English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English Persian
circular probable error دایره پراکندگی گلوله ها اشتباه احتمالی دایرهای
Other Matches
epicycle دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
probable error اشتباه احتمالی
vertical probable error اشتباه احتمالی قائم
dispersion error اشتباه پراکندگی
range probable error اشتباه احتمالی برد توپ
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
annulus دایرهای که بوسیلهء گردش یک دایره وراء محیط خودتشکیل گردد
zone of dispersion منطقه پراکندگی گلوله ها
center of dispersion مرکزمستطیل پراکندگی گلوله ها
rectangle of dispersion مستطیل پراکندگی گلوله ها
dispersion error اشتباه ناشی از پراکندگی تیر
effectiveness clock دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
contingencies عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
contingency عملیات احتمالی پیش امد احتمالی
range error اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
dispersion pattern مستطیل پراکندگی طرح پراکندگی
contingency option program برنامه راه کارهای احتمالی برنامه عملیات مختلف احتمالی
circular scanning مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
dispersion پراکندگی منطقه پراکندگی
quadrant ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
dispersion پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی
glitches یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
sensing تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
misses موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
miss موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
sabot کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
clues گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clue گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
out of place <idiom> درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
deflection pattern مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
dud منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
splinterproof ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
velocity jump جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
circulars دایرهای
cyclic دایرهای
circular دایرهای
gyrating دایرهای
gyrate دایرهای
gyrated دایرهای
gyrates دایرهای
semi circular نیم دایرهای
circular flow جریان دایرهای
circle graph نمودار دایرهای
circular list لیست دایرهای
shiko dachi ایستادن دایرهای
rotary motion حرکت دایرهای
circulars دایرهای شکل
circular velocity سرعت دایرهای
polycyclic چند دایرهای
circular arch طاق دایرهای
circuit training تمرین دایرهای
circular motion حرکت دایرهای
circular دایرهای شکل
circumferential stress خستگی دایرهای
hoop stress تنش دایرهای
endless sling باربردار دایرهای
circular shift تغییر مکان دایرهای
molinello ضربه دایرهای به سر در سابر
circular casing pump تلمبه پا بده دایرهای
nuclear stalemate گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
ring sight شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eye شکاف درجه دایرهای شکل
heyland diagram دیاگرام دایرهای ماشین اسنکرون
eyes شکاف درجه دایرهای شکل
eying شکاف درجه دایرهای شکل
eyeing شکاف درجه دایرهای شکل
circular mil مساحت دایرهای به قطر یک میل
circle eight چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
even tual احتمالی
probabilistic احتمالی
contingency احتمالی
as may be the case <adv.> احتمالی
conceivably <adv.> احتمالی
contingently <adv.> احتمالی
possibly <adv.> احتمالی
probable احتمالی
contingencies احتمالی
eventual احتمالی
square base کف گلوله یا قسمت ته گلوله
rupturing شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
rupture شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
circle of influence دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
prospect مشتری احتمالی
acatalepsy فلسفهء احتمالی
PE خطای احتمالی
probabilism احتمالی نگری
ramifications تبعات احتمالی
probable error خطای احتمالی
adventures خطر احتمالی
adventure خطر احتمالی
probabilistic model الگوی احتمالی
probabilistic model مدل احتمالی
gambling خطر احتمالی
risks خطر احتمالی
contingency plan طرح احتمالی
contingent liabilities بدهیهای احتمالی
risking خطر احتمالی
contenders برنده احتمالی
risked خطر احتمالی
contingent liability بدهی احتمالی
risk خطر احتمالی
contingent profit منفعت احتمالی
contender برنده احتمالی
prospects مشتری احتمالی
prospecting مشتری احتمالی
prospected مشتری احتمالی
probability limits حدود احتمالی
probability cost بهای احتمالی
presumptive فرضی احتمالی
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
likely باور کردنی احتمالی
break up of the a proposed marriage به هم خوردن ازدواج احتمالی
likelier باور کردنی احتمالی
likly باور کردنی احتمالی
contingency plan طرح عملیات احتمالی
radial probability density چگالی شعاعی احتمالی
likeliest باور کردنی احتمالی
probabilism انتخاب وجه احتمالی
dissipation پراکندگی
variance پراکندگی
leakages پراکندگی
dispersion پراکندگی
diaspora پراکندگی
scattering پراکندگی
broadcasts پراکندگی
broadcast پراکندگی
spreading پراکندگی
sparsity پراکندگی
strewment پراکندگی
leakage پراکندگی
scatters پراکندگی
scatter پراکندگی
dispersal پراکندگی
diffusion پراکندگی
volte حرکت اسب درگام برداشتن دایرهای بقطر 6متر
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
side spray بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
buffer zones منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
norm point نقطه احتمالی فرود در پرش
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
probable باور کردنی امر احتمالی
buffer zone منطقه جلوگیری ازخطر احتمالی
contingent zone of fire منطقه اتش احتمالی توپخانه
coefficient of dispersion ضریب پراکندگی
rutherford scattering پراکندگی رادرفورد
coefficient of variation ضریب پراکندگی
coherent scattering پراکندگی همدوس
range dispersion پراکندگی بردی
cone of dispersion مخروط پراکندگی
range dispersion پراکندگی در برد
relative dispersion پراکندگی نسبی
dissipate پراکندگی کردن
scatter diagram نمودار پراکندگی
scattergram نمودار پراکندگی
center of dispersion مرکز پراکندگی
bragg scattering پراکندگی براگ
discriminal dispersion پراکندگی افتراقی
storm smear پراکندگی طوفان
spread effects اثرات پراکندگی
dissipating پراکندگی کردن
sparseness کم پشتی پراکندگی
dissipates پراکندگی کردن
scissor پراکندگی اختلاف
scattering power قدرت پراکندگی
scatterplot نمودار پراکندگی
light scattering پراکندگی نور
longitudinal dispersion پراکندگی طول
elastic scattering پراکندگی کشسان
lateral dispersion پراکندگی جانبی
dispersion rectangle مستطیل پراکندگی
dispersion پراکندگی تیر
magnetic leakage پراکندگی مغناطیسی
interspersal نثارسازی پراکندگی
dispersion pattern شکل پراکندگی
dispersion coefficient ضریب پراکندگی
inelastic scattering پراکندگی ناکشسان
incoherent scattering پراکندگی ناهمدوس
light scattering by air molecules پراکندگی هوا
dispersal area منطقه پراکندگی
quadrant ربع دایره ربع محیط دایره
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
dopes اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
dope اطلاعات درباره نتیجه احتمالی مسابقه
contingency retention stock اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com