English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
pre engaged دارای تعهد قبلی
Other Matches
preengagement تعهد قبلی
pre engage ازپیش برای خود تهیه کردن تعهد قبلی کردن
presentiments عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiment عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
considerations وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
consideration وجه التزام یا خسارت تادیه یاخسارت عدم انجام تعهد که در عقود و ایقاعات تعیین میشود و یا به طور کلی "ضمانت اجرای عقد و تعهد " عوض یا عوضین
warranties تضمین تعهد تعهد قانونی
warranty تضمین تعهد تعهد قانونی
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
prior admission اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
subscribe تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribes تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribed تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
subscribing تعهد یا تعهد پرداخت کردن در پرداخت مبلغی شرکت کردن موافقت کردن با
preceding قبلی
previous قبلی
predecessor قبلی
one-time قبلی
fore قبلی
aforetime قبلی
prior قبلی
ex قبلی
ex- قبلی
predecessors قبلی
foregone قبلی
contract تعهد
commitment تعهد
onus تعهد
assume تعهد
commitments تعهد
assumes تعهد
oblogation تعهد
obligation تعهد
obligations تعهد
undertaking تعهد
mandating تعهد
mandates تعهد
assurances تعهد
guarantee تعهد
guaranteed تعهد
guarantees تعهد
assurance تعهد
obstriction تعهد
mandate تعهد
mandated تعهد
liabilities تعهد
assumpsit تعهد
assunption تعهد
bank bond تعهد
engagements تعهد
warranties تعهد
engagement تعهد
liability تعهد
committment تعهد
warranty تعهد
bond تعهد
sponsion تعهد
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
premeditation قصد قبلی
previews اطلاع قبلی
preview اطلاع قبلی
preformation تشکیل قبلی
preexistence موجودیت قبلی
predispostion تمایل قبلی
pre arrengement قرار قبلی
foretype نمونه قبلی
backgrounds معلومات قبلی
foretoken اعلام قبلی
prefiguration تصور قبلی
preoccupations اشغال قبلی
preconidtion شرط قبلی
precompression تراکم قبلی
pretreatment معالجه قبلی
predesignation تعیین قبلی
prefiguration or prefigurement نمایش قبلی
precognition اطلاع قبلی
foredoom محکومیت قبلی
foreordainment حکم قبلی
preoccupation اشغال قبلی
pre arrangement قرار قبلی
previous work کارهای قبلی
premonition اخطار قبلی
premonitions اخطار قبلی
forethought اندیشه قبلی
chain از کلمه قبلی
chains از کلمه قبلی
prepossession تصرف قبلی
at sight بی مطالعه قبلی
forewarning اخطار قبلی
predilection تمایل قبلی
background معلومات قبلی
pregiurement احتساب قبلی
presuppositions فرض قبلی
premeditated با قصد قبلی
late war جنگ قبلی
presupposition فرض قبلی
predilections تمایل قبلی
premeditatedly با اندیشه قبلی
without engagement فاقد تعهد
undertaken تعهد کردن
enterprise تعهد تجارت
covenants تعهد کردن
enterprises تعهد تجارت
undertake تعهد کردن
undertakes تعهد کردن
subscriber تعهد کننده
subscribers تعهد کننده
breach of an obligation تخلف از تعهد
covenant تعهد کردن
honouring انجام تعهد
underwriting تعهد کردن
underwritten تعهد کردن
substitution of a different obligation تبدیل تعهد
underwrote تعهد کردن
implied assumpist تعهد ضمنی
underwrites تعهد کردن
nonalignment عدم تعهد
subscriptions تعهد پرداخت
subscription تعهد پرداخت
fulfilment of an obligation ایفاء تعهد
committal تعهد الزام
fulfilment of an obligation اجرای تعهد
honours انجام تعهد
honoured انجام تعهد
warranties تعهد کننده
honors انجام تعهد
mature obligation تعهد حال
underwrite تعهد کردن
liability to disease تعهد امادگی
honour انجام تعهد
discharge of an obligation سقوط تعهد
recognizance تعهد نامه
termination of an obligation انقضاء تعهد
extinction of an obligation انقضاء تعهد
to take on تعهد کردن
honored انجام تعهد
take on تعهد کردن
peremptory undertaking تعهد قاطع
honoring انجام تعهد
warranty تعهد کننده
substitution of an obligation تبدیل تعهد
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
as you were به حالت قبلی برگردید
premonitory متضمن اخطار قبلی
prognostications تشخیص قبلی مرض
malice aforethought سوء نیت قبلی
at ten minutes notice با ده دقیقه اخطار قبلی
pre indexing شاخص گذاری قبلی
A one-month notice. اطلاع قبلی یک ماهه
forebedement اخبار قبلی پیشگویی
pre indexing فهرست سازی قبلی
biases ولتاژ قبلی دادن
bias ولتاژ قبلی دادن
leave hanging (in the air) <idiom> بدون تصمیم قبلی
off the cuff <idiom> بدون آمادگی قبلی
prognostication تشخیص قبلی مرض
prior permission اجازه قبلی پرواز
prelibation ازمایش یانوشیدن قبلی
disengagement رهایی از قید یا تعهد
plight تعهد دادن گرفتاری
failure to comply with the transaction عدم ایفاء تعهد
pledges تعهد والتزام گروگذاشتن
pledge تعهد والتزام گروگذاشتن
pledging تعهد والتزام گروگذاشتن
binding cover پوشش تعهد شده
liabilities تعهد موجودی بانکی
liability تعهد موجودی بانکی
good performance bond guarntee وثیقه انجام تعهد
pledged تعهد والتزام گروگذاشتن
warrantor تعهد کننده ضامن
joint bond تعهد یا ضمانت مشترک
honouring ایفای تعهد کردن
honours ایفای تعهد کردن
promissory وابسته به تعهد یا قول
novation تبدیل تعهد یا مدیون
unilateral contract تعهد یک جانبه ایقاع
honoured ایفای تعهد کردن
bond تعهد موافقت نامه
honored ایفای تعهد کردن
long tail liability تعهد طولانی مدت
honoring ایفای تعهد کردن
honour ایفای تعهد کردن
honors ایفای تعهد کردن
sight-reads بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reads بدون مطالعه قبلی خواندن
premised فرض قبلی فرضیه مقدم
quondam قبلی مربوط به چندی قبل
sight-reading بدون امادگی قبلی اجراکردن
prefiguration پیش بینی احتساب قبلی
sight-reading بدون مطالعه قبلی خواندن
premise فرض قبلی فرضیه مقدم
prefiguration or prefigurement تشبیه از پیش تصور قبلی
prognosticate تشخیص دادن قبلی مرض
prognosticator تشخیص دهنده قبلی مرض
premisses فرض قبلی فرضیه مقدم
sight read بدون مطالعه قبلی خواندن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com