Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English
Persian
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
Other Matches
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
drill sergeant
گروهبان مسئول صف جمع درجه دار مسئول تمرین حرکات نظامی
whip stall
شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
grading
درجه بندی
graduation
درجه بندی
gradations
درجه بندی
calibrates
درجه بندی
scaling
درجه بندی
rating
درجه بندی
ratings
درجه بندی
grades
درجه بندی
gradation
درجه بندی
calibration
درجه بندی
calibrate
درجه بندی
scale
درجه بندی
calibrated
درجه بندی
calibrating
درجه بندی
grade
درجه بندی
strufe
با هواپیما شیرجه زدن شیرجه زیر اتش
grades
درجه بندی رتبه
merit rating
درجه بندی شایستگی
ratee
درجه بندی شونده
grade
درجه بندی کردن
rating scale
مقیاس درجه بندی
rater
درجه بندی کننده
graduation line
خط درجه بندی شده
graduates
درجه بندی کردن
graduate
درجه بندی کردن
calibration error
خطای درجه بندی
calibration curve
منحنی درجه بندی
graduating
درجه بندی کردن
scscalable
قابل درجه بندی
rating schedule
مقیاس درجه بندی
grades
درجه بندی کردن
grade
درجه بندی رتبه
intergradation
درجه بندی داخلی
rate
درجه بندی کردن
rates
درجه بندی کردن
logarithmic scale
درجه بندی لگاریتمی
linear scale
درجه بندی خطی
credit rating
درجه بندی اعتبار
echelonment
درجه بندی کردن
peer rating
درجه بندی همسالان
calibration constant
ثابت درجه بندی
performance rating
درجه بندی عملکرد
unscourced wool
پشم درجه بندی نشده
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
grade
نوع درجه بندی کردن
dan gup jeado
سیستم درجه بندی تکواندو
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
trick
درجه بندی عدسی دوربین
suppliers rating
درجه بندی نمودن فروشنده ها
forced distribution rating
درجه بندی با توزیع معین
graphic rating scale
مقیاس درجه بندی نگارهای
grades
نوع درجه بندی کردن
aerial pickets
شیرجه هوایی شیرجه از راه هوا
ranked
درجه دادن دسته بندی کردن
ranks
درجه دادن دسته بندی کردن
dial collar
طوقه یا حلقه درجه بندی شده
direct reading dial
درجه بندی برای قرائت مستقیم
grand division
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
rank
درجه دادن دسته بندی کردن
graduate collar
حلقه یا طوقه درجه بندی شده
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
color value
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dials
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
ScanDisk
که دیسک سخت را برای وجود مشکل بررسی میکند وسعی در رفع مشکل ای دارد که یافته است
straw that breaks the camel's back
<idiom>
مشکل پشت مشکل کمر انسان را خم میکند
grader
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
vernier
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
clearance diving
شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
gradate
درجه بندی کردن مخلوط کردن
gaduate
درجه بندی کردن تغلیظ کردن
segregation
جدا کردن درجه بندی کردن
clear one's ears
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
The real problem is not whether machines think but whether men do.
مشکل واقعی این نیست که آیا ماشین ها فکر می کنند یا خیر مشکل واقعی این است که آیا انسان فکر می کند یا خیر.
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
somersault
شیرجه
dive
شیرجه
jackknife
شیرجه جک
dived
شیرجه
somersaults
شیرجه
somersaulting
شیرجه
somersaulted
شیرجه
plunged
شیرجه
nosedives
شیرجه
nosedived
شیرجه
header
شیرجه با سر
power dive
شیرجه
nosedive
شیرجه
diver
شیرجه رو
plunge
شیرجه
swan dive
شیرجه
headers
شیرجه با سر
nosediving
شیرجه
springboarder
شیرجه رو
plunges
شیرجه
swan dive
شیرجه فرشته
nosediving
شیرجه رفتن
plunge
شیرجه رفتن
plunged
شیرجه رفتن
nosedives
شیرجه رفتن
reverse dive
شیرجه وارونه
tucking
شیرجه جمع
dived
شیرجه رفتن
diving boards
تختهی شیرجه
to plunge he first
شیرجه رفتن
diving
شیرجه رفتن
tuck
شیرجه جمع
nosedive
شیرجه رفتن
picketing
شیرجه رفتن
nosedived
شیرجه رفتن
cutaway
شیرجه تو و پشت به اب
diving board
تختهی شیرجه
plunges
شیرجه رفتن
springboard
تخته شیرجه
boarded
سکوی شیرجه
dive
شیرجه رفتن
platform
سکوی شیرجه
layouts
شیرجه فرشته
layout
شیرجه فرشته
squat under the ball
توپگیری با شیرجه
springboards
تخته شیرجه
forward dive
شیرجه رو به اب با چرخش
somerset
شیرجه معلق
spring board
تخته شیرجه
platforms
سکوی شیرجه
tucks
شیرجه جمع
board
سکوی شیرجه
movements
حرکات
high board
سکوی شیرجه 3 متری
bomb out
شروع شیرجه از هواپیما
dive angle
زاویه شیرجه هواپیما
inward dive
شیرجه پشت به استخر
headlong
بی پروا شیرجه رونده
bail out
پریدن و شیرجه رفتن در اب
power dive
شیرجه رفتن هواپیما
flopper
دروازه بان شیرجه رو
back dive
شیرجه از پشت و فرود با پا
headers
سردسته هواپیمای شیرجه
back flip
شیرجه پشتک وارو
low board
سکوی یک متری شیرجه
header
سردسته هواپیمای شیرجه
full gainer
شیرجه وارونه با پشتک
armstand dive
شیرجه توام با بالانس
rings
حرکات دارحلقه
retrograde movement
حرکات به عقب
puerilism
حرکات کودکانه
compulsory
حرکات اجباری
play marking
حرکات تهاجمی
optional
حرکات اختیاری
peristalsis
حرکات حلقوی
calisthenics
حرکات نرمشی
motion analysis
تحلیل حرکات
calisthenics
حرکات سوئدی
eye movements
حرکات چشم
eurythmics
تناسب حرکات
compulsory freestyle
حرکات اجباری
pumps
حرکات فریبنده
pumped
حرکات فریبنده
prescribed exercise
حرکات اجباری
cadence
موزونی حرکات
voluntary exercise
حرکات اختیاری
cadences
موزونی حرکات
tactical movement
حرکات تاکتیکی
pump
حرکات فریبنده
air movements
حرکات هوایی
movements
حرکات یکانها
gestures
حرکات بیانگر
school figures
حرکات اسب
towered
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
belly whopper
شیرجه شناگر برروی شکم
towers
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
back jackknife
شیرجه از جلو بصورت کارد
gainer
درخت ارغوان شیرجه از پشت
to jackknife
<idiom>
سیخ شیرجه زدن
[شنا]
tower
برج شیرجه به ارتفاع 01متر
racing dive
شیرجه افقی دراغاز مسابقه
dive bombing
بمباران کردن در حالت شیرجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com