Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 241 (3 milliseconds)
English
Persian
seizure
حمله ناگهانی مرض
seizures
حمله ناگهانی مرض
paroxysm
حمله ناگهانی مرض
paroxysms
حمله ناگهانی مرض
Search result with all words
canvass
حمله ناگهانی
canvassed
حمله ناگهانی
canvasses
حمله ناگهانی
canvassing
حمله ناگهانی
lunge
حمله ناگهانی
lunge
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged
حمله ناگهانی
lunged
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges
حمله ناگهانی
lunges
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging
حمله ناگهانی
lunging
حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
raid
حمله ناگهانی
raid
تک ناگهانی حمله هوایی
raided
حمله ناگهانی
raided
تک ناگهانی حمله هوایی
raiding
حمله ناگهانی
raiding
تک ناگهانی حمله هوایی
raids
حمله ناگهانی
raids
تک ناگهانی حمله هوایی
mush
افزایش ناگهانی زاویه حمله بدون شتاب قائم انی متعاقب که از اندازه حرکت در امتدادمسیر اصلی ناشی میشود
sortie
حمله ناگهانی
sorties
حمله ناگهانی
coup de main
حمله ناگهانی با تمام قوا
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
ictus
تپش حمله ناگهانی بیهوشی
inburst
استیلا حمله ناگهانی
inruption
استیلا حمله ناگهانی
kink
حمله ناگهانی پیچیدن
shock action
غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
thrust line
خط شروع حمله ناگهانی
vortex breakdown/brust
جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
lash out
<idiom>
ناگهانی حمله به کسی
large scale raid
حمله ناگهانی تعداد زیاد پلیس
police raid
حمله ناگهانی پلیس
round-up
حمله ناگهانی پلیس
bust
[colloquial]
حمله ناگهانی پلیس
Other Matches
ambivalence
توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive
شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurries
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurry
اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surges
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
hysterics
حمله خنده غیر قابل کنترل حمله گریه
velimirovic attack
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
spurts
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurting
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt
جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
counter riposte
حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
rio treaty
اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
hysteroid
حمله تشنجی شبیه حمله
ond shot
بیک حمله دریک حمله
hysterogenic
حمله تشنجی شبیه حمله
front line
خط حمله خط حمله یادفاع
target date
زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
all at once
<idiom>
ناگهانی
precipitated
ناگهانی
precipitates
ناگهانی
strikes
تک ناگهانی
precipitating
ناگهانی
strike
تک ناگهانی
abrupt
ناگهانی
spontaneity
ناگهانی
snap
ناگهانی
snapped
ناگهانی
surprise attack
تک ناگهانی
snapping
ناگهانی
snaps
ناگهانی
precipitate
ناگهانی
on the spur of the moment
<idiom>
ناگهانی
sudden
ناگهانی
instantaneous
ناگهانی
twitch
تکان ناگهانی
irruption
ایجاد ناگهانی
twitch
انقباض ناگهانی
twitched
تکان ناگهانی
saltus
انتقال ناگهانی
twitched
انقباض ناگهانی
gusts
باد ناگهانی
bump
تکان ناگهانی
flare up
اشتعال ناگهانی
peripeteia
تغییر ناگهانی
opportunity target
هدف ناگهانی
he acted from impluse
نیروی ناگهانی یا
power surge
برق ناگهانی
accident
مصیبت ناگهانی
accidents
مصیبت ناگهانی
saltation
جنبش ناگهانی
blow out
خروج ناگهانی
flare up
غضب ناگهانی
twitches
تکان ناگهانی
screamed
ناگهانی گفتن
clap
صدای ناگهانی
killings
توفیق ناگهانی
killing
توفیق ناگهانی
spurt
خروج ناگهانی
spurt
افزایش ناگهانی
flicks
تکان ناگهانی
flicking
تکان ناگهانی
flicked
تکان ناگهانی
spurted
خروج ناگهانی
flick
تکان ناگهانی
clapped
صدای ناگهانی
scream
ناگهانی گفتن
clapping
صدای ناگهانی
