Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
antimalarial
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
Other Matches
totaquina
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquine
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
exsiccative
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
paludism
مالاریا
marsh malaria
مالاریا
ague
تب مالاریا
malaria
مالاریا
plasmodium
انگل مالاریا
malarial
وابسته به مالاریا
anopheles
که ناقل میکرب مالاریا میباشد
gamete
سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
amuck
یک نوع جنون دراثرمرض مالاریا که منجر به خودکشی میشود
pyretic
داروی تب بر
antipyretic
داروی تب بر
pulmonic
داروی شش
antifebrine
داروی تب بر
febrifnge
داروی تب بر
downer
داروی مسکن
rubella
داروی محمره
jalap
داروی مسهل
liverwort
داروی جگر
anesthetic
داروی بیهوشی
downers
داروی مسکن
pep pill
داروی انگیزان
pep pills
داروی انگیزان
psychedelic
داروی توهم زا
toxicant
داروی سمی
anesthetic
داروی بیحسی
anorexic
داروی اشتها کم کن
vomitoryt
داروی قی اور
cholagogue
داروی زرداب کش
all heal
داروی هردرد
galenical
داروی گیاهی
eye wash
داروی چشم
obstruent
داروی قابض
carminative
داروی ضد نفخ
galactopoietic
داروی شیرزا
pain killer
داروی درد کش
allheal
داروی هر درد
nepenthes
داروی غمزدا
nepenthe
داروی غمزدا
anodyne
داروی دردزا
wormseed
داروی ضد کرم
sedatives
داروی مسکن
bute
داروی ضد درد
sedative
داروی مسکن
miticide
داروی موش کش
wormroot
داروی ضد کرم
narcitic
داروی مخدر
depilatory
داروی ازاله مو
cephalalgic
داروی سردرد
psoric
داروی جرب
drug
داروی مخدر
tickicide
داروی کنه کش
ataractic
داروی مسکن
patent medicines
داروی اسپسیالیته
antiparalytic
داروی ضدفلج
stimulant drug
داروی محرک
ataraxic
داروی مسکن
patent medicines
داروی اختصاصی
corrobrant
داروی نیروبخش
haematogen
داروی خون زا
gossypium
داروی فشار
patent medicine
داروی اسپسیالیته
patent medicine
داروی اختصاصی
digestant
داروی گوارنده
eyewash
داروی چشم
drugs
داروی مخدر
drugging
داروی مخدر
drugged
داروی مخدر
psychoactive drug
داروی روانگردان
antimanic ru
داروی ضد شیدایی
antihistamine
داروی ضد هیستامین
aperient
داروی ملین
antidepressive
داروی ضد افسردگی
antidepressant
داروی ضد افسردگی
anticonvulsive
داروی ضد تشنج
relaxant
داروی بیحالی
roborant
داروی نیروبخش
injection
داروی تزریق کردنی
aphrodisiac
داروی مقوی غرایزجنسی
soporific
داروی خواب اور
emetics
داروی استفراغ اور
permissible dosage
میزان داروی مجاز
escharotic
داروی سوزاننده یا خشکاننده
emetic
داروی استفراغ اور
acopon
داروی نیرو بخش
truth drug
داروی کشف حقیقت
splenetic
اسپرزی داروی اسپرز
tranquilizer
داروی تسکین دهنده
cure-alls
داروی همه درد
restrictive
داروی پیش گیر
elixir of life
داروی زندگی بخش
cure-all
داروی همه درد
anesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
dope
اگاهی داروی مخدر
anaesthetics
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthesia
بی حسی داروی بیهوشی
dopes
اگاهی داروی مخدر
aphrodisiacs
داروی مقوی غرایزجنسی
sudatory
داروی عرق اور
anaesthetic
بی حسی داروی بیهوشی
astringent
سفت داروی قابض
parturifacient
داروی درد تند کن
panaceas
داروی همه درد
narcitic
داروی خواب اور
salve
داروی تسکین دهنده
ataractic
داروی ارام کننده
anti-histamine
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
downer
داروی خواب آور
downers
داروی خواب آور
psychedelic
داروی روان گردان
patent medicines
داروی ثبت شده
antiphlogistic
داروی اماس نشان
narcotism
اثر داروی مخدر
narcotize
داروی مسکن دادن
ataraxic
داروی ارام کننده
panacea
داروی همه درد
haemostatic
داروی خون بند
ophthalmic
داروی چشم درد
overdose
داروی بیش از حد لزوم
overdoses
داروی بیش از حد لزوم
patent medicine
داروی ثبت شده
detergents
داروی پاک کننده
odontalgic
داروی دندان درد
vomitive
برگرداننده داروی قی اور
alleviative
داروی تسکین دهنده
detergent
داروی پاک کننده
hydragogue
داروی پیشاب اور یادافع اب
to drug somebody
به کسی داروی مخدر دادن
suppressant
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
toxins
ترکیب زهردار داروی سمی
styptic
داروی بند اور خون
arcanum
راز کیمیاگری داروی سری
sympathomimetic drug
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
sternutator
داروی عطسه واشک اور
elaterium
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
calefacient
داروی گرم کننده گرمی ده
vulnerary
بهبود دهنده داروی زخم
galenical
دوای نباتی داروی جالینوسی
agglutinant
چسب داروی جوش دهنده
anesthetic
داروی بی هوشی بی هوش کننده
mercurochrome
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
disinfectant
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
toxin
ترکیب زهردار داروی سمی
tonic medicine
داروی نیرو بخش یامقوی
psychoactive drug
داروی فعال کننده روان
psychomotor stimulant
داروی محرک روانی- حرکتی
tetanic
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
herb doctor
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
under the counter
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
kaoline
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
patent medicine
داروی دارای جواز وزارت بهداری
methadon
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicines
داروی دارای جواز وزارت بهداری
to overdose a patient
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
fly amanita
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
dispensaries
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
quassia
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
placebos
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensary
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
kaolin
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
lupulin
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
placebo
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
helleborism
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
to spray a tree
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
specialities
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
weedicide
علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent
مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide
حشره کشی داروی حشره کش
insecticides
حشره کشی داروی حشره کش
psychotherapeutic
وابسته بدرمان روانی
anticoagulant
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
program loans
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
bioclimatic
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
victual
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
genital
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
مربوط به صدا مربوط به سامعه
range component
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
xenial
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com