکنار رودخانه
eyot جزیره کوچک در رودخانه
forced crossing عبور اجباری از رودخانه
river basin ابگیر یا حوضه رودخانه
niagara رودخانه و ابشار نیاگارا
basin حوزه رودخانه ابگیر
near bank ساحل نزدیک رودخانه
bayou شاخه فرعی رودخانه
river bed level تراز بستر رودخانه
basins حوزه رودخانه ابگیر
fluvial زیست کننده در رودخانه
fluviatic پیداشده رودخانه رودخانهای
naiad حوری موجددریاچه رودخانه
upstream بالادست جریان رودخانه
deliberate crossing عبور با فرصت از رودخانه
white water ابشارهای کوتاه رودخانه
inland navigation کشتی رانی در رودخانه ها
ferryboats قایق عبور از رودخانه
span پل زدن روی رودخانه
spanned پل زدن روی رودخانه
spanning پل زدن روی رودخانه
ferryboat قایق عبور از رودخانه
hasty crossing عبور تعجیلی از رودخانه
sluggish stream رودخانه با جریان کند
excavation in river bed خاکبرداری در بستر رودخانه
upstream مخالف جریان رودخانه
head water قسمت بالادست رودخانه
head water بالای رودخانه بالارود
interamnian واقع در میان دو رودخانه
styx رودخانه عالم اسفل
bank effect اثر کناره رودخانه
riverain ساکن ساحل رودخانه
basin area حوزه ابریز رودخانه
spans پل زدن روی رودخانه
levee دیواره ساحلی رودخانه
keelboatman کرجی بان رودخانه
chute شیب تند رودخانه
chutes شیب تند رودخانه
keelboat قایق پهن رودخانه
cess سرازیری کنار رودخانه وغیره
bed building stage of river تراز سطح متوسط اب رودخانه
strath بستر پهن مسیر رودخانه
summer bed of a river بستر تابستانی رودخانه مسیل
to clean arives رودخانه ایی را لاروبی کردن
detritus مواد خردوریز محمولات اب رودخانه
to fall down the river باجریان رودخانه حرکت کردن
fluviatile نهری زندگی کننده در رودخانه
navigation river رودخانه قابل کشتی رانی
whitewater racing مسابقه در مسیر اشفته رودخانه
river forcasting پیش بینی جریان رودخانه
palisade صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
palisades صخرهء مشرف بر رودخانه محجر
haugh زمین رسوبی کنار رودخانه
hurst جای کم عمق در رودخانه یا دریا
he put me across the river مرا بدانسوی رودخانه برد
fluviomarine درست شده رودخانه ودریا
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
karachoph design لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
holm زمین مسطح وپست نزدیک رودخانه
ice mining انفجار یخ رودخانه یا دریاچه ها به وسیله مین
fairway قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
staff gauge اشل اندازه گیری ارتفاع اب رودخانه
dragsman لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
rhenish شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
fluviograph الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fluviometer الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
fairways قسمت قابل کشتیرانی رودخانه یا خلیج
wharf لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharfs لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
watershed منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
watersheds منطقهای که اب دریا یا رودخانه را پخش وتقسیم میکند
riparian rights حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
wharves لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
riffling کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffles کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffled کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
riffle کمی عمق رودخانه که موجب تقسیم اب گردد
effective snow melt برف ذوب شده موثر در جریان رودخانه
gorge portion محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
live lining ماهیگیری در رودخانه که نخ و قلاب با جریان اب حرکت می کنند
How long is the River Nile? طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
camp-shedding [پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
logjam انباشتگی تنهی درختان بریده شده در رودخانه
The teo countries are separated by this river. این رودخانه دو کشور را از یکدیگه جدامی کند
holm جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
gauging station ایستگاه اندازه گیری سرعت وعمق اب در کانال یا رودخانه
estacade سدی که ازتیرهاوپایههای چوبی در رودخانه یادریابرای بستن راه
base flow مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
bank protection حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
riparian law قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
nilometer الت خود نگارودرجه داربرای سنجش بلندی اب رودخانه
ferrybridge کشتی ای که قطار راه اهن راازروی رودخانه یاخلیج میبرد
gauging section مقطعی از کانال یا رودخانه که عمق اب یا سرعت اب اندازه گیری میشود
alluviation رسوبات ماسه و شن ناشی ازکم شدن سرعت جریان رودخانه
terrigenous تشکیل شده بوسیله عمل سایش رودخانه وجریان اب خاکزاد
estuaries دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
caisson اطاقکی که جهت دستیابی به بستر رودخانه به سمت پایین گودبرداری میشود
snag boat کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
The Pied Piper of Hamelin نی نواز هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
The Pied Piper of Hamelin فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
ferryboats قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboat قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
cobb doglas production function ر کار بتوان کشش تولید نسبت به عامل سرمایه . اگرحاصلجمع کششهای فوق برابر 1 باشد تابع تولیدهمگن درجه 1 و مجموعه عوامل سرمایه و کار ثابت است و اگر بزرگتراز 1 باشدبازده کل صعودی و اگرکوچکتراز 1 باشد بازده کل نزولی است
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
ferries گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferry گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
ferrying گذر دادن ازیک طرف رودخانه بطرف دیگر عبور دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com