Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (11 milliseconds)
English
Persian
hack
درشکه کرایه
hacked
درشکه کرایه
hacks
درشکه کرایه
Search result with all words
fiacre
کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
hackney
درشکه کرایه اسب کرایبه
hackney coach
کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
Other Matches
hire purchase
کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
phaethon
درشکه سوار درشکه چی
phaeton
درشکه سوار درشکه چی
phaeton
درشکه
droshky
درشکه
four wheeler
درشکه
phaethon
درشکه
gharry
درشکه
carriageable
درشکه رو
coachman
درشکه چی
coachmen
درشکه چی
hackie
درشکه چی
speedway
درشکه رو
perambulator
درشکه بچگانه
sleighs
درشکه سورتمه
sleigh
درشکه سورتمه
tandems
درشکه دو نفری
tandem
درشکه دو نفری
garriage and paie
درشکه دواسبه
calash
نوعی درشکه
hood
کروک درشکه
cabriolet
درشکه دوچرخه
hansom
درشکه دوچرخه
perambulators
درشکه بچگانه
horseless carriage
درشکه بی اسب
hackney carriage
درشکه کرایهای
cabstand
ایستگاه درشکه
hansoms
درشکه دوچرخه
hoods
کروک درشکه
there is a p in the carriage
درشکه مسافردارد
dash board
گل گیر درشکه
sidecar
درشکه چهارچرخه
carriage road
راه درشکه رو
coach park
مکانپارکینگاتوبوسو درشکه
carriage and four
درشکه چهاراسبه
to keep a carriage
درشکه داشتن
coach house
درشکه خانه
sidecars
درشکه چهارچرخه
Tonga
تانگا درشکه هندی
buckboard
درشکه بدون کروک
shandrydan
درشکه تک اسبه قدیمی
barouche
نوعی درشکه چهارچرخه
hackman
راننده درشکه کرایهای
hach
درشکه کرایهای زحمت
hackney man
راننده درشکه کرایهای
bassinet
درشکه دستی بچگانه
shay
درشکه دوچرخه دونفره
shandradan
درشکه تک اسبه قدیمی
coachload
افراد سوار بر درشکه
carriole
درشکه سبک تک اسبه
clarence
درشکه چهارچرخه پوشیده
troika
ارابه یا درشکه سه اسبه
curricle
درشکه دوچرخهای سبک
tarantass
درشکه بی فنروچهار چرخه روسی
gigman
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
tilbury
درشکه روباز سبک دوچرخه
gigs
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
fly man
راننده درشکه تک اسبه کرایهای
gig
درشکه تک اسبه که دو چرخ دارد
cariole
درشکه یا کالسکه سبک و کوچک یک اسبه
stanhope
درشکه چهارچرخه بدون کروک وسبک
carryall
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carry all
درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
calash
کروک درشکه نوعی روسری یا باشلق
sleighs
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
buggy
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
kicking strap
تسمهای که اسب درشکه راازجفتک زدن بازمیدارد
buggies
نوعی درشکه سبک یک اسبه حشره دار
caroche
نوعی کالسکه یادرشکه درشکه سواری کردن
sleigh
درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
coach dog
یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
jinrikisha
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
jinriki
درشکه ژاپنی که توسط حمال کشیده میشود ریکشا
check string
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
cost of transport
کرایه
carriage forward
پس کرایه
carrige forward
پس کرایه
backfreight
پس کرایه
freight forward
پس کرایه
back freigt
پس کرایه
back rent
پس کرایه
balance of freight
پس کرایه
hire
کرایه
freight
کرایه
fraught
کرایه
leases
کرایه
lease
کرایه
transport charges
کرایه
hiring
کرایه
hires
کرایه
rent
کرایه
fares
کرایه
fared
کرایه
freight collect
پس کرایه
fare
کرایه
meed
کرایه
passage money
کرایه
faring
کرایه
passage money
کرایه مسافر
demurrage
کرایه معطلی
to charter
کرایه کردن
hach
کرایه دادن
let out on hire
کرایه دادن
renter
کرایه نشین
fares
کرایه مسافر
back freigt
پرداخت کرایه
affreight
کرایه کردن
rent
کرایه کردن
faring
کرایه مسافر
fared
کرایه مسافر
freight
کرایه کشتی
fare
کرایه مسافر
hiring
کرایه دادن
hiring
کرایه کردن
hires
کرایه کردن
passage
دریا کرایه
freight
کرایه کردن
carfare
کرایه اتوبوس
passages
دریا کرایه
tenant
کرایه نشین
hire
کرایه دادن
hire
کرایه کردن
tenants
کرایه نشین
carrige
کرایه حمل
carfare
کرایه ماشین
hires
کرایه دادن
chartered
دربست کرایه دادن
tenants
کرایه نشین متصرف
to freight out and home
دوسره کرایه کردن
tenant
کرایه نشین متصرف
How much is the fare to ... ?
کرایه تا ... چقدر است؟
twon car
اتومبیل کرایه مسافری
portage
کرایه فرفیت کشتی
railway freight
کرایه راه اهن
charter
دربست کرایه دادن
chartering
دربست کرایه دادن
charters
دربست کرایه دادن
hire
اجرت کرایه کردن
hires
اجرت کرایه کردن
carriage forward
کرایه در مقصدپرداخت میشود
to hire out something
کرایه دادن چیزی
to rent out something
کرایه دادن چیزی
back rent
کرایه عقب افتاده
to let something on a lease
کرایه دادن چیزی
cartage
کرایه گاری مکاری
faring
کرایه حمل و نقل
fares
کرایه حمل و نقل
to let something
[British E]
[Real Estate]
کرایه دادن چیزی
hiring
اجرت کرایه کردن
fared
کرایه حمل و نقل
fare
کرایه حمل و نقل
carriage payed
کرایه حمل پرداخت شده
What's the charge per hour?
کرایه هر ساعت چقدر است؟
What is the charge per day?
کرایه روزانه چقدر است؟
time charter
کرایه کردن موقت کشتی
rent
کرایه اجاره کردن یا دادن
taximeter
نشان دهنده کرایه تاکسی
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
Rented (rental) car.
اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
freighter
کرایه کننده کشتی باری
advance freight
پیش پرداخت کرایه حمل
freighters
کرایه کننده کشتی باری
carrige forward
کرایه به عهده گیرنده کالا
i am behind in my rent
کرایه خانه ام عقب افتاده است
lodging house
محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
cost and frieght
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
What's the fare to Manchester?
کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
tie line
کانال مخابراتی کرایه داده شده
voyage charter
کرایه کشتی جهت سفری خاص
out leased
انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
What's the fare to the airport?
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
dead carriage
کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
What's the fare to this address?
نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
freight
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
What's the fare to city centre?
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
dead carriage
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
livery stable
اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
dead freight
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
baltic exchange
بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
free haul
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
forwarding merchant
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
third party lease
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weights
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
jigger
درشکه یک اسبه گاری تک اسبه
dead freight
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
carriage
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
carriages
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hiring
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hire
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hires
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
leases
کرایه کردن اجاره کردن
lease
کرایه کردن اجاره کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com