Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (6 milliseconds)
English
Persian
field
حوزه
fielded
حوزه
fields
حوزه
domain
حوزه
domains
حوزه
area
حوزه
areas
حوزه
realm
حوزه
realms
حوزه
zone
حوزه
zones
حوزه
scope
حوزه
precinct
حوزه
precincts
حوزه
district
حوزه
districts
حوزه
basin
حوزه
basins
حوزه
range
حوزه
ranged
حوزه
ranges
حوزه
ambit
حوزه
presidency
حوزه
department
حوزه
departments
حوزه
extent
حوزه
sphere
حوزه
spheres
حوزه
aquifer
حوزه
circuity
حوزه
jurisdication
حوزه
Other Matches
period of concentration
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
zero field
بی حوزه
drainge area
حوزه زهکشی
drainage basin
حوزه زهکش
drainage area
حوزه ابخیز
chapelry
حوزه کلیسا
image field
حوزه تصویر
department
حوزه کمیته
scope of coverage
حوزه عمل
apanage
حوزه درامداتفاقی
departments
حوزه کمیته
f.of operations
حوزه عملیات
free field
حوزه ازاد
test bay
حوزه ازمایش
span of control
حوزه نظارت
seepage area
حوزه تراوش
prefecture
حوزه اداری
kingdom
حوزه اقتدار
judicature
حوزه قضایی
induction field
حوزه القائی
ground water basin
حوزه اب زیرزمینی
electorates
حوزه انتخابیه
constituency
حوزه انتخابیه
circuits
حوزه قضائی
constituency
حوزه انتخاباتی
constituencies
حوزه انتخابیه
scope
قلمرو حوزه
precinct
بخش حوزه
constituencies
حوزه انتخاباتی
modules
حوزه گنجایش
module
حوزه گنجایش
precincts
بخش حوزه
circuits
جریان حوزه
catchment area
حوزه ابریز
catchment areas
حوزه ابریز
electorate
حوزه انتخابیه
circuit
حوزه قضائی
domain
حوزه دایره
magnetic fields
حوزه مغناطیسی
magnetic field
حوزه مغناطیسی
circling
محفل حوزه
circles
محفل حوزه
circled
محفل حوزه
circle
محفل حوزه
domains
حوزه دایره
circuit
جریان حوزه
princedom
حوزه حکومت شاهزاده
flashing
کاهش حوزه مغناطیسی
catchment areas
حوزه ابخیز ابگیر
circuit
حوزه صلاحیت دادگاه
catchment area
حوزه ابخیز ابگیر
circuits
حوزه صلاحیت دادگاه
polls
حوزه رای گیری
polled
حوزه رای گیری
poll
حوزه رای گیری
see
مقر یا حوزه اسقفی
coil field
حوزه سیم پیچ
basin area
حوزه ابریز رودخانه
constituencies
هیات موکلان یک حوزه
basins
حوزه رودخانه ابگیر
compass
حدود وثغور حوزه
intersplere
در حوزه یکدیگر امدن
catchment
حوزه ابریز مرزی
bolson
حوزه ابریز بسته
free trade area
حوزه تجارت ازاد
venues
حوزه صلاحیت دادگاه
flooding area
حوزه سیل گیر
constituency
هیات موکلان یک حوزه
sees
مقر یا حوزه اسقفی
venue
حوزه صلاحیت دادگاه
active zone of well
حوزه فعال چاه
intendancy
مدیریت حوزه مباشرت
blind drainage area
حوزه ابریز بسته
military area
حوزه جغرافیایی نظامی
magnetic deflection
انحراف در حوزه مغناطیسی
basin
حوزه رودخانه ابگیر
circuits
حوزه قضایی یک قاضی دور
circuit
حوزه قضایی یک قاضی دور
well field
حوزه تغذیه کننده چاه
to come within the scope of the law
در حوزه عمل قانون بودن
plural vote
رای یک تن در چند حوزه انتخابی
runoff
جریان اب حاصل ازبارندگی در حوزه ابریز
degaussing
تعدیل حوزه میدان مغناطیسی ناو دیگازینگ
pocket borough
حوزه انتخاباتی تحت نفوذ یک نفر یا یک خانواده
vicariate
قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
vicarate
قلمرو خلافت حوزه تحت نظر خلیفهء اعظم
rain discharge
حجم بارندگی در یک حوزه تقسیم بر مدت ریزش بارندگی
occupation franchise
حق رای در انتخابات درصورتی که مستلزم درتصرف داشتن مقداربخصوصی از اراضی در حوزه محل رای گیری باشد
Sarouk
ساروق
[حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab
سراب
[حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com