English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
Other Matches
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
umbrellas حفاظ
cover حفاظ
coverings حفاظ
coverture حفاظ
unsheltered <adj.> بی حفاظ
mantelet حفاظ
covers حفاظ
umbrella حفاظ
protected در حفاظ
shelterless بی حفاظ
awning حفاظ
bleakest بی حفاظ
awnings حفاظ
safeguard حفاظ
bleak بی حفاظ
safeguarded حفاظ
disposed بی حفاظ
safeguarding حفاظ
safeguards حفاظ
bleakly بی حفاظ
bleaker بی حفاظ
shelters حفاظ
shelter حفاظ
sconce حفاظ
sheltered حفاظ
sheltering حفاظ
protective cover روپوش حفاظ
spillway apron فرش حفاظ
protective plating حفاظ فلزی
soft missile base سکوی بی حفاظ
heat shield حفاظ حرارتی
overhead cover حفاظ بالای سر
expose بی حفاظ گذاردن
shelterer دارای حفاظ
exposes بی حفاظ گذاردن
hangar پناهنگاه حفاظ
exposing بی حفاظ گذاردن
snow fence حفاظ برف
guardrail سیم حفاظ
defilade حفاظ مانع
metal conduit لوله حفاظ
conduits لوله حفاظ
conduit لوله حفاظ
hangars پناهنگاه حفاظ
fender نرده حفاظ
biological shield حفاظ زیستی
sight defilade حفاظ مگسک
shielding حفاظ کشیدن
dunnage حفاظ کالاها
magnetic shield حفاظ مغناطیسی
take cover حفاظ گرفتن
keeper of magnet حفاظ اهنربا
magnetic screen حفاظ مغناطیسی
magnet keeper حفاظ اهنربا
shields حفاظ پوشش محافظ
shield حفاظ پوشش محافظ
shells عامل محافظ حفاظ
shelling عامل محافظ حفاظ
shell عامل محافظ حفاظ
shield حفاظ پیدا کردن
goggles عینک حفاظ دار
shields حفاظ پیدا کردن
magnetic screening effect اثر حفاظ مغناطیسی
hull down بدنه پشت حفاظ
roadstead لنگرگاه بدون حفاظ
scabbard حفاظ غلاف کردن
screens دیوار تخته حفاظ
screened دیوار تخته حفاظ
screen دیوار تخته حفاظ
flexible metal conduit لوله حفاظ خرطومی
facadism حفاظ جلو ساختمان
flexible conduit لوله حفاظ نرم
depth charge armor حفاظ بمب زیرابی
fiber conduit لوله حفاظ فیبری
hang up <idiom> حفاظ ،محکم کردن
scabbards حفاظ غلاف کردن
conduit elbow زانویی لوله حفاظ
screening, screenings دیوار تخته حفاظ
rigid metal conduit لوله حفاظ سخت
conduit bushing adapter تبدیل لوله حفاظ
armor plate حفاظ یا پوشش زرهی
conduit bushing بوش لوله حفاظ
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
instrument with magnetic screening دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
protected در پشت حفاظ دارای جان پناه
instrument for electromagnetic screening دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
haul defilade تابرجک پشت حفاظ قرار گرفتن
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
hull defilade تا ارتفاع لوله در پشت حفاظ قرارگرفتن
instrument for electrostatic screening دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
redoubt موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
hull down قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ
uncovers برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncovering برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
uncover برداشتن روپوش یا چادر وسایل فرمان از حفاظ یا سنگرخارج شوید
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
parapet حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
hardened site حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
outflow خروجی
printouts خروجی
output area خروجی
out put خروجی
outputs خروجی
printout خروجی
extrusion خروجی
exhausts خروجی
outflows خروجی
egress خروجی
exhaust خروجی
outlets خروجی
deferent خروجی
output خروجی
outlet خروجی
tatal output خروجی کل
throughput خروجی
handlers خروجی
handler خروجی
exits خروجی
exit خروجی
graphic output خروجی گرافیکی
surface outflow اب سطحی خروجی
outputs انرژی خروجی
shaft tube خروجی محور
secondary wire سیم خروجی
exit point نقطه خروجی
exit road راه خروجی
fan out گنجایش خروجی
fan out پهنای خروجی
volcanic rock سنگ خروجی
voice output خروجی صوتی
tip top خروجی نوار
exit splitter شکافنده خروجی
secondary current جریان خروجی
real time output خروجی انی
spouted لوله خروجی
spouting لوله خروجی
spouts لوله خروجی
output work queue صف کار خروجی
outputting خروجی دهی
input output ورودی خروجی
power output توان خروجی
igneous rock سنگ خروجی
transmitted light نور خروجی
valve دریچه خروجی
valves دریچه خروجی
i/o ورودی-خروجی
power output stage طبقه خروجی
pump delivery خروجی پمپ
output انرژی خروجی
spout لوله خروجی
exhaust stroke ضربه خروجی
eruptive rock سنگ خروجی
emergency door خروجی خطر
extrusive rocks سنگهای خروجی
effusive rocks سنگهای خروجی
effective output خروجی موثر
dewatering outlets خروجی زیرین
after-bay مجرای خروجی
cooling water outlet خروجی اب سرد
voicing خروجی صوت
voices خروجی صوت
after bay مجرای خروجی
exhaust air هوای خروجی
exhaust cam بادامک خروجی
effluent سیال خروجی
effluents سیال خروجی
exhaust steam بخار خروجی
exhaust port دریچه خروجی
exhaust port مجرای خروجی
exhaust pipe لوله خروجی
exhaust passage گذرگاه خروجی
exhaust nozzle نازل خروجی
exhaust gas گاز خروجی
exhaust fan پروانه خروجی
exhaust connection اتصال خروجی
exhaust chamber اطاقک خروجی
voice خروجی صوت
lighting outlet خروجی روشنایی
output stream نهر خروجی
output equipment تجهیزات خروجی
output transformer مبدل خروجی
peak بلندترین خروجی
peaking بلندترین خروجی
output tube لامپ خروجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com