English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
well-appointed دارای تجهیزات یا اثاثیهی خوب
Other Matches
adopted types انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
parroting تجهیزات ای اف اف
parrots تجهیزات ای اف اف
fixture تجهیزات
rigs تجهیزات
device تجهیزات
parroted تجهیزات ای اف اف
rig تجهیزات
equipment تجهیزات
instrumentation تجهیزات
rigged تجهیزات
transfer equipment تجهیزات
parrot تجهیزات ای اف اف
accouterment تجهیزات
accouterments تجهیزات
appliance تجهیزات
appliances تجهیزات
equipments تجهیزات
materiel تجهیزات
acoutrement تجهیزات
devices تجهیزات
electric equipment تجهیزات الکتریکی
capital equipments تجهیزات سرمایهای
extra equipment تجهیزات اضافی
individual aquipment تجهیزات انفرادی
radar equipment تجهیزات رادار
ventilating equipment تجهیزات تهویه
plant تجهیزات کارگاه
equipment logbook دفتر تجهیزات
plants تجهیزات کارگاه
garage equipment تجهیزات گاراژ
ancillary equipment تجهیزات اضافی
ancillary equipment تجهیزات جانبی
ancillary equipment تجهیزات پیرامونی
switching device تجهیزات سوئیچینگ
assembly fixture تجهیزات مونتاژ
auxiliary equipment تجهیزات کمکی
auxiliary equipment تجهیزات جانبی
handling equipment تجهیزات بار
accessory equipment تجهیزات یدکی
telephone equipment تجهیزات تلفن
war material تجهیزات جنگی
output equipment تجهیزات خروجی
illuminating device تجهیزات روشنایی
protective equipment تجهیزات حفافتی
technical equipment تجهیزات فنی
peripheral equipment تجهیزات جنبی
standby equipment تجهیزات جانشینی
outfit تجهیزات حفاری
mobilization تجهیزات قوا
mechanical equipment تجهیزات مکانیکی
turning attachment تجهیزات تراشکاری
critical materials تجهیزات مهم
machine equipment تجهیزات ماشین
cryptoequipment تجهیزات رمز
outfits تجهیزات حفاری
accoutre با تجهیزات اماده نمودن
paint spraying equipment تجهیزات رنگ پاشی
core blowing equipment تجهیزات دمیدن هسته
honing equipment تجهیزات سنگ زنی
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
panoply تجهیزات و ارایش کامل
precision measuring equipment تجهیزات سنجش دقیق
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
defense articles اماد و تجهیزات دفاعی
pattern milling attachment تجهیزات فرز مدل
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
peripheral equipment operator متصدی تجهیزات جانبی
mobile lubricating equipment تجهیزات روغنکاری متحرک
data communications equipment تجهیزات ارتباطات داده ها
data terminal equipment تجهیزات ترمینال داده
grinding attachment تجهیزات سنگ سمباده
plant records امار تجهیزات کارگاه
forming attachment تجهیزات تراش پروفیل
basic end item تجهیزات ووسایل اولیه
measuring device تجهیزات اندازه گیری
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
shuttled بردن افرادو تجهیزات
shuttles بردن افرادو تجهیزات
equipment logbook دفترچه خدمتی تجهیزات
ingot conveying device تجهیزات انتقال شمش
nitriting equipment تجهیزات ازت دهی
shuttle بردن افرادو تجهیزات
mold making equipment تجهیزات قالب سازی
emergency brake equipment تجهیزات ترمز اضطراری
oil reclamation equipment تجهیزات احیا روغن
producer durable equipment تجهیزات با دوام تولیدی
original equipment manufacturer سازنده تجهیزات اصلی
arsenal ساختمان تجهیزات نظامی
induction melting equipment تجهیزات ذوب القائی
cam turning attachment تجهیزات تراش بادامک
stacked ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacks ردیف کردن وسایل و تجهیزات
dead storage انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
deadlined equipment لوازم و تجهیزات از کار افتاده
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
stack ردیف کردن وسایل و تجهیزات
honeywell یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
unisys یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری
cam grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قوسی
back drilling attachment تجهیزات سوراخ کردن از پشت
assets ابزار تجهیزات مایملک و دارایی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
cutter grinding attachment تجهیزات سنگ زنی قلم تراش
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
motorola سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
control data corporation یک سازنده بزرگ تجهیزات کامپیوتری cyber
equipment تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
integrated revision بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
showdown چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
aircraft role equipment تجهیزات لازم برای انجام ماموریت هواپیما
tweaking تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweaks تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
showdowns چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
tweaked تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
tweak تنظیم عالی ومیزان نمودن یک قطعه تجهیزات
equipment bay محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
trigraph حروف رمز سه گانه مربوط به کد فنی تجهیزات انفرادی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
footprints شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
so علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
downtime پریودی که تجهیزات موردنظردراثر نقص فنی از فعالیت بازمانده است
radio sheck یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
footprint شکل و سطح لازم برای قطعهای از تجهیزات جای کامپیوتر
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
pcm تلفیق رمزضربان Compatible Plug شرکت تولید تجهیزات کامپیوتری anufacturerodulation
decus Society Users EqupmentComputer Digital انجمن استفاده کنندگان تجهیزات کامپیوتری
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
fallout خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
bundles بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
accumulated depreciation کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
collimate تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
claimant agency شعبه کارپردازی شعبه تعیین امادو تجهیزات عمومی ارتش
serviceability criteria وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
two way telephone equipment تجهیزات مکالمه متقابل تاسیسات مکالمه تلفنی
electronic office محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
uptime پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
oem Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
cryptoancillary equipment وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
glochidiate دارای مو
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
backed دارای پشت
multiflorous دارای بیش از سه گل
myrrhic دارای بوی مر
pinnular دارای برگچه
myrrhy دارای بوی مر
melodic دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
multilineal دارای چندین خط
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
prerogatives دارای حق ویژه
sonant دارای اهنگ
multifid دارای چندشکاف
short range دارای برد کم
social minded دارای افکاراجتماعی
short-range دارای برد کم
twofold دارای دو چیز
monandrous دارای یک شوهر
monatomic دارای یک جوهرفرد
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
monoclinal دارای یک شیب
monometallic دارای یک فلز
splashing دارای ترشح
equivocal دارای دومعنی
splashes دارای ترشح
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com