Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
jabot
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
Other Matches
lacrosse
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
bow wave
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
eighteenth
هجدهم
R, r (R's, r's)
حرف هجدهم الفبای انگلیسی
english garden
پارک انگلیسی
[قرن هجدهم]
Gothic cornic
[کتیبه های قرن هجدهم به سبک گوتیک]
bow-pew
[نوعی نیمکت معمول در قرن هجدهم انگلیس و آمریکا]
menfolk
مردان
Gothick
[استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم]
[معماری]
Gothic Revival
[سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
the males
پسران یا مردان
males of military age
مردان در سن سربازی
men of the d.
مردان وقت
urning
در همجنس خواهی مردان
men of that stamp
این قبیل مردان
castle style
[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
mohock
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
men affifty and above
مردان پنجاه ساله به بالا
a comparison of men's salaries with those of women
مقایسه حقوق مردان با زنان
the male sex
جنس ذکور مردان وپسران
brooches
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
height of the volleyball net
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
he lined up his men
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men .
سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
desert
[طراحی محوطه سازی در قرن هجدهم میلادی با نگاه کردن به طبیعت وحشی و دست نخورده]
Dutch barn
[انباری به شکل سه گوش در قرن هفدهم و هجدهم میلادی که اولین بار توسط هلندی ها استفاده شد.]
gold digger
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
aftershave
[مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
herr
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
succuba
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
walker cup
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
hanky
دستمال
kerchiefs
دستمال
kerchief
دستمال
hankies
دستمال
napkins
دستمال
napkin
دستمال
kerchief
دستمال سر
headdress
دستمال سر
handkerchief
دستمال
handkerchiefs
دستمال
ruffs
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
towel
دستمال کاغذی
neckerchiefs
دستمال گردن
neckerchief
دستمال گردن
shawls
دستمال گردن
yashmak shawl
دستمال کاغذی
towels
دستمال کاغذی
Kleenexes
دستمال کاغذی
Kleenex
دستمال کاغذی
handkerchiefs
دستمال گردن
dish cloth
قاب دستمال
dish clout
قاب دستمال
handkerchief
دستمال گردن
shawl
دستمال گردن
snot rag
دستمال دماغ
neckcloth
دستمال گردن
napkin
دستمال سفره
necker chief
دستمال گردن
neck cloth
دستمال گردن
pocket handkerchiefs
دستمال جیبی
kerchiefs
روسری دستمال سر
kerchief
روسری دستمال سر
napkins
دستمال سفره
pocket handkerchief
دستمال جیبی
bandana
دستمال گلدار
a napkin
یک دستمال سفره
tie
دستمال گردن
ties
دستمال گردن
ascot
دستمال گردن
table linen
دستمال سفره
serviette
دستمال سفره
bandannas
دستمال گلدار
bandanna
دستمال گلدار
serviettes
دستمال سفره
pullicate
یکجور دستمال رنگی
doily
دستمال کوچک سرسفره
doyly
دستمال کوچک سرسفره
napkin ring
حلقه دستمال پا سفره
doilies
دستمال کوچک سرسفره
doyley
دستمال کوچک سرسفره
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
sprint medley
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
snot rag
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
tea cloth
دستمال برای خشکاندن فنجان ها
blowrag
دستمال جیب
[اصطلاح عامیانه]
end on
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
lambrequin
دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
Take this handkerchief and wipe your eyes.
این دستمال را بگیر اشکهایت را پاک کن
redbreast
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
She scrunched the handkerchief into a ball.
او
[زن]
دستمال جیب خود را به یک توپ مچاله کرد.
belcher
دستمال گردن با زمینه ابی وخال سفید
sanitary napkins
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkin
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
shots
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
pullicate
پارچهای که برای درست کردن دستمال رنگی بکارمیرود
Could we have a napkin please?
ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
to wave one's handkerchief
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
German Order
سبک معماری آلمانی
[نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Millefleurs design
طرح هزاران گل
[در این طرح که نمونه قدیمی موجود آن مربوط به قرن هجدهم میلادی است در کشمیر بصورت محرابی بافته شده و در محراب را با انواع شکوفه ها و گل ها تزئین کرده اند.]
men's western round
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
wand shoot
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
men's national round
مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
sudarium
دستمال دور سر مسیح دستمالی که نقش صورت مسیح بران باشد
teacloth
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
teacloths
رومیزی برای میز چای دستمال برای خشکاندن فنجانها
st george round
مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
heart
سینه
mandrel or dril
سینه
bosom
سینه
hearts
سینه
breast
سینه
thoraxes
سینه
thorax
سینه
pulmonory
سل سینه
bosoms
سینه
bows
سینه
white steaming light
سینه
petto
سینه
chest to chest
سینه به سینه
ball flower
گل سینه
bow
سینه
bowed
سینه
bowing
سینه
breasts
سینه
busts
سینه
end on
سینه به سینه
bust
سینه
busted
سینه
forecastle
سینه
thoraces
سینه
busting
سینه
poitrel
سینه بند
commission pennant
پرچم سینه
peripeneumony
سینه پهلو
pectorla fins
بالهای سینه
pectoriloquy
صدای سینه
trim forward
نشست سینه
pectoral cross
صلیب سینه
pectoralgia
سینه درد
chest trap
استوپ سینه
forward spring
اسپرینگ سینه
chesty
سپر سینه
busty
خوش سر و سینه
brisket
گوشت سینه
brisket
سینه انسان
bustiest
خوش سر و سینه
chemisette
پیش سینه
pneumonic
سینه پهلویی
foresail
بادبان سینه
pigeon breast
سینه کفتری
sternalgia
سینه درد
stomacher
سینه بند
chesty
خوش سینه
forward turret
توپ سینه
corslet
سینه بند
crawlingly
سینه مال
thoracic duct
مجرای سینه
kist
قفسه سینه
thoracic cage
قفسه سینه
lungwort
سینه دارو
lumber's line
خط سینه ناو
scatter pin
سنجاق سینه
dead ahead
درست سینه
line of attack
سینه شمشیرباز
decolletage
سر و سینه راباز
ratite
سینه پهن
corslet
زره سینه
shirt front
پیش سینه
stertor
صدای خس خس سینه
on the bow
درجهت سینه
gasoem
قفسه سینه
sputum
خلط سینه
corselet
زره سینه
he beat his breast
او به سینه خودزد
pulmonitis
سینه پهلو
head rope
طناب سینه
nap of the earth
سینه مال
quartering wind
باد سینه
heart ache
سینه سوزی
heart burninig
سینه سوز
compass plane
رنده سینه
lubber's line
نشانگر سینه
preened
سنجاق سینه
targeting
سینه حریف
targeted
سینه حریف
target
سینه حریف
targets
سینه حریف
targetted
سینه حریف
preen
سنجاق سینه
crawls
سینه خیز
with folded arms
دست به سینه
crawled
سینه خیز
crawl
سینه خیز
brooches
سنجاق سینه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com