Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
control port
درگاه کنترل
Search result with all words
memory controller gate array
ارایه درگاه کنترل حافظه
Other Matches
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
doorway
درگاه
gateway
درگاه
access
درگاه
sills
کف درگاه
sill
کف درگاه
portals
درگاه
portal
درگاه
apron
کف درگاه
doorways
درگاه
postliminum
درگاه
port
درگاه
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
blocked opening
درگاه بسته
parallel port
درگاه موازی
door step
پله درگاه
cap
نعل درگاه
capped
نعل درگاه
lintel=lintol
نعل درگاه
sill beam
تیر درگاه
sopraporta
تزیین سر درگاه
architrave
نعل درگاه
doorway
درگاه ورودی
doorways
درگاه ورودی
port
درب درگاه
in antis
جرز درگاه
supply port
درگاه تدارکاتی
doorway
درگاه ورودی
supply port
درگاه تامین
serial port
درگاه ترتیبی
memory port
درگاه حافظه
positional protection device
دستگاه حفافت درگاه
cap-stone
سنگ نعل درگاه
capping slab
تاوه نعل درگاه
Di xue
[درگاه ورودی مدور]
the elect
مقربان درگاه خدا
door lintel
نعل درگاه کلاهک
midi port
دریچه یا درگاه IDI
to pray to god
به درگاه خدا دعا کردن
trabeated
ساختمان با نعل درگاه چوبی
antepagment
حاشیه های تزئینی درگاه
antepagmentum
حاشیه های تزئینی درگاه
henostyle
[ستونی بین جرز درگاه]
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
lintels
نعل درگاه تیر یا اجرکاری ضربی بالای درب و پنجره
centerpiece
[عناصر تزئینی اصلی درگاه های پیچ و تاب دار]
lintel
نعل درگاه تیر یا اجرکاری ضربی بالای درب و پنجره
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
chimney-bar
[نعل درگاه برای شومینه که اغلب از آهن مسطح به شکل اچ یا تی است.]
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
check-ups
کنترل
controls
کنترل
controlling
کنترل
control code
کد کنترل
check-up
کنترل
rein
کنترل
minor control
کنترل کم
control
کنترل
line control
کنترل خط
fly control
برج کنترل
bridling
کنترل کردن
bridles
کنترل کردن
controls
کنترل کردن
external control
کنترل خارجی
fighter control
کنترل شکاریها
level control
کنترل سطح
pulpit
میز کنترل
bridled
کنترل کردن
inventory control
کنترل موجودی
flow control
کنترل جریان
lever control
کنترل اهرمی
light control
کنترل روشنایی
light control
کنترل نور
lighting control
کنترل روشنایی
light brightness control
کنترل روشنایی
remote control
کنترل از دور
fire control
کنترل اتش
contract control
کنترل دینامیکی
fiscal control
کنترل مالی
lift control
کنترل اسانسور
lateral control
کنترل جانبی
field control
کنترل میدان
flight control
کنترل پرواز
intensity control
کنترل شدت
inspection lamp
لامپ کنترل
hydraulic tracer control
کنترل پیستونی
hoo heap
کنترل نفس
check-up
کنترل کردن
camshaft
محور کنترل
camshafts
محور کنترل
ground control
کنترل زمینی
full command
کنترل کامل
grid control
کنترل شبکه
government control
کنترل دولتی
governing mode
روش کنترل
check-ups
کنترل کردن
ignition control
کنترل احتراق
image control
کنترل تصویر
bridle
کنترل کردن
forms control
کنترل فرم ها
manual control
کنترل دستی
marketing audit
کنترل داخلی
controls
کنترل بازبینی
frequency check
کنترل فرکانس
takeovers
اعمال کنترل
takeover
اعمال کنترل
frequency control
کنترل فرکانس
input control
کنترل ورودی
indirect control
کنترل غیرمستقیم
pulpits
میز کنترل
experimental control
کنترل ازمایشی
control lever
اهرم کنترل
control field
فیلد کنترل
control desk
میز کنترل
control console
کنسول کنترل
control console
پیشانه کنترل
control computer
کامپیوتر کنترل
control code
رمز کنترل
centralized control
کنترل تمرکزی
air way station
ایستگاه کنترل
control circuits
مدارهای کنترل
control circuit
مدار کنترل
control flag
پرچم کنترل
control flow
گردش کنترل
air control
کنترل هوایی
control language
زبان کنترل
uncontrolled
کنترل نشده
controlled
کنترل شده
access control
کنترل دستیابی
accuracy control
کنترل دقت
control key
کلید کنترل
control grid
شبکه کنترل
control grid
توری کنترل
control gear
دستگاه کنترل
control flow
روند کنترل
control character
دخشه کنترل
control cards
کارتهای کنترل
bowden control cable
کابل کنترل
budgetary control
کنترل بودجهای
budgetary control
کنترل بودجه
close control
کنترل نزدیک
cintrol mechanism
مکانیسم کنترل
cam control
بادامک کنترل
checks and balance
کنترل و مقابله
cascade control
کنترل زنجیرهای
carriage control
کنترل نورد
check mark
علامت کنترل
coercive control
کنترل قهری
bank sluice
دریچه کنترل
automatic control
کنترل خودکار
control card
کارت کنترل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com