screams
ناگهانی گفتن
snaps
شتابزدگی ناگهانی
snapping
شتابزدگی ناگهانی
snapped
شتابزدگی ناگهانی
snap
شتابزدگی ناگهانی
detonation
انفجار ناگهانی
detonations
انفجار ناگهانی
flaw
اشوب ناگهانی
flaws
اشوب ناگهانی
claps
صدای ناگهانی
spurting
خروج ناگهانی
spurting
افزایش ناگهانی
booms
ترقی ناگهانی
booming
ترقی ناگهانی
boomed
ترقی ناگهانی
boom
ترقی ناگهانی
accidental war
جنگ ناگهانی
an abrupt departure
حرکت ناگهانی
break down
سقوط ناگهانی
burst force
نیروی ناگهانی
twitching
انقباض ناگهانی
twitching
تکان ناگهانی
catastrophe
بلای ناگهانی
catastrophes
بلای ناگهانی
abruption
قطع ناگهانی
spurts
خروج ناگهانی
spurts
افزایش ناگهانی
shocks
هراس ناگهانی
shocked
هراس ناگهانی
shock
هراس ناگهانی
sudden death
مرگ ناگهانی
sudden-death
مرگ ناگهانی
spurted
افزایش ناگهانی
suddenly
بطور ناگهانی
explosive
یورش ناگهانی
twitches
انقباض ناگهانی
nosediving
افت ناگهانی
crashing
ورشکستگی ناگهانی
crashes
ورشکستگی ناگهانی
crashed
ورشکستگی ناگهانی
nosedive
افت ناگهانی
crash
ورشکستگی ناگهانی
walk out
<idiom>
ناگهانی رفتن
brainwave
الهام ناگهانی
xenogenesis
خلق ناگهانی
in one's tracks
<idiom>
ناگهانی ،بیدرنگ
randomly
مسیر ناگهانی
random
مسیر ناگهانی
nosedives
افت ناگهانی
all of a sudden
<idiom>
به طور ناگهانی
hit-and-run
<idiom>
تاثیر ناگهانی
shoot up
<idiom>
ناگهانی بلندکردن
nosedived
افت ناگهانی
crashingly
ورشکستگی ناگهانی
to bolt
ناگهانی جهیدن
fright
ترس ناگهانی
target of opportunity
هدف ناگهانی
switcheroo
تغییر ناگهانی
brainwaves
الهام ناگهانی
supervention
اتفاق ناگهانی
sudden stoppage
توقف ناگهانی
frights
ترس ناگهانی
gust
باد ناگهانی
twitched
حرکت یا کشش ناگهانی
deep creep attack
تک ناگهانی با بمب زیرابی
taken aback
<idiom>
ناگهانی متعجب شدن
a pang of hunger
احساس ناگهانی گرسنگی
coroner's inquest
بازجویی در رگهای ناگهانی
cataclysm
تحولات ناگهانی وعمده
crashed
متوقف شدن ناگهانی
lunging
پیشروی ناگهانی خیز
cataclysm
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
coup detat
تغییر ناگهانی درحکومت
crowner's quest
بازجویی درمرگهای ناگهانی
whim
وهم تغییر ناگهانی
whims
وهم تغییر ناگهانی
nosediving
افت ناگهانی کردن
twitch
حرکت یا کشش ناگهانی
crashingly
متوقف شدن ناگهانی
twitching
حرکت یا کشش ناگهانی
to shoot to fame
<idiom>
ناگهانی به شهرت رسیدن
cut back
کاهش ناگهانی تولید
cataclysms
تحولات ناگهانی وعمده
aposiopesis
قطع ناگهانی سخن
Yankee
ضربه ناگهانی وشدید
raids
ورود ناگهانی پلیس
jumps
جهش افزایش ناگهانی
jumped
جهش افزایش ناگهانی
Yankees
ضربه ناگهانی وشدید
jump
جهش افزایش ناگهانی
pop
ضربت ناگهانی زدن
to bolt
ناگهانی حرکت کردن
crash
متوقف شدن ناگهانی
crashing
متوقف شدن ناگهانی
cataclysms
دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
raiding
ورود ناگهانی پلیس
crashes
متوقف شدن ناگهانی
intuitions
کشف دریافت ناگهانی
raid
ورود ناگهانی پلیس
intuition
کشف دریافت ناگهانی
raided
ورود ناگهانی پلیس
panicking
اضطراب و ترس ناگهانی
sudden ionospheric disturbance
اشفتگی ناگهانی یونوسفر
flounced
حرکت تند و ناگهانی
pangs
درد سوزش ناگهانی
pang
درد سوزش ناگهانی
lunge
پرتاب ناگهانی جهش
lunge
پیشروی ناگهانی خیز
flounces
حرکت تند و ناگهانی
panic
اضطراب و ترس ناگهانی
nosedive
نزول شدید یا ناگهانی
lunged
پرتاب ناگهانی جهش
lunged
پیشروی ناگهانی خیز
police raid
ورود ناگهانی پلیس
nosedive
افت ناگهانی کردن
lunges
پرتاب ناگهانی جهش
lunges
پیشروی ناگهانی خیز
round-up
ورود ناگهانی پلیس
bust
[colloquial]
ورود ناگهانی پلیس
cardiac arrests
توقف ناگهانی قلب
take back
<idiom>
ناگهانی بدست آوردن
popped
ضربت ناگهانی زدن
pops
ضربت ناگهانی زدن
cardiac arrest
توقف ناگهانی قلب
overshift
تغییر محل ناگهانی
flouncing
حرکت تند و ناگهانی
williwaw
تند باد ناگهانی
twitches
حرکت یا کشش ناگهانی
squawk
جیغ ناگهانی زدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com