|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 26 (3 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
targeted | نشانگاه | ||||
targeted | هدف | ||||
targeted | نشان | ||||
targeted | هدف گیری کردن | ||||
targeted | تیر نشانه | ||||
targeted | هدف مشخص | ||||
targeted | اماج | ||||
targeted | سپر | ||||
targeted | نقطه برداشت یا قرائت | ||||
targeted | تخته هدف | ||||
targeted | سیبل | ||||
targeted | گل | ||||
targeted | هدف فرود هدف شمشیرباز | ||||
targeted | سینه حریف | ||||
targeted | حد و مرز | ||||
targeted | زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد | ||||
targeted | پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند | ||||
targeted | برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود | ||||
targeted | حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه | ||||
targeted | دیسکی که روی آن فایل کپی میشود | ||||
targeted | کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود. | ||||
targeted | مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود | ||||
targeted | هدفی که می خواهید به آن برسید | ||||
targeted <adj.> | هدف گرا | ||||
targeted <adj.> | مقصد گرا | ||||
targeted <adj.> | هدف دار | ||||
Partial phrase not found. |
Recent search history | |
|