Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (3 milliseconds)
English
Persian
court of appeal
دادگاه استیناف
courts of appeal
دادگاه استیناف
circuit court
دادگاه استیناف
court of appeals
دادگاه استیناف
Search result with all words
court of appeal
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal
دادگاه عالی محکمه استیناف
courts of appeal
محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
courts of appeal
دادگاه عالی محکمه استیناف
united court of customs
appeals patent and دادگاه متحد استیناف و امورگمرکی و ثبت اختراعات
to appeal
[to]
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
appeal
[to]
or
[for]
درخواست
[برای]
[استیناف در دادگاه]
Other Matches
judge advocate
دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges
مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance
تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts
دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause
احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet
محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court
جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
manadamus
حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet
احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
writ
دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court
دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs
دستور دادگاه حکم دادگاه
appeal
استیناف
appeals
استیناف
appealed
استیناف
unappealable
غیرقابل استیناف
unappealabe
غیرقابل استیناف
appealability
قابلیت استیناف
appealer
استیناف دهنده
appellable
قابل استیناف
appellant
استیناف دهنده
appealable
قابل استیناف
court of a
محکمه استیناف
inappellable
غیرقابل استیناف
inappealable
غیر قابل استیناف
unappealing
غیر قابل استیناف
repleader
درخواست تجدیدنظر استیناف
to lodge an a
عرضحال استیناف دادن
arrest
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests
جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
appeals
تشبث کردن استیناف دادن
appeal
تشبث کردن استیناف دادن
lord chief justice
رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
appealed
تشبث کردن استیناف دادن
forums
دادگاه
court division
دادگاه
forum
دادگاه
court of justice
دادگاه
tribunal
دادگاه
courthouse
دادگاه
judgement hall
دادگاه
judgement seat
دادگاه
court
دادگاه
tribunals
دادگاه
courthouses
دادگاه
courts
دادگاه
court of law
دادگاه
courtroom
دادگاه
courtrooms
دادگاه
courtroom
اطاق دادگاه
country court
دادگاه بخش
courtrooms
اطاق دادگاه
landesgericht
دادگاه ایالتی
ushers
دربان دادگاه
court material
دادگاه نظامی
ushered
دربان دادگاه
court martiall
دادگاه نظامی
court martial
دادگاه نظامی
court session
جلسه دادگاه
ushering
دربان دادگاه
court of appeal
دادگاه استان
administrative tribunal
دادگاه اداری
courts of appeal
دادگاه پژوهش
court division
بخش دادگاه
courts of appeal
دادگاه استان
assize court
دادگاه جنایی
auto da fe
رای دادگاه
beadle
منادی دادگاه
canonry
دادگاه شرع
circuit court
دادگاه منطقهای
usher
دربان دادگاه
court of appeal
دادگاه پژوهش
contempt og court
اهانت به دادگاه
court of first instance
دادگاه شهرستان
superior court
دادگاه تمیز
provost court
دادگاه پادگانی
kangaroo courts
دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts
دادگاه مندرآوردی
law court
دادگاه قضایی
law courts
دادگاه قضایی
diwan
دادگاه اسلامی
divan
دادگاه اسلامی
president of the court
رئیس دادگاه
police power
دادگاه پلیس
prsbytery
دادگاه شرعی
quaestor
افسررئیس دادگاه
queens bench division
