Dictiornary-Farsi | دادن کمک اولیه به همرزم | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (18 milliseconds)

English	Persian
buddy aid	دادن کمک اولیه به همرزم


Other Matches

buddies	همرزم
buddy	همرزم
initialize	مقدار اولیه دادن
wake up	تنظیم کردن یا شروع یا مقدار اولیه دادن
Ideal City	[شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data	دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration	احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
buddy system	سیستم گماشتن هم خرج برای سربازان سیستم تقویت روحیه با گماشتن همرزم
basic issue list	اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism	مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
initialed	اولیه
primitive	اولیه
early	اولیه
initial	اولیه
primary	اولیه
first generation	اولیه
initialing	اولیه
earliest	اولیه
initials	اولیه
initialling	اولیه
initialled	اولیه
preliminaries	اولیه
preliminary	اولیه
dispersion	اولیه
basic	اولیه
fundamental	اولیه
basics	اولیه
elementary	اولیه
primeval	اولیه
rudimentary	اولیه
raw	اولیه
primal	اولیه
input attenuation	دمفونگ اولیه
input current	جریان اولیه
input coupling	تزویج اولیه
embryonic	نارس اولیه
input coordinate	مختصات اولیه
input attenuation	میرائی اولیه
input circuit	مدار اولیه
stocked	ماده اولیه
stocked	ذخیره اولیه
stock	ماده اولیه
initial condition	شرط اولیه
input capacitor	خازن اولیه
input capacitance	فرفیت اولیه
stock	ذخیره اولیه
primitive	انسان اولیه
input admittance	ادمیتانس اولیه
inputted	سیگنال اولیه
initial point	نقطه اولیه
inputted	توان اولیه
input	سیگنال اولیه
initial reserves	ذخایر اولیه
input	توان اولیه
initial level	سطح اولیه
initial value	مقدار اولیه
initial velocity	سرعت اولیه
initial capital	سرمایه اولیه
initial cost	هزینه اولیه
initialize	مقداردهی اولیه
initial mass	جرم اولیه
breaking down train	راه اولیه
outline agreement	توافق اولیه
basic data	اطلاعات اولیه
basic branch	رسته اولیه
base loading	بار اولیه
scheme	طرح اولیه
original	نسخه اولیه
originals	نسخه اولیه
cogging train	مسیر اولیه
skeleton agreement	توافق اولیه
master agreement	توافق اولیه
initial strength	استحکام اولیه
basic standard	استاندارد اولیه
input speed	سرعت اولیه
initial speed	سرعت اولیه
basic speed	سرعت اولیه
basic size	اندازه اولیه
basic requisition number	درخواست اولیه
basic agreement	توافق اولیه
frame agreement	توافق اولیه
prototypes	نمونه اولیه
historical costs	هزینه اولیه
i.c.	حالت اولیه
incunabula	مراحل اولیه
archetype	نمونه اولیه
archetypes	نمونه اولیه
layout	طرح اولیه
layouts	طرح اولیه
initial acceleration	شتاب اولیه
opening capital	سرمایه اولیه
first notions	تصورات اولیه
first cost	هزینه اولیه
prototype	نمونه اولیه
drawing key	طرح اولیه
elementary cell	پیل اولیه
prime	نخستین اولیه
primed	نخستین اولیه
feed stock	مواد اولیه
primes	نخستین اولیه
first aids	کمکهای اولیه
first cause	علت اولیه
initial condition	شرایط اولیه
Aborigine	ساکن اولیه
input unit	واحد اولیه
rudiment	اولیه ابتدایی
pre assembly	نصب اولیه
pre load	بار اولیه
pre loading	بارگیری اولیه
preliminiary work	کار اولیه
prereduction	کاهش اولیه
primary body	جسم اولیه
primary center	مرکز اولیه
primary cognizance	شناختهای اولیه
roughed slab	برامن اولیه
parent	یکان اولیه
integral	تابع اولیه
prime cost	ارزش اولیه
raw materials	مواد اولیه
input voltage	ولتاژ اولیه
primery voltage	ولتاژ اولیه
raw products	محصولات اولیه
velocity	سرعت اولیه
stuffs	ماده اولیه
stuffed	ماده اولیه
stuff	ماده اولیه
base rates	ارزش اولیه
base rate	ارزش اولیه
raw statistics	امارهای اولیه
primary electron	الکترون اولیه
primary emission	صدور اولیه
priority processing	پردازش اولیه
primogenitors	اجداد اولیه
primitive element	عنصر اولیه
primary track	شیار اولیه
primery terminal	ترمینال اولیه
prime costs	هزینههای اولیه
primeral borth	ابگوشت اولیه
primery battery	باطری اولیه
primery citcuit	مدار اولیه
primery coil	پیچک اولیه
primery current	جریان اولیه
first aid	کمکهای اولیه
primary structure	ساختمان اولیه
primary industries	صنایع اولیه
primary inputs	دادههای اولیه
primary inputs	نهادههای اولیه
primary products	محصولات اولیه
primary standard	استاندارد اولیه
raw data	دادههای اولیه
radix	سرچشمه اولیه
primary storage	انباره اولیه
proto planets	سیارههای اولیه
primary storage	حافظه اولیه
proto galaxy	کهکشان اولیه
primery obligation	تعهدات اولیه
input translator	مترجم اولیه
input reactance	راکتانس اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work .	ما یه اولیه از من کار از تو
input frequency	فرکانس اولیه
input time	زمان اولیه
input terminal	ترمینال اولیه
input tape	نوار اولیه
blueprint	طرح اولیه
input function	تابع اولیه
input signal	سیگنال اولیه
input stage	طبقه اولیه
self aid	کمکهای اولیه
input gap	فاصله اولیه
input electrode	الکترود اولیه
blueprints	طرح اولیه
input noise	پارازیت اولیه
input data	دادههای اولیه
input information	اطلاعات اولیه
input transformer	ترانسفورماتور اولیه
input diode	دیود اولیه
input drift	رانش اولیه
velocities	سرعت اولیه
prototype	طرح اولیه یک وسیله
analysis	مشتق وتابع اولیه
commodity market	بازار مواد اولیه
primary storage unit	واحد انبارش اولیه
prototype	مدل نمونه اولیه
prototypes	طرح اولیه یک وسیله
commodity	مواد اولیه متاع
prototypes	مدل نمونه اولیه
subclass	بخش اولیه یک طبقه
input amplifier	تقویت کننده اولیه
commodities	مواد اولیه متاع
input noise voltage	ولتاژ پارازیت اولیه
prodrome	علائم اولیه مرض
input impedance	مقاومت فاهری اولیه
input data translator	مترجم دادههای اولیه
basic data	عناصر تیر اولیه
basic cover	عکسبرداری اولیه هوایی
primery coil	سیم پیچ اولیه