Dictiornary-Farsi | حمام تکان دهنده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)

English	Persian
shaking bath	حمام تکان دهنده


Other Matches

stirring	تکان دهنده
concussive	تکان دهنده
startling	تکان دهنده
mind-boggling	تکان دهنده
convulsively	تکان دهنده
shocking	تکان دهنده
jarring	تکان دهنده
convulsive	تکان دهنده
wagger	تکان دهنده
jolter	تکان دهنده
mind-blowing	تکان دهنده
shaker	تکان دهنده
shaker	ماشین تکان دهنده
distributing force	نیروی تکان دهنده
A shocking tale . A moving story .	داستانی تکان دهنده
world shaking	تکان دهنده بسیار مهم
mover	پیشنهاد کننده تکان دهنده
sudatorium	حمام گرم که موجب عرق زیاد گردد گرمخانه حمام
wag	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagged	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wagging	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
wags	تکان خوردن جنبانیدن تکان دادن
shog	تکان خوردن تکان دادن
shakeable	تکان دادنی تکان خوردنی
shakable	تکان دادنی تکان خوردنی
trimmer	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
jumbled	تکان تکان خوردن
joggles	تکان تکان خوردن
shimmey	تکان تکان خوردن
joggle	تکان تکان خوردن
joggled	تکان تکان خوردن
joggling	تکان تکان خوردن
shimmy	تکان تکان خوردن
jumbles	تکان تکان خوردن
jumble	تکان تکان خوردن
jumbling	تکان تکان خوردن
exhibiter	نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitors	نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor	امانت دهنده کفیل دهنده
conglutinative	التیام دهنده جوش دهنده
catalysts	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor	نمایش دهنده ارائه دهنده
extender	توسعه دهنده ادامه دهنده
catalyst	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
bailer	امانت دهنده کفیل دهنده
water quench	حمام آب
bagnio	حمام
water bath	حمام آب
waterbath	حمام آب
trays	حمام
tray	حمام
double boiler	حمام آب
washroom	حمام
bathhouse	حمام
washrooms	حمام
bain-marie	حمام آب
sand bath	حمام شن
copper bath	حمام مس
bathrooms	حمام
bathroom	حمام
bath house	حمام
Turkish bath	حمام
bath	حمام
Turkish baths	حمام
a bath towel	حوله حمام
acid bath	حمام اسید
bathing tub	حمام فرنگی
cockroaches	سوسک حمام
ultrasonic bath	حمام فراصوتی
cockroach	سوسک حمام
turkey bath	حمام شرقی
oil bath	حمام روغن
thermae	حمام اب گرم
sweating bath	حمام بخار
sweating bath	حمام گرم
sunbath	حمام افتاب
sun bath	حمام افتابی
sudatorium	حمام بخار
steam bath	حمام بخار
bathtub	وان حمام
bathtubs	وان حمام
unwashed	حمام نگرفته
toilet waters	عطر حمام
toilet water	عطر حمام
bathing caps	کلاه حمام
hypocaust	جهنم حمام
metal bath	حمام فلز
bathrobes	رخت حمام
bathmats	پادری حمام
shower bath	حمام دوش
bathmat	پادری حمام
bathing cap	کلاه حمام
washcloth	لیف حمام
washcloth	کیسه حمام
vapour bath	حمام بخار
vaporarium	حمام بخار
bathhouse	حمام [با استخر]
swimming pool	حمام [با استخر]
swimming bath [British E] [old-fashioned]	حمام [با استخر]
bath-house	حمام عمومی
bathed	حمام ابکاری
hammam	حمام اسلامی
bathed	حمام فرنگی
bath	حمام ابکاری
bath	حمام فرنگی
dyeing bath	حمام رنگرزی
therms	حمام عمومی گرما
bathing things	لباس شنا [حمام]
sauna	حمام بخار فنلاندی
saunas	حمام بخار فنلاندی
oil bath lubrication	روغنکاری حمام روغن
caldarium	گرمخانه در حمام رومی
foam rubber	ابر حمام ابرلاستیکی
sun lamps	لامپ حمام آفتاب
therm	حمام عمومی گرما
therm	واحد گرما حمام
therms	واحد گرما حمام
sun lamp	لامپ حمام آفتاب
molten bath	حمام ذوب فلزات
bathing clothes	لوازم شنا [حمام]
bathing gear	لوازم شنا [حمام]
sunbathing	حمام افتاب گرفتن
bask	حمام افتاب گرفتن
I'd like a room with bath.	من یک اتاق با حمام میخواهم.
furnaces	تون حمام وغیره
bath dye	حمام رنگرزی الیاف
basked	حمام افتاب گرفتن
basking	حمام افتاب گرفتن
basks	حمام افتاب گرفتن
furnace	تون حمام وغیره
roach	سوسک حمام کجوله
swimming things	لباس شنا [حمام]
salt bath furnace	کوره حمام نمک
bathing clothes	لباس شنا [حمام]
bathing gear	لباس شنا [حمام]
swimming things	لوازم شنا [حمام]
sunbathe	حمام افتاب گرفتن
sunbathed	حمام افتاب گرفتن
sunbathes	حمام افتاب گرفتن
bathing things	لوازم شنا [حمام]
roaches	سوسک حمام کجوله
bath	ابتنی کردن حمام گرفتن
bathed	ابتنی کردن حمام گرفتن
receptors	دستگاه گیرنده وان حمام
salt bath hardening	سخت گردانی حمام نمک
What find bath.	عجب حمام خوبی است
receptor	دستگاه گیرنده وان حمام
bathmats	حصیر یا فرشک پای وان حمام
salt bath case hardening	سخت گردانی سطحی حمام نمک
martemper	حمام گرم برای سخت کردن
bathmat	حصیر یا فرشک پای وان حمام
Frigi darium	[تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
tubs	حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
sponging	ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponged	ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
sponge	ابر حمام با اسفنج پاک کردن یاترکردن
May I have a bath towel?	ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
bubble baths	مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
bubble bath	مادهای معطر که در وان پر آب حمام میریزند و کف میکند
tub	حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
cyaniding	سخت گردانی سطح قطعات فولادی با غوطه ورسازی انهادر حمام نمکهای سیانید
wag	تکان
wagged	تکان
jarring	تکان
smoothed	بی تکان
wagging	تکان
jolts	تکان
jostle	تکان
jostled	تکان
rock	تکان
movement	تکان
rocked	تکان
concussion	تکان
rocks	تکان
jostling	تکان
jostles	تکان
wags	تکان
nod	تکان سر
jolted	تکان
shocks	تکان
shocked	تکان
jerk	تکان
shock	تکان
jolt	تکان
jerked	تکان
jerking	تکان
heart quake	تکان دل
jerks	تکان
rocking	تکان
nods	تکان سر
nodding	تکان سر
nodded	تکان سر
jolting	تکان
shaking	تکان
motioned	تکان
motioning	تکان
smoothest	بی تکان
motions	تکان
shakes	تکان
shake	تکان