English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (15 milliseconds)
English Persian
roughshod دارای میخ مخصوص
Search result with all words
jukebox جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukeboxes جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول ودکمه مخصوص انتخاب صفحه
at قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد
weightless دارای وزن مخصوص کم
hued دارای فاهر ونمای مخصوص
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
Other Matches
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
vest pocket مخصوص
extra special مخصوص
specific مخصوص
favourites مخصوص
franchises حق مخصوص
especial مخصوص
particular مخصوص
specifics مخصوص
special مخصوص
particulars مخصوص
favourite مخصوص
favorites مخصوص
franchise حق مخصوص
francs حق مخصوص
franc حق مخصوص
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
idiosyncrasy حال مخصوص
density جرم مخصوص
bluck density وزن مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
special passport پاسپورت مخصوص
g man بازرس مخصوص
densities جرم مخصوص
habiliments لباس مخصوص
selective signalling ارتباط مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
chorea تشنج مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
resistivity مقاومت مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
special damage خسارت مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
idiocrasy حالت مخصوص
proper مخصوص مقتضی
low resistivity مقاومت مخصوص کم
idoneous مختص مخصوص
special مخصوص خاص
specific gravities وزن مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
specific energy انرژی مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
exempted station یکان مخصوص
special troops یکانهای مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
specifics مخصوص معین
specific مخصوص معین
aides-de-camp اجودان مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
special sheaf مروحه مخصوص
marque مدل مخصوص
heavy duty مخصوص کارسنگین
marque علامت مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
unit weight وزن مخصوص
special services خدمات مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
specific weight وزن مخصوص
special session جلسه مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
specially مخصوص خاص
terminologies اصطلاح مخصوص
favourite or vor ویژه مخصوص
built in jack جک مخصوص نصب
ashpit چاله مخصوص خاکستر
freestone سنگ مخصوص تراش
registering 1-محل مخصوص درCPU
blower ماشین مخصوص دمیدن
registers 1-محل مخصوص درCPU
gasket نوعی ابزار مخصوص
built up edge لبه مخصوص نصب
register 1-محل مخصوص درCPU
gaskets نوعی ابزار مخصوص
nipples پستانک مخصوص شیربچه
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
hollered صدای مخصوص هر حیوان
towline طناب مخصوص صیدبالن
significance معنای مخصوص دارد
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
g suit لباس مخصوص هوانوردی
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
hollering صدای مخصوص هر حیوان
hollers صدای مخصوص هر حیوان
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
pack saddle زین مخصوص بار
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
nipple پستانک مخصوص شیربچه
attack cargo ship ناوحمل و نقل مخصوص تک
silk نخ ابریشم مخصوص طراحی
tacamahaca بلسان مخصوص بخورمعطر
tramlines خط مخصوص واگن برقی
tacamahac بلسان مخصوص بخورمعطر
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
holler صدای مخصوص هر حیوان
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
canalboat قایق مخصوص کانال
melinite مخصوص تهیه چاشنی
cuisse زره مخصوص ران
lectern میز مخصوص قرائت
lecterns میز مخصوص قرائت
processor پردازنده جانبی مخصوص
handrails نرده مخصوص دستگیره
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
handrail نرده مخصوص دستگیره
oil color روغن مخصوص نقاشی
jargon اصطلاحات مخصوص یک صنف
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
chancel جای مخصوص کشیش
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
cycle spanner اچار مخصوص تعمیردوچرخه
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
skeeter قایق مخصوص روی یخ
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
subcaliber range میدان تیر مخصوص
exception reporting گزارش گیری مخصوص
dump box فرف مخصوص زباله
red carpet علامت پذیرایی مخصوص
effective unit weight وزن مخصوص موثر
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
pricket شمع مخصوص شمعدان
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
jemmies دیلم مخصوص دزدان
jemmy دیلم مخصوص دزدان
sign languages زبان مخصوص کرها
klister واکس مخصوص کف اسکی
bird cage ماسک مخصوص خط نگهدار
special weapons جنگ افزار مخصوص
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
specific permeability قابلیت نفوذ مخصوص
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
dry density وزن مخصوص خشک
commandos افراد نیروی مخصوص
commando افراد نیروی مخصوص
spitton فرف مخصوص تف کردن
chancels جای مخصوص کشیش
armlet زرهء مخصوص دست
special area منطقه پرواز مخصوص
slang بزبان یا لهجه مخصوص
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
a special menu صورت غذای مخصوص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com