دادگاه ملکه
superior court
دادگاه عالی
kangaroo court
دادگاه پوشالی
kangaroo court
دادگاه غیرقانونی
summary court
دادگاه بدوی
special tribunal
دادگاه اختصاصی
kangaroo court
دادگاه مندرآوردی
kangaroo courts
دادگاه پوشالی
rehearing
تجدیدجلسه دادگاه
recourse action
رجوع به دادگاه
questor
افسررئیس دادگاه
police court
دادگاه خلاف
petty session
دادگاه سیار
per curium
به وسیله دادگاه
eyre
دادگاه سیار
district court
دادگاه بخش
disciplinary tribunal
دادگاه انتظامی
criminal court
دادگاه جنایی
quarter sessions
دادگاه استینافی
court of province
دادگاه استان
court of petty offences
دادگاه لغزش
court of iquiry
دادگاه رسیدگی
court of grievances
دادگاه مظالم
judicial confession
اقرار در دادگاه
peace court
دادگاه بخش
municipal court
دادگاه داخلی
municipal court
دادگاه شهرداری
military court
دادگاه نظامی
military tribunal
دادگاه نظامی
martial court
دادگاه نظامی
magistrates court
دادگاه جنحه
kangoroo court
دادگاه محلی
jurisdiction of the court
صلاحیت دادگاه
court of first instance
دادگاه بدوی
rotas
دادگاه کاتولیکی
cited
به دادگاه خواندن
evokes
به دادگاه بالاتربردن
evoking
به دادگاه بالاتربردن
court of inquiry
دادگاه تفتیش
courts of inquiry
دادگاه تفتیش
Chief Justice
رئیس دادگاه
Chief Justices
رئیس دادگاه
citing
به دادگاه خواندن
evoke
به دادگاه بالاتربردن
forum
دادگاه محکمه
juvenile court
دادگاه اطفال
juvenile court
دادگاه نوجوانان
juvenile courts
دادگاه اطفال
rota
دادگاه کاتولیکی
bars
وکالت دادگاه
tribunals
دادگاه محکمه
juvenile courts
دادگاه نوجوانان
cite
به دادگاه خواندن
cites
به دادگاه خواندن
bar
وکالت دادگاه
writs
حکم دادگاه
writs
قرار دادگاه
decrees
قرار دادگاه
receivership
امانت دادگاه
decreeing
قرار دادگاه
tribunal
دادگاه محکمه
decreed
قرار دادگاه
decree
قرار دادگاه
writ
حکم دادگاه
police forces
دادگاه پلیس
writ
قرار دادگاه
forums
دادگاه محکمه
warning
اخطاریه دادگاه
police force
دادگاه پلیس
warnings
اخطاریه دادگاه
magistrature
دادگاه بخش دادرسان
criminal court division
بخش دادگاه جنایی
suing
به دادگاه شکایت کردن
inquisitional
وابسته به دادگاه روحانی
sues
به دادگاه شکایت کردن
decision
حکم دادگاه داوری
locus standi
حق حضور در دادگاه یامجلس
bars
جایگاه متهمین در دادگاه
sued
به دادگاه شکایت کردن
sue
به دادگاه شکایت کردن
judge advocate general
رئیس دادگاه نظامی
bar
جایگاه متهمین در دادگاه
international court
دادگاه بین المللی
judges disciplianary tribunal
دادگاه قضات انتظامی
contempt
اخلال در نظم دادگاه
decisions
حکم دادگاه داوری
king's counsel
قاضی دادگاه پادشاه
trial court
دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
traffic court
دادگاه عبور و مرور
judgement
رای دادگاه قضاوت
probate court
دادگاه وصایا و ارث
traffic court
دادگاه تخلفات رانندگی
Justice of the Peace
رئیس دادگاه بخش
stand
جایگاه گواه در دادگاه
termtime
دوره اجلاسیه دادگاه
Justices of the Peace
رئیس دادگاه بخش
rectus in curia
اعاده حق ترافع در دادگاه
right of action
حق طرح دعوی در دادگاه
state's evidence
گواه دادگاه جنایی
sitting in camera
جلسه خصوصی دادگاه
judgements
رای دادگاه قضاوت
jurisdiction
تسلیم دادگاه کردن
to appear before the court
در دادگاه ظاهر شدن
woolsack
کرسی یا صندلی دادگاه
recorders
رئیس دادگاه محلی
to give evidence before the court
در دادگاه گواهی دادن
recorder
رئیس دادگاه محلی
to bring somebody before the court
[s]
کسی را دادگاه بردن
police magistrate
رئیس دادگاه لغزش
judgments
رای دادگاه قضاوت
small claims court
دادگاه دعاوی کوچک
have up
به دادگاه بردن یا احضارکردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com