Dictiornary-Farsi | دراز گویی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
verbalization	دراز گویی


Other Matches

chiromancy	پیش گویی وغیب گویی با دیدن خطوط کف دست
telnet	پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
soricine	موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
soliloquies	تک گویی
knop	گویی
hypophrasia	کم گویی
hypologia	کم گویی
scandal	بد گویی
to stab in the back	بد گویی
soliloquy	تک گویی
free spokenness	رک گویی
as thought	گویی
so to peaking	گویی
candor	رک گویی
laconic speech	کم گویی
downrightness	رک گویی
pauciloquy	کم گویی
outdpokenness	رک گویی
plain speaking	رک گویی
one would say	گویی
ingenuousness	رک گویی
scandals	بد گویی
candour	رک گویی
incoherence	گسسته گویی
stilted speech	مطنطن گویی
verbosity	اطناب گویی
restatements	باز گویی
restatement	باز گویی
premonition	شوم گویی
improvisation	بدیهه گویی
premonitions	شوم گویی
somniloquy or quence	سخن گویی
soliloquize	تک گویی کردن
piffle	مهمل گویی
overstatements	گزافه گویی
overstatement	گزافه گویی
knocks	بد گویی کردن از
knocked	بد گویی کردن از
knock	بد گویی کردن از
unreserve	بی پرده گویی
jests	بذله گویی
jest	بذله گویی
wits	بذله گویی
wit	بذله گویی
ellipsis	بریده گویی
tympany	گزافه گویی
jocosely	بذله گویی
disclosures	بی پرده گویی
disclosure	بی پرده گویی
tautologize	مکرر گویی
gossiped	اراجیف بد گویی
to fling d.	بد گویی کردن
to speak ill of	بد گویی کردن از
gossips	اراجیف بد گویی
gossiping	اراجیف بد گویی
gossip	اراجیف بد گویی
vituperation	ناسزا گویی
reticence	سکوت کم گویی
missatement	خلاف گویی
pseudology	دروغ گویی
ranten	بیهوده گویی
gratulation	تبریک گویی
reticency	سکوت کم گویی
revilement	ناسزا گویی
rhodomontade	گزاف گویی
free spokenness	ساده گویی
rodomontade	گزاف گویی
facetiousness	بذله گویی
idioglossia	نامفهوم گویی
idiolalia	مهمل گویی
logorrhea	پراکنده گویی
open heartedness	رک گویی صداقت
lallation	کودکانه گویی
polyphrasia	پریشان گویی
polylogia	پریشان گویی
labyrinthine speech	پریشان گویی
iterance	باز گویی
poeticism	شعر گویی
prate	یاوه گویی
scandalum magnatum	بد گویی از بزرگان
extemporization	بالبداهه گویی
witticisms	بذله گویی
witticism	بذله گویی
leasing	دروغ گویی
cluttering	بریده گویی
rants	بیهوده گویی
ranting	بیهوده گویی
ranted	بیهوده گویی
rant	بیهوده گویی
exaggeration	گزافه گویی
agitolalia	شتابان گویی
tachylalia	شتابان گویی
echophrasia	پژواک گویی
echolalia	پژواک گویی
divination	غیب گویی
divagation	پریشان گویی
self contradiction	تناقض گویی
so to speak	چنانکه گویی
ambage	ابهام گویی
tachyphemia	شتابان گویی
jocose	بذله گویی
word salad	اشفته گویی
metonymy	به تقریب گویی
wittiness	لطیفه گویی
bullshit	گزافه گویی
repetition	باز گویی
repetitions	باز گویی
knobs	دستگیره گویی
knob	دستگیره گویی
contradiction	خلاف گویی
door-knob	دستگیره گویی
contradictions	خلاف گویی
irony	وارونه گویی
waggery	بذله گویی
wittiness	بذله گویی
ironies	وارونه گویی
invective	ناسزا گویی
lengthy	دراز
lengthwise	دراز
to piece out	دراز
prolix	دراز
verbose	دراز
to be prolonged	دراز
to eke out	دراز
longs	دراز
linear	دراز
oblong	دراز
dolichomorphic	دراز تن
longer	دراز
toom	دراز
long-	دراز
longheaded	دراز سر
long	دراز
longish	دراز
macro	دراز
oblongs	دراز
longed	دراز
longest	دراز
long headed	سر دراز
oblongated	دراز
Do you mean it ? Really ? Honestly ?	جان من ؟( جدی می گویی )
delirium	پرت گویی دیوانگی
recriminatory	پس دهنده بد گویی یاتهمت
pleasantry	بذله گویی شوخی
fribble	یاوه گویی کردن
pleasantries	بذله گویی شوخی
toucher	گویی که باجک برخوردکند
forebode	پیش گویی کردن
natters	یاوه گویی کردن
effusively	چنانکه گویی بریزد
hyperbole	غلو گزاف گویی
extravaganzas	فانتزی گزاف گویی
corespondent	مسئول جواب گویی
deliriousness	پرت گویی [روانشناسی]
deliriousness	هذیان گویی [روانشناسی]
witticism	شوخی لطیفه گویی
witticisms	شوخی لطیفه گویی
gutter ball	گویی که به شیار میافتد
recriminative	پس دهنده بد گویی یا تهمت
grandiloquence	گزاف گویی مبالغه
divining	غیب گویی کردن
divines	غیب گویی کردن
divined	غیب گویی کردن
divine	غیب گویی کردن
quirks	مزاجی تناقض گویی
quirk	مزاجی تناقض گویی
hyperbolize	گزافه گویی کردن
divining rod	چوب غیب گویی
extravaganza	فانتزی گزاف گویی
nattering	یاوه گویی کردن
overstated	گزافه گویی کردن
Is that so ? You dont say.	نه بابا ( جدی می گویی ) ؟
bounced	جست گزاف گویی
bullshit	چرند گویی کردن
obsequiousness	تملق مزاج گویی
bounces	جست گزاف گویی
overstating	گزافه گویی کردن
overstates	گزافه گویی کردن
logorrhea	پرحرفی وبیهوده گویی
overstate	گزافه گویی کردن
exaggerating	گزافه گویی کردن
exaggerates	گزافه گویی کردن
exaggerate	گزافه گویی کردن
dote	پرت گویی کردن
dotes	پرت گویی کردن
chicanery	ضد ونقیض گویی مغالطه
chicaneries	ضد ونقیض گویی مغالطه
nattered	یاوه گویی کردن
bounce	جست گزاف گویی
natter	یاوه گویی کردن
tergiversation	بی ثباتی تناقض گویی
doted	پرت گویی کردن
veridical	از روی حقیقت گویی
it look as if	چنین مینماید که گویی
long necked	گردن دراز
oblonated	دراز :درازنا
long shunt	شنت دراز
pintail	اردک دم دراز
in the long run	در دراز مدت
long range	دراز مدت